فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.
مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع با مه و آفتاب شد طلعت تو چو روبهرو مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها و است.
حرف آخر قافیه
شماره ۱: ای تو ز آغاز و انتها همه دانا
شماره ۲: پرده برافتاد از جمال محمد
شماره ۳: بسته بر آفتاب چو مشکین نقاب را
شماره ۴: وقت صبوحست ای پسر برخیز و درده جام را
شماره ۵: مشک فشان شد زتو باد صبا
شماره ۶: بگشت باغ و گلستان مخوان مرا یارا
شماره ۷: ما که بردیم بسر مرحله مهر و وفا را
شماره ۸: خواهم که در هم بشکنم این طاق مینافام را
شماره ۹: در آن سرا که برانند پادشایی را
شماره ۱۰: گفتمش وقت تو کردیم دل ویران را
شماره ۱۱: باد آورده بگلشن مژده نوروز را
شماره ۱۲: گر زمن جان طلبد سر بنهم فرمان را
شماره ۱۳: بیدوست پایدار نباشد نشست ما
شماره ۱۴: ای لب لعل تو روحبخش مسیحا
شماره ۱۵: چشم تو بربست از فسون بر خلق راه خواب را
شماره ۱۶: به باغ حسن که کشت این نهال رعنا را
شماره ۱۷: از شوق گل رویت رفتم به گلستانها
شماره ۱۸: باز دامان که زداین آتش سودای مرا
شماره ۱۹: کمانداری که نتواند کشیدن کس کمانش را
شماره ۲۰: دهد به باغ اگر جلوه قد دلجو را
شماره ۲۱: بگویم ار ز غم عشق داستانی را
شماره ۲۲: گر این کرشمه بود آن نگار ترسا را
شماره ۲۳: نمیدانم چه افغانست در گلشن هزاران را
شماره ۲۴: هر که ببازار عشق آرد جنس وفا
شماره ۲۵: عین درمان شمرد عاشق بیماری را
شماره ۲۶: زلف جادو بگسلاند حلقه زنجیر را
شماره ۲۷: هر که را حرفتی و عشق بود پیشه ما
شماره ۲۸: ساقی بده آن جوهر یاقوت نسب را
شماره ۲۹: ای از شکنج زلف تو بر پای دل زنجیرها
شماره ۳۰: مدعی پنداشتی دور از در جانان مرا
شماره ۳۱: عشق بعقل بارها کرده کارزارها
شماره ۳۲: داده دو ترک تو صلا باز سپاه ناز را
شماره ۳۳: ای بلبل شوریده بکن تازه نفس را
شماره ۳۴: خبر از حی مگر آورده کسی مجنون را
شماره ۳۵: ای رفته و نشناخته قدر دل ما را
شماره ۳۶: کیست که مژده آورد زان مه نوسفر مرا
شماره ۳۷: که بر زلف سنبل زد این تابها
شماره ۳۸: بیا ساقی شراب خوشگواری کردهام پیدا
شماره ۳۹: با رخ تو مقابله کرده ام آفتاب را
شماره ۴۰: مطرب به رقص آوردهای آن لعبت طناز را
شماره ۴۱: پند بیهوده مگو ناصح بیهوش مرا
شماره ۴۲: به صید خلق بتان تا گشاده بازو را
شماره ۴۳: چند غواص بری گوهر عمانی را
شماره ۴۴: گر فهم کند طوطی شیرین سخنش را
شماره ۴۵: جامه پوشید و بیاراست قد رعنا را
شماره ۴۶: دوری از هم نفسان اندکی از خانه ما
شماره ۴۷: سودای پریرویان بر هم زده سامانها
شماره ۴۸: اگر نه پرده بربسته به رخ آن شاهد رعنا
شماره ۴۹: برفکن از بدن دلا زرق سیه پلاس را
شماره ۵۰: از سر ببرد هوش و خرد آن پسر مرا
شماره ۵۱: سینه شد زآتش دل جلوه گه طور مرا
شماره ۵۲: بی تو با غیر ندانی که چه شد دوش مرا
شماره ۵۳: دور بادا چشم بد بگشود روی خوب را
شماره ۵۴: مدد ای عشق که مغلوب هوائیم هوا
شماره ۵۵: عشق به بندد چو ره هوش را
شماره ۵۶: سوی صحرای جنون میبرم این سودا را
شماره ۵۷: در دل و دیده ام ای دلبر جانانه بیا
شماره ۵۸: گل هزار است صحن بستان را
شماره ۵۹: سخت ببسته آسمان کار زشش جهت مرا
شماره ۶۰: چشمت از غمزه زکف برد دل شیدا را
شماره ۶۱: نقش یوسف تا بکی نقاش بر دیوارها
شماره ۶۲: کرد وقف غیر لعل شکرین خویش را
شماره ۶۳: تا عشق و رندیست بعالم شعار ما
شماره ۶۴: گرفتم نوبهارم دست داد و گشت و بستانها
شماره ۶۵: فزونتر سوزدم امشب ز هر شب آتش سودا
شماره ۶۶: ای ترک پارسی گو ای ماه مجلس آرا
شماره ۶۷: به رضا جویی اغیار ز در راند مرا
شماره ۶۸: ساقی آن باده در افکند به پیمانه ما
شماره ۶۹: داد اجازه بر سخن آن لب نوشخند را
شماره ۷۰: خط و زلفت چیست با آن روی همچون آفتاب
شماره ۷۱: درده خبری بما هم امشب
شماره ۷۲: به چهرهات شده آن زلف مشکفام نقاب
شماره ۷۳: دست ساقی آتش افکنده در آب
شماره ۷۴: نوبهار است و عروس گل کشید از رخ نقاب
شماره ۷۵: شدم به مژده وصلت امیدوار امشب
شماره ۷۶: تا برد رنج خمار و تا زداید رنج خواب
شماره ۷۷: کاروان گم کرده امشب زاشک مجنون پی در آب
شماره ۷۸: منکه پرداخته خانه زاغیار امشب
شماره ۷۹: فکند آن پنجه داور گهی از راست گاهی چپ
شماره ۸۰: چیست آن رخساره در مشکین نقاب
شماره ۸۱: یار از ما کناره کرد امشب
شماره ۸۲: بیا که پرده اسرار پاره شد امشب
شماره ۸۳: دل گم شد و معشوق دل من در سراغ او در طلب
شماره ۸۴: چه شکر گویمت ای بخت کارساز امشب
شماره ۸۵: یا ندیمی هذه شیئی عجاب
شماره ۸۶: ای برق خانه سوز که ابرت بود رکیب
شماره ۸۷: کردار بدان نیاید از خوب
شماره ۸۸: این چه غوغاست که در چنگ و ربابست امشب
شماره ۸۹: در نهایت نظری بود باغیار امشب
شماره ۹۰: من بلبل غریبم و این آشیانان غریب
شماره ۹۱: شاها تو خود غریبی و آشفته ات غریب
شماره ۹۲: و کیف اشکر من حبیب مغاضب
شماره ۹۳: آفتاب طلعتت را زلف مشکین شد سحاب
شماره ۹۴: گفتی بلب رسانم از اشتیاق جانت
شماره ۹۵: که باز در به رخ اهرمن گشاد امشب
شماره ۹۶: غنیمت دان دلا این عیش را در بوستان امشب
شماره ۹۷: دردمندان غم عشق تو را نیست طبیب
شماره ۹۸: علی الصباح که ریزد به باغ اشک سحاب
شماره ۹۹: میان ما و تو الفت حکایتی است عجیب
شماره ۱۰۰: هر جای که بدخاک بسربیختم امشب
شماره ۱۰۱: ای فتنه چشم سیهت راهزن خواب
شماره ۱۰۲: بر آفتاب مکن ماه من حجاب سحاب
شماره ۱۰۳: به سودای پریشانیست یارب کار من هرشب
شماره ۱۰۴: تا چند آیم بر درت با عجز و لابه نیمشب
شماره ۱۰۵: ای خرد طفلی از دبستانت
شماره ۱۰۶: جز عشق من بیسر و پا را هنری نیست
شماره ۱۰۷: ساحت کون و مکان عرصه میدان اوست
شماره ۱۰۸: ای طلعت محبوب ازل را زتو مرآت
شماره ۱۰۹: چه نانها خوردم از خوان محبت
شماره ۱۱۰: اگر این نکهت از آن طره چین در چین است
شماره ۱۱۱: با نکویان عاشقان را آشنایی مشکلست
شماره ۱۱۲: گر آفتاب فلک پرده از سحاب گرفت
شماره ۱۱۳: حسن آن گوهر که عمانیش نیست
شماره ۱۱۴: خون ریخته و به فکر یغماست
شماره ۱۱۵: هر رهروی که خار مغیلان بپای اوست
شماره ۱۱۶: پری گذشت ازین کوچه یا ملک میرفت
شماره ۱۱۷: وعده قتلم دهی پیوسته و دشوار نیست
شماره ۱۱۸: مرا سزد که نگنجم چو غنچه اندر پوست
شماره ۱۱۹: ای بلای ناگهان در پیش بالا میرمت
شماره ۱۲۰: بی تو یکشب گر سرم بر بستر است
شماره ۱۲۱: دیوانه ای که از تو در او وجد و حالتست
شماره ۱۲۲: زینهار از دو ترک خونخوارت
شماره ۱۲۳: گمان مبر که مرا با تو ماجرائی هست
شماره ۱۲۴: جامه کعبه چو خم موی تست
شماره ۱۲۵: هر کرا عشق در کمند انداخت
شماره ۱۲۶: دل و دین خلق برده خط و خال دلفریبت
شماره ۱۲۷: آن را که کشوری بنگاهی مسلم است
شماره ۱۲۸: بیا و پرده برانداز از جمال ای دوست
شماره ۱۲۹: آنرا که دوست هست چه پروای دشمن است
شماره ۱۳۰: خون میخوری و نیستت از خلق مخافت
شماره ۱۳۱: تا خم و خمخانه بدست علیست
شماره ۱۳۲: عشق بتان حاصل ایام ماست
شماره ۱۳۳: مستی عشق به جز غمزه چشمان تو نیست
شماره ۱۳۴: آمد زدرم خراب و سرمست
شماره ۱۳۵: جا کرده میان جان من دوست
شماره ۱۳۶: دید چو دیده دو بین در همه روشناییت
شماره ۱۳۷: مطرب این شور که در پرده عشاق نواخت
شماره ۱۳۸: خلقت هر چیز از آب و گل است
شماره ۱۳۹: پیرانه سر هوای جوانی بسر مراست
شماره ۱۴۰: خورشید رخت زیر خم زلف نهانست
شماره ۱۴۱: ای سر زلف سیه هم دست و همدستان تراست
شماره ۱۴۲: عندلیبا در چمن آوازه آواز تست
شماره ۱۴۳: از شعله آه من جهان سوخت
شماره ۱۴۴: نام جانرا نتوان برد که جانان اینجاست
شماره ۱۴۵: چه خونها ریختی ساقی ز چشم فتنهانگیزت
شماره ۱۴۶: دلی که روز و شبان از پی نظر میگشت
شماره ۱۴۷: به غیر ساحت لیلی اگرچه صحراییست
شماره ۱۴۸: تو را سری در آن موی میان هست
شماره ۱۴۹: مرا تو حاصل گفتاری از جهان ای دوست
شماره ۱۵۰: هر کرا خسرو دل در گرو شیرین است
شماره ۱۵۱: ز لولیان چو بتم شاهدی به شنگی نیست
شماره ۱۵۲: مگر لیلی میان کاروان است
شماره ۱۵۳: بهای عشق که داند که در جهان چند است
شماره ۱۵۴: چشمه خور برای دیدن نیست
شماره ۱۵۵: وه که جز جور و جفا رسم نکورویان نیست
شماره ۱۵۶: بت پرستنده بت رویت
شماره ۱۵۷: این شکل بشر زمشکلاتست
شماره ۱۵۸: ای قضا و قدر استاده به حکم و رایت
شماره ۱۵۹: لبش هنوز زطفلی نشسته از شیر است
شماره ۱۶۰: دل از دو جهان کرده بعشق تو قناعت
شماره ۱۶۱: خار ره عشق بوستان است
شماره ۱۶۲: زتن بریدن جان پیش عاشق آسانست
شماره ۱۶۳: هر کرا چشم هر نفس بکسی است
شماره ۱۶۴: ما را که بر زبان نبود غیر نام دوست
شماره ۱۶۵: هر غیر که بنگری زیار است
شماره ۱۶۶: ما را بجز شراب محبت شراب نیست
شماره ۱۶۷: منظر روی بتان قبله اهل نظر است
شماره ۱۶۸: آن فتنه زانجمن چو برخاست
شماره ۱۶۹: جز عشق کسی را بدرون سلطنتی نیست
شماره ۱۷۰: مجوی چشمه حیوان به جان طلب لب دوست
شماره ۱۷۱: عقرب زلف کجت بماه قرین است
شماره ۱۷۲: گر جهانم یار باشد کیست باری چون تو دوست
شماره ۱۷۳: بیداری خیال تو از خواب خوشترست
شماره ۱۷۴: سر این سوختن ایشمع اگر نیست عیانت
شماره ۱۷۵: ای خاطر مشتاقان مشتاق به پیغامت
شماره ۱۷۶: خلق مشتاق و ندیده رخ همچون قمرت
شماره ۱۷۷: یارب این پیکر مطبوع چه نفس عجبست
شماره ۱۷۸: گره زکار چو نگشود زاهدا زعبادت
شماره ۱۷۹: زهجر زلف تو گفتم شبی کنیم شکایت
شماره ۱۸۰: ز عشق روی تو هر کو مرا نمود ملامت
شماره ۱۸۱: اگر آنزلف و بناگوش بود و آن قد و قامت
شماره ۱۸۲: مرا که هجر تو در ششدر هلاک انداخت
شماره ۱۸۳: آن غمی را که کران نیست غم حرمانست
شماره ۱۸۴: هر که را سر زوفا خاک ره مقصود است
شماره ۱۸۵: لعل شکربار یار من نمکین است
شماره ۱۸۶: روز قیامت است که امشب بپای خاست
شماره ۱۸۷: خضر را راه بسرچشمه حیوان تو نیست
شماره ۱۸۸: کرده در غنچه نهان تنگ شکر کاین دهنست
شماره ۱۸۹: به پیر میفروشان بر بشارت
شماره ۱۹۰: بوفایت یکی از خیل نکورویان نیست
شماره ۱۹۱: سنبل بوستان ز زلف تو سحرگه تاب داشت
شماره ۱۹۲: زخم دل بهبود شد لعل نمکپاشی کجاست
شماره ۱۹۳: از این آتش که عشقت در من افروخت
شماره ۱۹۴: مرا کان لب شراب سلسبیل است
شماره ۱۹۵: تو را که سینه ز سیم است دل چرا سنگ است
شماره ۱۹۶: فکنده از نظرم گرچه چشم مدهوشت
شماره ۱۹۷: المنة لله که ز نو عهد بهار است
شماره ۱۹۸: دوست به خلوتگه دل برنشست
شماره ۱۹۹: خوش سروناز و آن قد دلجوی خوشتر است
شماره ۲۰۰: من بخود مشغول و یار از دست رفت
شماره ۲۰۱: به کمان ابروان بست دو زلف چون کمندت
شماره ۲۰۲: غیر سرت بسر و غیر تو در خاطر نیست
شماره ۲۰۳: بیتو نتوانم نشستن تاب تنهاییم نیست
شماره ۲۰۴: سرو چالاکی اگر سروی به رفتار آمده است
شماره ۲۰۵: آدمی وار عیان گشت و پری وار برفت
شماره ۲۰۶: حقا که ملامتگر روی تو ندیده است
شماره ۲۰۷: فتنه کی از قد موزون تو چالاکتر است
شماره ۲۰۸: بیدردی ای دل من و گوئی طبیب نیست
شماره ۲۰۹: سودابه خم گیسو ضحاک لب نوشت
شماره ۲۱۰: فکرم دقیق گشت بسی در میان دوست
شماره ۲۱۱: آهسته ران خدا را جانها فدای جانت
شماره ۲۱۲: مرا که زلف تو آشفته کرد و چشم تو مست
شماره ۲۱۳: جلوه صبح ازل یک پرتوی از روی اوست
شماره ۲۱۴: زشور آن لب شیرین که در جهان انداخت
شماره ۲۱۵: باز با ما رقیب عربده داشت
شماره ۲۱۶: دریغ نعمت وصل بتان که در گذر است
شماره ۲۱۷: کاش پاینده شدی وصل تو چون هجرانت
شماره ۲۱۸: صیاد زد به تیرم و بالم شکست و رفت
شماره ۲۱۹: ای خوش آن عاشق بدنام که او نام نداشت
شماره ۲۲۰: زاهد که همی گفت می ناب حرام است
شماره ۲۲۱: ای ترک گر آزردن دلهات خیالست
شماره ۲۲۲: ساقی قدحی در ده از باده انگورت
شماره ۲۲۳: دریغ و درد که جان را سر مهاجرت است
شماره ۲۲۴: محکی در میان دشمن و دوست
شماره ۲۲۵: خاطرت هست که جز یاد در تو خاطر نیست
شماره ۲۲۶: زلف تو یکجهان پریشان داشت
شماره ۲۲۷: این دود که دوش از دل سودازده برخاست
شماره ۲۲۸: بر آن سرم که برآرم زدل نهال محبت
شماره ۲۲۹: از هر خوشی بدور جهان عشق خوشتر است
شماره ۲۳۰: یارب این درد که درمان نپذیرد از چیست
شماره ۲۳۱: گلم میار خدا را تو باغبان عنایت
شماره ۲۳۲: برهان مرا تو یارب زکرم زدام حیرت
شماره ۲۳۳: هوس ساده زخامم سر سودائی سوخت
شماره ۲۳۴: این کجکله ترک قزلباش کدامست
شماره ۲۳۵: از فلک عقد ثریاست که بر خاک آویخت
شماره ۲۳۶: تن بیمحبت و لاف ز جان آدمیت
شماره ۲۳۷: آفتاب عشقبازان حسن عالمگیر تست
شماره ۲۳۸: گر تو اقامت کنی به آن قد و قامت
شماره ۲۳۹: هر که سودای بتان در دل دیوانه گذاشت
شماره ۲۴۰: زینهار از دهان شیرینت
شماره ۲۴۱: شهریست حسن و زلف و رخت صبح و شام اوست
شماره ۲۴۲: من کیستم که وصف کنم از جمال دوست
شماره ۲۴۳: نتوان گفت جز آن سلسله مویاری هست
شماره ۲۴۴: ای قافلهسالار ز لیلی خبری نیست
شماره ۲۴۵: گلزار مگوئید که قصری زبهشت است
شماره ۲۴۶: چون نسیم از برم آن ماه بناگاه گذشت
شماره ۲۴۷: رسید از عالم غیبم بشارت
شماره ۲۴۸: ای ماه و خور از آینه داران جمالت
شماره ۲۴۹: سود ره عشق چیست جمله زیان است
شماره ۲۵۰: دانی چه تمیز است میان تن و جانت
شماره ۲۵۱: عشق است که بر درد دل خسته طبیب است
شماره ۲۵۲: نقش رخ یار سرو قامت
شماره ۲۵۳: تیغ بکف میرسد شاهد غضبان کیست
شماره ۲۵۴: چون کنم با سر که سامانیم نیست
شماره ۲۵۵: تا چمن پیرایه از گلهای صحرائی ببست
شماره ۲۵۶: مرا جز عشق و سودای تو دین نیست
شماره ۲۵۷: آن لعل شکربار که صد بار نمک داشت
شماره ۲۵۸: تو را که یوسف اندر چه زنخدانست
شماره ۲۵۹: بدل رسید سحر پیکی از دیار محبت
شماره ۲۶۰: از دل خسته چه پرسی که دلم در بر اوست
شماره ۲۶۱: زعمر رفته دارم بس ندامت
شماره ۲۶۲: ممکنی را گرچه ممکن چاره ای در کار نیست
شماره ۲۶۳: اگر نه ذرهای از مهر روی معشوقست
شماره ۲۶۴: سرو و گل گوئی از چمن برخاست
شماره ۲۶۵: ساقیا می که سلخ شبان است
شماره ۲۶۶: بمددکاری عشقت زهوس شاید رست
شماره ۲۶۷: عکس ساقی بقدح نه می گلگون پیداست
شماره ۲۶۸: این فتنه که چشم تو برانگیخت
شماره ۲۶۹: مرا بساخت میخانه تا که راهی هست
شماره ۲۷۰: در سری نیست که از زلف بتی سودا نیست
شماره ۲۷۱: هر کرا بینی به کیش خویش دارد استقامت
شماره ۲۷۲: آنچه در مذهب رندان طریقت گنه است
شماره ۲۷۳: سودای پریشانم یک عمر پریشان داشت
شماره ۲۷۴: آتشین روی تو را زلف نگویم دود است
شماره ۲۷۵: مطرب عشق بقانون دگر پرده نواخت
شماره ۲۷۶: ساقی عشق چو می در قدح مستان ریخت
شماره ۲۷۷: رعنا غزالم فصل بهار است
شماره ۲۷۸: بلای جان من خسته سرو بالائیست
شماره ۲۷۹: از عالمش چه غم که خداوند یار اوست
شماره ۲۸۰: ترک من زلف سمنسا چو به رخ بربشکست
شماره ۲۸۱: شیوه لاله رخان گر همه جور است و جفاست
شماره ۲۸۲: پسته دهن بسته زخندیدنت
شماره ۲۸۳: رفتی و سایه صفت دلشدگان دنبالت
شماره ۲۸۴: خوب باشد گر ز خوبان سر زند کردار زشت
شماره ۲۸۵: نوبهاری ظریف و دل بند است
شماره ۲۸۶: تا سوز دل از آن لب لعل نمکین است
شماره ۲۸۷: ساقیا خیز که یک نیمه زشعبان بگذشت
شماره ۲۸۸: از سر کوی تو هرکو به سلامت میرفت
شماره ۲۸۹: ای دل بسینه میطپی این اضطراب چیست
شماره ۲۹۰: گفتم این لاله است گفت از داغداران منست
شماره ۲۹۱: ای سلطنت امکان کم پایه زخدامت
شماره ۲۹۲: چه شد آن فتنه که ناگاه زمحفل برخاست
شماره ۲۹۳: از برم آن سرو خرامان گذشت
شماره ۲۹۴: زآن ملک حذر کن که در او پادشهی نیست
شماره ۲۹۵: کیم من تا توانم دهر زد از هستی به درگاهت
شماره ۲۹۶: مرا حدیث شکفتی است در کمال غرابت
شماره ۲۹۷: تا با رقیب یار دمی گرم صحبت است
شماره ۲۹۸: منم که بنده مملوکم و عبید جلالت
شماره ۲۹۹: این روز پی خجسته میلاد احمد است
شماره ۳۰۰: فحش شیرین زلعل شکرخاست
شماره ۳۰۱: ماه من ماه را نخستین است
شماره ۳۰۲: خون همه آفاق بخوردی و بست نیست
شماره ۳۰۳: اندر حریم حسن بتان غیر ناز نیست
شماره ۳۰۴: در گوش به جز عشق توام زمزمهای نیست
شماره ۳۰۵: گویند بهار است و جهان رشک بهشت است
شماره ۳۰۶: گرچه جهان خرم است و فصل بهار است
شماره ۳۰۷: زردی روی مرا آن رخ گلگون باعث
شماره ۳۰۸: تو آن شهی که ز افلاکیان ستانی باج
شماره ۳۰۹: مؤذن میخانه زد بانگ صبوح
شماره ۳۱۰: وقت آنست که بیرون فکنی رخت از کاخ
شماره ۳۱۱: پرده بگرفت زرخ آن گل رعنا گستاخ
شماره ۳۱۲: هر که از عین امتحان بیند
شماره ۳۱۳: هرکه ما را خراب میداند
شماره ۳۱۴: ای خوش آن صیدی که صیاد باورام بود
شماره ۳۱۵: رندی که او بکوی مغان ره نشین بود
شماره ۳۱۶: زلف او چون بجان درآویزد
شماره ۳۱۷: آن چه گل بود که در شهر ز بستان آمد
شماره ۳۱۸: آن کیست تا بر گوش جان پیغام جانان آورد
شماره ۳۱۹: وه که دوشم بچمن یاری و دمسازی بود
شماره ۳۲۰: اگر که قاصد آن ماه نوسفر زدر آید
شماره ۳۲۱: بی شایبه زنگ ازدل دیدار تو بزداید
شماره ۳۲۲: اگر بسینه دل دغدار من باشد
شماره ۳۲۳: اگر چو شمع ز تو آتشم به سینه نبود
شماره ۳۲۴: گدای میکده در دست جام جم دارد
شماره ۳۲۵: لبت به بوسه اهل هوس نشان گردید
شماره ۳۲۶: یکدم آنرا که فراغت زدو عالم باشد
شماره ۳۲۷: امشب دل دیوانه غوغای دگر دارد
شماره ۳۲۸: عجب که بی تو شبی عاشقان بیاسایند
شماره ۳۲۹: با اینکه چشمانت به دل خنجر بسی بشکستهاند
شماره ۳۳۰: دیدی دلا که اهل جهان را وفا نبود
شماره ۳۳۱: یادم از آن لب شیرین شکر بار آمد
شماره ۳۳۲: کالای جان نه چیزیست کش سرسری توان داد
شماره ۳۳۳: خطا بر دوست بگرفتی خطا بود
شماره ۳۳۴: چه شد نایی که اندر نی تو را راه فغان گم شد
شماره ۳۳۵: باد دی در بوستان اظهار شوکت میکند
شماره ۳۳۶: سحرم نوبتی شاه چو زد نوبت عید
شماره ۳۳۷: به جنب قامت تو سرو را قیام نماند
شماره ۳۳۸: اگر عقد میفروشت ز شراب حل نسازد
شماره ۳۳۹: زقتل بنده اگر خواجه میشود خوشنود
شماره ۳۴۰: مهرت آورد ملایک بر آدم بسجود
شماره ۳۴۱: نه گمانم آدمی زاده بدین جمال باشد
شماره ۳۴۲: ای خوش آن شب که شود روز ز در یار درآید
شماره ۳۴۳: گرد عسلی لعل تو مور و مگسانند
شماره ۳۴۴: گرچه نقش قلم صنع همه زیبا شد
شماره ۳۴۵: وصل میخواست دل و کار به هجر تو کشید
شماره ۳۴۶: نیمه شب آن مه چو از حجاب برآمد
شماره ۳۴۷: خیل ترکان چو بشهر از پی یغما آیند
شماره ۳۴۸: مرا تا نفس خود کامه گرفتار هوا ماند
شماره ۳۴۹: آنان که حجاب تن و جان را بدریدند
شماره ۳۵۰: این زندهرود دیده ز بس آب میدهد
شماره ۳۵۱: رندان خرابات در میکده بستند
شماره ۳۵۲: در همه عمر ار شبی وصل میسر شود
شماره ۳۵۳: عجب مکن گرت آن ترک سیمتن بکشد
شماره ۳۵۴: دردیست غم عشق که درمان نپذیرد
شماره ۳۵۵: بده ساقیا باده زآن جام سرمد
شماره ۳۵۶: خامه تا نقش تو مصور کرد
شماره ۳۵۷: هر که او را چشمه حیوان زکنج لب بجوشد
شماره ۳۵۸: تو آن نه ای که جفای تو دل بیازارد
شماره ۳۵۹: تنگست حرم سر زخرابات برآرید
شماره ۳۶۰: ساقیا زان می کهنه که مه نو سرزد
شماره ۳۶۱: ماراست دوست یک دو جهان جمله دشمنند
شماره ۳۶۲: شمعی چو تو میباید تا بزم بیاراید
شماره ۳۶۳: آئی چو در قیامت محشر بهم برآید
شماره ۳۶۴: بلا مفتون بالای تو باشد
شماره ۳۶۵: کسی سر از قدم یار برنمیگیرد
شماره ۳۶۶: تا غمزه ات شبیخون در کشور سکون زد
شماره ۳۶۷: هر کرا عشق نهانی به زبان میآید
شماره ۳۶۸: بجز از لب تو پسته بجهان شکر نریزد
شماره ۳۶۹: طرب ایبلبلان بهار آمد
شماره ۳۷۰: عاشقی را کز لب لعلی شرابش میدهند
شماره ۳۷۱: نیک باشد هر آنچه یار کند
شماره ۳۷۲: جان میدهم بسوغات باد ار پیامت آرد
شماره ۳۷۳: اگر جانان زدر آید چه اندیشه زجان باشد
شماره ۳۷۴: عشق نگوئی که بر قرار نماند
شماره ۳۷۵: شکر از لعل تو گفتم که نشانی دارد
شماره ۳۷۶: اگر آن ترک سیهچشم به شیراز آید
شماره ۳۷۷: گر سرو چو بالای تو چالاک نباشد
شماره ۳۷۸: با قامت تو باغبان سرو صنوبر برکند
شماره ۳۷۹: پیر میخانه چرا دوش مرا بار نداد
شماره ۳۸۰: خوابم چو با خیال جمالت یکی شود
شماره ۳۸۱: آندم که زنم از عشق فرخنده دمی باشد
شماره ۳۸۲: المنة لله که شب هجر سرآمد
شماره ۳۸۳: هر که در گلشن دل سرو سمن بردارد
شماره ۳۸۴: تنها نه ترک بچه من تندخو بود
شماره ۳۸۵: ترک من چون سر آن زلف معنبر شکند
شماره ۳۸۶: اگر آه مرا اندر شب هجران اثر باشد
شماره ۳۸۷: برون از دیده غواص صد دریای خون آمد
شماره ۳۸۸: اگر آن ماه پیکر پرده از رخسار برگیرد
شماره ۳۸۹: عاشقان را بسر ار تیر بلا میبارند
شماره ۳۹۰: دل سودازده را کار به سامان نرسد
شماره ۳۹۱: دوستان دلبر بدست افتاد دستی برزنید
شماره ۳۹۲: زیبا صنما این همه زیبا نتوان بود
شماره ۳۹۳: چو یاد زلف توام در ضمیر میآید
شماره ۳۹۴: دلبر از کین بنگر با من دلداده چه کرد
شماره ۳۹۵: زآن غنچه که از پرده به یک بار برآمد
شماره ۳۹۶: آن دو چشم تو که در زیر دو ابروی خمند
شماره ۳۹۷: از مردم چشم تو دل زلفت به یغما میبرد
شماره ۳۹۸: مغبچگان گرد مغان صف زنید
شماره ۳۹۹: تا رود جان از تن ما میرود
شماره ۴۰۰: هر که دل در خم آنزلف پریشان دارد
شماره ۴۰۱: گر در حریم عشق کسی محرم اوفتد
شماره ۴۰۲: زجانان ناگزیر است آنکه را در جسم جان باشد
شماره ۴۰۳: مستان تو از جام ازل باده خورانند
شماره ۴۰۴: تا بکی راز غم عشق تو ناگفته بود
شماره ۴۰۵: روزگاریست که افلاک به کین میگذرد
شماره ۴۰۶: فتنه در نرگس فتان تو مفتون گردید
شماره ۴۰۷: از پی عقل دویدم بدبستانی چند
شماره ۴۰۸: تاکی کمان نماید و پیکان نهان کند
شماره ۴۰۹: ایدل غم عشق ریشه ات کند
شماره ۴۱۰: ببر تو رخت ببستان که نوبهار آمد
شماره ۴۱۱: مغان به پیش بتی گر شبی سلام کنند
شماره ۴۱۲: مطرب امشب راه دیگر میزند
شماره ۴۱۳: فردا که شهیدان تو در حشر بیارند
شماره ۴۱۴: ماه در زلف سیاهش نگرید
شماره ۴۱۵: کشتن عاشق اگر عقاب ندارد
شماره ۴۱۶: سودای زلف آن پری ما را به صحرا میکشد
شماره ۴۱۷: جهد کن جهد که تیرش ز کمان میگذرد
شماره ۴۱۸: هر کرا نقش بجانست کی از دل برود
شماره ۴۱۹: ز نمک ندیده بودم که کسی شکر بریزد
شماره ۴۲۰: خیره شد عشق که از عقلم نیرو برود
شماره ۴۲۱: آمد رمضان و در میخانه ببستند
شماره ۴۲۲: عاشقان را باغ لالستان بود از داغ و درد
شماره ۴۲۳: چه برخیزد از این سودا کزو دایم شرر خیزد
شماره ۴۲۴: دوست بیدوست بگلشن بتماشا نرود
شماره ۴۲۵: اگر زلف دلاویزش صبا وقتی برافشاند
شماره ۴۲۶: روزی که آن پری ز نظرها نهان شود
شماره ۴۲۷: آزار اگر از یار است آزار نباشد
شماره ۴۲۸: خیمه را لیلی چو بالا میکند
شماره ۴۲۹: ساقیا باده که ایام طرب میآید
شماره ۴۳۰: صحبتی از جان مگر در پیش جانان گفتهاند
شماره ۴۳۱: از که نالم که چنین یا که چنان با ما کرد
شماره ۴۳۲: سفری چون سفر عشق خطرناک نبود
شماره ۴۳۳: عشق تا حلقه سحر بر در دلها میزد
شماره ۴۳۴: دل که چندی از علایق رسته بود
شماره ۴۳۵: این قوم که غارتگر عقل و دل و دینند
شماره ۴۳۶: در ساغر اگر باده گلنار بخندد
شماره ۴۳۷: آن مست که در میکده مستانه بگرید
شماره ۴۳۸: آتشی میلی به بالا میکند
شماره ۴۳۹: دو جهان در نظر پاک یکی میآید
شماره ۴۴۰: دوشم بدر خیمه لیلی گذر افتاد
شماره ۴۴۱: دلم جز دوست منظوری ندارد
شماره ۴۴۲: خضر گر خوش زندگانی میکند
شماره ۴۴۳: حال دل گشته دگرگون یا رب این سودا چه بود
شماره ۴۴۴: زهر کناره بیغمای گل چه میکوشند
شماره ۴۴۵: بی تو ای قوت روان دل را قوت نبود
شماره ۴۴۶: چنان پیش رخت مهر منیر از تاب میافتد
شماره ۴۴۷: دوش بی لعل تو صد ره بلبم جان آمد
شماره ۴۴۸: شوخ چشمان دلی چو بخراشند
شماره ۴۴۹: بتان که دشمن دین از کرشمه و نازند
شماره ۴۵۰: ساقی امشب ز رخت نور دگر میتابد
شماره ۴۵۱: طایف کعبه گر شبی بر حرم تو بگذرد
شماره ۴۵۲: آزادگان به قید تعلق کم اوفتند
شماره ۴۵۳: دوستان زود از این شهر کناری گیرید
شماره ۴۵۴: شاهدان گیسو چلیپا میکنند
شماره ۴۵۵: زلفت اصراری که در آزار مردم میکند
شماره ۴۵۶: تکوین خیر و شر نه زشمس و قمر بود
شماره ۴۵۷: خنک آنقوم که در کف می روشن دارند
شماره ۴۵۸: زاهدان را چو بزلف تو سر و کار افتد
شماره ۴۵۹: آن چه گردون که چنین اختر تابان دارد
شماره ۴۶۰: معاشران دغل صاف عشق مینوشند
شماره ۴۶۱: مرغ نوآموز تنگ حوصله باشد
شماره ۴۶۲: یار با ما در انجمن باشد
شماره ۴۶۳: ز باغ وصل تو بوی فراق میآید
شماره ۴۶۴: رقیب دعوی عامی بصحن بستان کرد
شماره ۴۶۵: قضای عشرت ماه صیام باید کرد
شماره ۴۶۶: دلی زینش مژه گر جراحتی دارد
شماره ۴۶۷: مطرب این نغمه که بر ساز طرب میبندد
شماره ۴۶۸: عید است مطرب را بگو چنگی به مزمر برکشد
شماره ۴۶۹: گلبنان انجمن خاص بیاراستهاند
شماره ۴۷۰: گرجان نبود زنده بجانانه توان بود
شماره ۴۷۱: تا مهم از خانه سر بر میزند
شماره ۴۷۲: وه که بیدار دلان خواب از افسانه شدند
شماره ۴۷۳: زاهدان بیحد خلل در کار مستان میکنند
شماره ۴۷۴: بی رقیبت شبی ار وصل میسر گردد
شماره ۴۷۵: آتشین مرغ دلم چون به سخن میآید
شماره ۴۷۶: شیخ زدین شه زاحتشام بنازد
شماره ۴۷۷: زلیلی حسن کس افزون ندارد
شماره ۴۷۸: گر اهل عقل کار به تدبیر بستهاند
شماره ۴۷۹: این دیده باشی هندویی کز مهر و مه بستر کند
شماره ۴۸۰: پیر میخانه پی دعوت مستان چو درآید
شماره ۴۸۱: باز در پرده دل پرتو دلدار رسید
شماره ۴۸۲: دوش سودای جنونم بسوی صحرا برد
شماره ۴۸۳: مگر که شهر دگر باز در نظر دارد
شماره ۴۸۴: دل دیوانه ز زلفت چو رها میگردد
شماره ۴۸۵: عاشق آنست که در هجر شکیبا نشود
شماره ۴۸۶: خیزید و به می دفتر پرهیز بشویید
شماره ۴۸۷: روزگاریست که ارباب ریا معتبرند
شماره ۴۸۸: عزت شمرا ار یار تو را خوار پسندد
شماره ۴۸۹: هر که با موی و میان تو میانی دارد
شماره ۴۹۰: نفس وصل تو تمنا میکند
شماره ۴۹۱: نقاب از زلف مشکین چون به روی چون قمر بندد
شماره ۴۹۲: در سینه بازم آتش نمرود میرود
شماره ۴۹۳: زاهد و محتسب و شیخ بهم پیوستند
شماره ۴۹۴: کس نمک با شکر برآمیزد
شماره ۴۹۵: فرخنده بسملی که به تیر نظر کشد
شماره ۴۹۶: عاشق از جور بتان گرچه ملالی دارد
شماره ۴۹۷: رفته صبا پیرامنش کز خواب بیدارش کند
شماره ۴۹۸: نقاش صنع کاین همه نقش و نگار کرد
شماره ۴۹۹: ساقی ز جام کشف از این راز میکند
شماره ۵۰۰: بسکه برخاست مرا از دل غمفرسا دود
شماره ۵۰۱: باد گل بوی سحر مژده زبستان آورد
شماره ۵۰۲: سبزه از خاک برآورد سرو لاله دمید
شماره ۵۰۳: اگر نه بخت من او دایم از چه خواب کند
شماره ۵۰۴: در آن مقام که در جلوه ماه من باشد
شماره ۵۰۵: شمع گر هر نفسی انجمنی بگزیند
شماره ۵۰۶: اسیر عشق شدن عقل را قرار نبود
شماره ۵۰۷: بود آیا که گل نو به چمن باز آید
شماره ۵۰۸: آن پری را خاتم جم لعل می آلود بود
شماره ۵۰۹: طرب آن نیست که ایام بهاری برسد
شماره ۵۱۰: ابر صفت همی کنم خنده و گریه کار خود
شماره ۵۱۱: میخوارگان بساط طرب چون بگسترند
شماره ۵۱۲: از سر چو کله در برم آن ترک براندازد
شماره ۵۱۳: عشق آن باشد که عاشق را زعالم باز دارد
شماره ۵۱۴: آنکه گفتی که بلب سر نهانی دارد
شماره ۵۱۵: آنان که بشمع تو پروانه صفت سوزند
شماره ۵۱۶: عشق گفتی گنهست و گنهی باید کرد
شماره ۵۱۷: ساقیا باده که ایام طربناک آمد
شماره ۵۱۸: نفس باد بهاری دم عیسی دارد
شماره ۵۱۹: میفروشان مددی کار ز حد مشکل شد
شماره ۵۲۰: باده صافی شد و گل پرده زرخسار افکند
شماره ۵۲۱: بعهد عشق کجا شیخ و پارسا ماند
شماره ۵۲۲: بوالهوسان گرد تو غوغا کنند
شماره ۵۲۳: یاد آن نوشین دهانم کام شیرین میکند
شماره ۵۲۴: ببزم جلوه گر ار روی ماه من باشد
شماره ۵۲۵: مژده ای دل که اویسی ز قرن میآید
شماره ۵۲۶: آفرینش را گروهی چار گوهر گفتهاند
شماره ۵۲۷: عاقل مدار کار به تدبیر مینهد
شماره ۵۲۸: عشق تا در خم زلف تو گرفتارم کرد
شماره ۵۲۹: ایکه زحی میرسی حالت لیلا چه بود
شماره ۵۳۰: همگی دشمن جان آفت دینند و دلند
شماره ۵۳۱: کسی که با سگ کوی تو آشنا نبود
شماره ۵۳۲: شبی گر بوسه زان شیرین دهانم اتفاق افتد
شماره ۵۳۳: تا سپردی بمن از آن خم مو تاری چند
شماره ۵۳۴: دیدی دلا که عهد شباب و طرب نماند
شماره ۵۳۵: بود آیا که ز ما پیر مغان یاد کند
شماره ۵۳۶: شعاع آن مه نو چون به طرف بام میافتد
شماره ۵۳۷: به خود پیرایه چون آن سرو سیماندام میبندد
شماره ۵۳۸: مطرب نوا بپرده عشاق ساز کرد
شماره ۵۳۹: یکجهان غم زچه در سینه تنگم جا کرد
شماره ۵۴۰: ای بهشتی گاه حوری گه پری گاهی بشر
شماره ۵۴۱: دارم بسر زباده دوشین بسی خمار
شماره ۵۴۲: خیمه زد لیلی گلی باز به طرف گلزار
شماره ۵۴۳: کمتر بنفشه بوی کن ای غیرت بهار
شماره ۵۴۴: ای بچین سر زلفت دل عشاق اسیر
شماره ۵۴۵: آهوی تو شیر کرده نخجیر
شماره ۵۴۶: بخور مجلس عاشق نه از عود است و نه عنبر
شماره ۵۴۷: فوج مژگان از اشارات دو چشمت ای پسر
شماره ۵۴۸: خواند دل حورت و شد معترف اینک به قصور
شماره ۵۴۹: با تیغ بر سرم تاخت آن ترک ماه منظر
شماره ۵۵۰: بس خون بی گناهش در سینه بود مدغم
شماره ۵۵۱: وه که از ما جز گنه بر می نیاید هیچکار
شماره ۵۵۲: پیمان بغیر بسته و عهدم شکست یار
شماره ۵۵۳: نه گلشن است از شرر برق در خطر
شماره ۵۵۴: تا بدبستان دل عشق شد آموزگار
شماره ۵۵۵: یارش مخوان که شکوه کند از جفای یار
شماره ۵۵۶: ای چشم بدان زدیدنت دور
شماره ۵۵۷: وه که مطرب بود امشب به سر رای دگر
شماره ۵۵۸: ای کلک قضا را خط تو حاصل تحریر
شماره ۵۵۹: دیده برهم ننهم جز به حضور اغیار
شماره ۵۶۰: چه ای زلف که گه مشگ دهی گه عنبر
شماره ۵۶۱: باغبانا زحسد چند فرو بندی در
شماره ۵۶۲: زشهر تا مه بیمهر من شده است مسافر
شماره ۵۶۳: پسته خندان گشود و لعل شکربار
شماره ۵۶۴: بی گل رویت یکیست بوی گل و نیش خار
شماره ۵۶۵: دیده نظر باز و رخت بی نظیر
شماره ۵۶۶: زینهار ای معاشران زنهار
شماره ۵۶۷: زآن صافی صوفی زآن درد صفا پرور
شماره ۵۶۸: کی شنیدستی هلالی خیزد از بدر منیر
شماره ۵۶۹: خرامد گر بفرخار آن بت مهروی و مه پیکر
شماره ۵۷۰: عقل را از جنون بنه زنجیر
شماره ۵۷۱: غمزه بود مست و نظر هوشیار
شماره ۵۷۲: گرفت پرده ز رخسار شاهد منظور
شماره ۵۷۳: گر توئی ساقی ما باده خلر چه ضرور
شماره ۵۷۴: هر کرا نقش نبسته بضمیر آیه نور
شماره ۵۷۵: دانشوران بفضل و هنر کرده افتخار
شماره ۵۷۶: منم بگرفته دل از وصل دلبر
شماره ۵۷۷: بحث حکمت چه میکنی برخیز
شماره ۵۷۸: عشق کرد آدم از ملک ممتاز
شماره ۵۷۹: ای به بالات راست کسوت ناز
شماره ۵۸۰: شب قدر است این یا صبح نوروز
شماره ۵۸۱: پرشکوه دلی دارم از خون جگر لبریز
شماره ۵۸۲: از ما کند دریغ چو جور و جفا هنوز
شماره ۵۸۳: از جهان و جهانیان بگریز
شماره ۵۸۴: حلاوتی که چشیدم از آن دهان امروز
شماره ۵۸۵: تا چند نافه ریزی از آن زلف مشک بیز
شماره ۵۸۶: امشب ایشمع انجمن افروز
شماره ۵۸۷: بر گل فشاند غالیه از زلف مشک بیز
شماره ۵۸۸: خیز ای کمند آه و در زلف او درآویز
شماره ۵۸۹: ای ساقی آتشدست زآن آب شرارانگیز
شماره ۵۹۰: بساز مطرب مجلس نوای شورانگیز
شماره ۵۹۱: آن را که با تو نیست مجال کنار و بوس
شماره ۵۹۲: درد چون دادی طبیب از ناتوان خود بپرس
شماره ۵۹۳: دل چو افغان برکشد پروا نمیدارد زکس
شماره ۵۹۴: رتبه عشق برونست زادراک قیاس
شماره ۵۹۵: نبرد ره به کوی لیلی کس
شماره ۵۹۶: رفت صیاد و مرا بگذاشت تنها در قفس
شماره ۵۹۷: در آبحلقه مستان زننگ و نام مترس
شماره ۵۹۸: کی در بهاران دیده ای بلبل فرو بندد نفس
شماره ۵۹۹: حذر از تیر آن ترک قزلباش
شماره ۶۰۰: شهد آن بوسه که خوردم زلب شیرینش
شماره ۶۰۱: آنکه سلامت جهان آمده در سلامتش
شماره ۶۰۲: چمن امروز شده از اثر باران خوش
شماره ۶۰۳: هر کرا خواندی از نکویانش
شماره ۶۰۴: این چه بلبل که چو گوش کند آوازش
شماره ۶۰۵: هر کرا بار میدهد یارش
شماره ۶۰۶: ساقیا مستند چشمانت دمی هشیار باش
شماره ۶۰۷: تا که در میخانه وحدت علی شد میفروش
شماره ۶۰۸: حدیثی دیگری کرده مگر گوش
شماره ۶۰۹: هر که سری بسر نهد یارش
شماره ۶۱۰: چه اختر بود طالع در شب دوش
شماره ۶۱۱: بر عشق صبر میکنم و بر جراحتش
شماره ۶۱۲: گرم چو جامه بگیری شبی تو در بر خویش
شماره ۶۱۳: چشم مهجور کی بود خوابش
شماره ۶۱۴: زلفین تو تا مروحه دارند بر آتش
شماره ۶۱۵: عام است پیر میکده ما کرامتش
شماره ۶۱۶: دل نمک سود لعل خندانش
شماره ۶۱۷: نقد روان مرا به کف تا به تو برفشانمش
شماره ۶۱۸: شبی کان کودکم آید در آغوش
شماره ۶۱۹: روزگاریست که کاری عجبم آمده پیش
شماره ۶۲۰: ایدل نگفتمت بنشین خوش بجای خویش
شماره ۶۲۱: شد اتفاق شب دوش گفتوگو به منش
شماره ۶۲۲: عاشق ار کامل است ایمانش
شماره ۶۲۳: باغبانت چون صلا در داد در گلزار خویش
شماره ۶۲۴: ساقیا فصل بهار است غنیمت دانش
شماره ۶۲۵: ای باغبان که گفت که گل را به خار بخش
شماره ۶۲۶: بازآ صنما نرمک بنشین به سرا خوشخوش
شماره ۶۲۷: ایکه با عشق آشنائی از خرد بیگانه باش
شماره ۶۲۸: خرقه صورت بسوزان کسوت معنی بپوش
شماره ۶۲۹: دلی کز هجر طاق ابرویت طاقت بود طاقش
شماره ۶۳۰: آن غزالی که من از غمزه شدم نخجیرش
شماره ۶۳۱: چشم دارم مرا نظارت بخش
شماره ۶۳۲: یافتی از کمند هجر خلاص
شماره ۶۳۳: ای کرده آفتاب زروی تو تاب قرض
شماره ۶۳۴: عشق پیرانهسرم انگیخته در دل نشاط
شماره ۶۳۵: آفتاب عشق در آیینه جان زد شعاع
شماره ۶۳۶: هلال غره شعبان ز چرخ کرد طلوع
شماره ۶۳۷: کافور بیخت ابر چو بر بوستان باغ
شماره ۶۳۸: نمیتابی چرا ای شمع در کاشانه عاشق
شماره ۶۳۹: تا گل روی تو از شرم که شد غرق عرق
شماره ۶۴۰: صد گل شکفت صبحدم از بوستان عشق
شماره ۶۴۱: عاقلان دیوانه تدبیر عشق
شماره ۶۴۲: بر بی نیاز قابل نبود نماز عاشق
شماره ۶۴۳: مدتی بستم لب از گفتار عشق
شماره ۶۴۴: امشبم خورشید سرزد از وثاق
شماره ۶۴۵: بس عجب داری که دیدی لعل خوبان از نمک
شماره ۶۴۶: ای رفته و باز آمده سرمست و غضبناک
شماره ۶۴۷: نوبهار است و برآورد گل رعنا خاک
شماره ۶۴۸: گل پیش رخ تو باخته رنگ
شماره ۶۴۹: ترک چشمت صنما گرچه علیل است علیل
شماره ۶۵۰: حسن بدیع تو ای خجسته شمایل
شماره ۶۵۱: خسرو شیرین لبان توئی بشمایل
شماره ۶۵۲: دلی که عشق بود در طبیعتش مجبول
شماره ۶۵۳: جز عشق نیکوان که بود اصل هر اصول
شماره ۶۵۴: حدیث عشق بازی را مپرس از عارف عاقل
شماره ۶۵۵: مرا بغیر تو خاطر کجا شود مشغول
شماره ۶۵۶: شب فراق درآمد برفت روز وصال
شماره ۶۵۷: بده ای ساقی آتشی سیال
شماره ۶۵۸: شکار کیستم یارب به خاک و خون تپان بسمل
شماره ۶۵۹: میرفت و هزار دل دنبال
شماره ۶۶۰: مدعی تا چند میپرسی تو از اسرار دل
شماره ۶۶۱: بختی عقلم بگسسته عقال
شماره ۶۶۲: ز همرهان مجازی کناره کن ای دل
شماره ۶۶۳: محرمی کو که بگویم غم دیرینه دل
شماره ۶۶۴: زبحر عشق مجوئید همرهان ساحل
شماره ۶۶۵: بغیر من که فتاد است بارم اندر گل
شماره ۶۶۶: بر برگ سمن میزنی از مشک طری خال
شماره ۶۶۷: بنشست بتا نقش تو تا در حرم دل
شماره ۶۶۸: ابر برکشت من ار گشت زامساک بخیل
شماره ۶۶۹: گفتی ز فراق یار چونم
شماره ۶۷۰: زلفین تو را موی بمو گشتم و دیدم
شماره ۶۷۱: دوش با باد دمی شکوه زهجران کردم
شماره ۶۷۲: دل به بر داشت فغانی و گمان کردم
شماره ۶۷۳: با تف عشق ما در افتادیم
شماره ۶۷۴: عاشق و میپرست و شیداییم
شماره ۶۷۵: من و شمع دوش حرفی بمیان نهاده بودیم
شماره ۶۷۶: وصال دوست بمحشر زبس یقین دارم
شماره ۶۷۷: ای من اسیر زلف خم اندر خمت شوم
شماره ۶۷۸: همچو یعقوب ز نو مصلحتی ساختهام
شماره ۶۷۹: بصد امید سوی کوی دلستان رفتم
شماره ۶۸۰: نه همین عشق تو آمد پی تسخیر دلم
شماره ۶۸۱: رند و مستم دگر نمیدانم
شماره ۶۸۲: خاک شیراز اگرچه شده دامن گیرم
شماره ۶۸۳: نغمات عجب زند تارم
شماره ۶۸۴: همه شب هم سفر باد سحرگاه شدم
شماره ۶۸۵: همتی ساقیا که مخمورم
شماره ۶۸۶: شور از آن لعل پرشکر دارم
شماره ۶۸۷: زمشکین موی و روی ای لعبت روم
شماره ۶۸۸: سالها رفت که ای عشق نگیری خبرم
شماره ۶۸۹: مانده بر دست این دل صد پارهام
شماره ۶۹۰: تا عطف عنان کرد زآفاق خیالم
شماره ۶۹۱: رحمی ای ساقی که از دیر و حرم بیگانهام
شماره ۶۹۲: محراب نخواهم خم ابروی تو دارم
شماره ۶۹۳: زنی گر تیر پرتابم که روی از عشق برتابم
شماره ۶۹۴: تا بسرشوری از آن خسرو شیرین دارم
شماره ۶۹۵: نشایدم چو دل از مهر یار برگیرم
شماره ۶۹۶: لاابالیوار تا رند و قلندر گشتهایم
شماره ۶۹۷: رحمی ای عشق که من مانده بچنگ هوسم
شماره ۶۹۸: عشق عقلسوز ببخشا به حالتم
شماره ۶۹۹: وحشیصفت از خلق رمیدیم رمیدیم
شماره ۷۰۰: مدتی بود که دور از در جانان بودم
شماره ۷۰۱: آخر ای پیر خرابات نه من مخمورم
شماره ۷۰۲: چون نیست ره که بر سر کوی تو بگذریم
شماره ۷۰۳: سیل اشکم به شب هجر چو پیوست به هم
شماره ۷۰۴: گردر میکده شهر به بستند چه غم
شماره ۷۰۵: یاد باد آنکه گلستان پر از گل بودم
شماره ۷۰۶: عهد کردم که بجز حرف غم عشق نگویم
شماره ۷۰۷: جام جم راح آتشین دارم
شماره ۷۰۸: تا خماری به سر از نشئه دوشین دارم
شماره ۷۰۹: تا که بر طور دل این آتش سودا زدهایم
شماره ۷۱۰: تا در آیینه رویت صنما مینگرم
شماره ۷۱۱: تا خم زلف بتان آمده زنار دلم
شماره ۷۱۲: بر بهشت رخت آن خال که دیدم گفتم
شماره ۷۱۳: از دیدنت همی نه ز خود بیخبر شدم
شماره ۷۱۴: نپندارم که دیگر در جهان اغیار میبینم
شماره ۷۱۵: برخیز تا بکوی مغان التجا کنیم
شماره ۷۱۶: در چه نخشب ماهی دیدم
شماره ۷۱۷: سروشی دوش در مستی ز جانان کرد پیغامم
شماره ۷۱۸: در خرابات مغان تا که پناهی داریم
شماره ۷۱۹: خواهی که بخاک ره بمیرم
شماره ۷۲۰: با تو عمریست که تا نرد نظرم میبازم
شماره ۷۲۱: منکه در میکده منزل بود از آغازم
شماره ۷۲۲: عکس جمال این و آن هر چه فتاد در دلم
شماره ۷۲۳: شبی که بی تو بود شمع برنیفروزم
شماره ۷۲۴: ایکه شد ما در فکرت پی وصف تو عقیم
شماره ۷۲۵: شکایت از خم زلفین یار چون گویم
شماره ۷۲۶: ما ز ازل رند و مست و بادهپرستیم
شماره ۷۲۷: تا که در حلقه زلف تو پناهی داریم
شماره ۷۲۸: چون خال هندوی تو بر آتش نشستهایم
شماره ۷۲۹: وقتی زفراق رنجه بودم
شماره ۷۳۰: بر آن سرم که بگرد وفا و مهر نگردم
شماره ۷۳۱: رفت به خشم دلبر و رحم نکرد بر دلم
شماره ۷۳۲: تا چه شکوه بود از اختر نامسعودم
شماره ۷۳۳: باگه در ملک فقر سلطانیم
شماره ۷۳۴: گمان مدار که من از گزند مار بنالم
شماره ۷۳۵: در سلسله آرد کاش آن زلف دلاویزم
شماره ۷۳۶: همای عشق تو افکند سایه ی بسرم
شماره ۷۳۷: زلف تو تا گرفتهام با همه در کشاکشم
شماره ۷۳۸: چه زنم لاف که اوصاف تو را میدانم
شماره ۷۳۹: زاهد شهر نیم تا به تو تزویر کنم
شماره ۷۴۰: مکن ملامت دل کاو بخالت از ره رفت
شماره ۷۴۱: بود چو زهر رقیب ار بیاورد شکرم
شماره ۷۴۲: شاهد عید از در آمد شد ز دل اندوه بیم
شماره ۷۴۳: گفتمش بسته آن طره پرچین توام
شماره ۷۴۴: من آن نیم که بجز بار عشق یار کشم
شماره ۷۴۵: هر که در میکده عشق شد امروز مقیم
شماره ۷۴۶: چگونه از لب جانانه کام برگیرم
شماره ۷۴۷: مرا چه کار بشکر لبان سیم اندام
شماره ۷۴۸: بندم از زلف و خط سلسله مویان زنار
شماره ۷۴۹: ببست غمزه شوخت بزلف دلبندم
شماره ۷۵۰: چند همچون مرغ شب از تاب خور پنهان شوم
شماره ۷۵۱: من عاشق بتانم و این کار میکنم
شماره ۷۵۲: مردگان را از دم عیسی حیاتی تازه بود
شماره ۷۵۳: آن ترک که غارتگر صبر است و سکونم
شماره ۷۵۴: گشتیم جهان در طلب باز نشستیم
شماره ۷۵۵: از که آوردی ای صبا پیغام
شماره ۷۵۶: ای آفت دین و خصم اسلام
شماره ۷۵۷: چگونه چشمه خورشید را بخاک بپوشم
شماره ۷۵۸: گلعذاران گلستانی داشتم
شماره ۷۵۹: چندانکه وفا کردم و اظهار ارادت
شماره ۷۶۰: وقت کاخ است همان به که بصحرا نرویم
شماره ۷۶۱: ما ساک کوی می فروشیم
شماره ۷۶۲: بسکه مستغرق سودای تو بی خویشتنم
شماره ۷۶۳: گفتم که بمی آتش عشقت بنشانم
شماره ۷۶۴: آیا که داده فتوی بر بی گناهیم
شماره ۷۶۵: خواستم حرف عشق ننگارم
شماره ۷۶۶: زآن سرو زلف نافه بگشایم
شماره ۷۶۷: مجالی نیست کز شور رقیبان با تو پیوندم
شماره ۷۶۸: حاشا که بجز تو بخیال دگرستم
شماره ۷۶۹: تو مگو که ناسزا بود خدایت ار بگفتم
شماره ۷۷۰: من که نتوانم هوس را پای در دامن کشم
شماره ۷۷۱: زد هجر بصبح وصال فالم
شماره ۷۷۲: حاشا که توانم گفت آن راز که من دانم
شماره ۷۷۳: ساقی بیار بوسم کز می خمار دارم
شماره ۷۷۴: ای مظهر جانآفرین جانی تو از سر تا قدم
شماره ۷۷۵: گفته بودی که ز کویت به ملامت بروم
شماره ۷۷۶: نه توبه زاهد پیمانه بد که بشکستم
شماره ۷۷۷: منصور صفت سر بسردار بدیدیم
شماره ۷۷۸: این می که داد کز او سر بی خمار دارم
شماره ۷۷۹: یارب که دهد آب باین تخم که کشتیم
شماره ۷۸۰: به باغ عشق به جز میوه فراق ندیدم
شماره ۷۸۱: آن لب شیرین چو جام بوسیدم و باز آمدم
شماره ۷۸۲: بروزگار اگر کار اختیار کنم
شماره ۷۸۳: مه روزه است بیا ساز ریا برگیریم
شماره ۷۸۴: بزنی اگر به تیرم نظر از تو برنگیرم
شماره ۷۸۵: با همه کثرت چه شد تا دم زتنهائی زدم
شماره ۷۸۶: غباری گردم و روزی بدامان تو بنشینم
شماره ۷۸۷: دوش بی شمع جمالت بزم عیش افروختم
شماره ۷۸۸: به کام دل شبی گر بوسی از لعل تو بستانم
شماره ۷۸۹: بیهده عمری به صرف مهر خوبان کردهایم
شماره ۷۹۰: زشکنجه گر بمیرم نظر از تو برنگیرم
شماره ۷۹۱: دست گفتیم بران زلف چلیپا نزنیم
شماره ۷۹۲: ایکه دل برده ای از دست زچشم سیهم
شماره ۷۹۳: عشق خضر است و من گمشده اندر ظلماتم
شماره ۷۹۴: مقبول میفروش گر افتاد خدمتم
شماره ۷۹۵: ثمر از نخل عیش دهر غیر از غم نمیبینم
شماره ۷۹۶: آتش کیست که من دیگ صفت در جوشم
شماره ۷۹۷: به کفر زلف آن ترسابچه تا دین و دل دادم
شماره ۷۹۸: بده می کز فروغش خرقه و دفتر بسوزانم
شماره ۷۹۹: گمان کردم که در هجرت شبی خاموش بنشینم
شماره ۸۰۰: نوبتی نو میزنی ای نوبتی امشب بنام
شماره ۸۰۱: قومی زنند لاف که اهل شریعتیم
شماره ۸۰۲: زخمها از شیخ و زاهد بیحد و مر خوردهام
شماره ۸۰۳: زعقلم جان بتنگ آمد دل دیوانگی دارم
شماره ۸۰۴: چو کوفت نوبتی پادشاه نوبت بام
شماره ۸۰۵: ای ماهروی خرگهی ای صاحب تاج مهی
شماره ۸۰۶: تا که عکس تو به بتخانه آذر افتاد
شماره ۸۰۷: چنان بطره لیلای خویش مفتونم
شماره ۸۰۸: ای زده بر خط مشکین بر گل سوری رقم
شماره ۸۰۹: بوستان باغ بهشت است و عیان میبینم
شماره ۸۱۰: شدم آشفته همسایه به عشق خانهسوز امشب
شماره ۸۱۱: ناله زار زیر و بم اشک روان دمبدم
شماره ۸۱۲: من به بیداری شبهای غمت معروفم
شماره ۸۱۳: ما دین و دل چو جم به کف جام دادهایم
شماره ۸۱۴: ما ز سودای گل و از بوستان آسودهایم
شماره ۸۱۵: زآن دهانم داد دشنامی که من میخواستم
شماره ۸۱۶: بگذر از سرخی رنگم که چو لاله در باغ
شماره ۸۱۷: زتو چون خبر بگیرم که زخود خبر ندارم
شماره ۸۱۸: بغیر دست دل خود که بود بر دستم
شماره ۸۱۹: بده می کز فروغش خرقه و دفتر بسوزانم
شماره ۸۲۰: گمان کردم که در هجرت شبی خاموش بنشینم
شماره ۸۲۱: مقبول میفروش گر افتاد خدمتم
شماره ۸۲۲: ثمر از نخل عیش دهر غیر از غم نمیبینم
شماره ۸۲۳: آتش کیست که من دیگ صفت در جوشم
شماره ۸۲۴: بکفر زلف آن ترسا بچه تا دین و دل دادم
شماره ۸۲۵: ای ماهروی خرگهی ای صاحب تاج مهی
شماره ۸۲۶: زعقلم جان بتنگ آمد دل دیوانگی دارم
شماره ۸۲۷: تا کرد ادیب عشق یک نکته مرا تعلیم
شماره ۸۲۸: ناله زار زیر و بم اشک روان دمبدم
شماره ۸۲۹: من به بیداری شبهای غمت معروفم
شماره ۸۳۰: چنان بطره لیلای خویش مفتونم
شماره ۸۳۱: منکه در دشت جنون پیشرو مجنونم
شماره ۸۳۲: ای زده بر خط مشگین بر گل سوری رقم
شماره ۸۳۳: بوستان باغ بهشتست و عیان می بینم
شماره ۸۳۴: زتو چون خبر بگیرم که زخود خبر ندارم
شماره ۸۳۵: بغیر دست دل خود که بود بر دستم
شماره ۸۳۶: ما دین و دل چو جم به کف جام دادهایم
شماره ۸۳۷: ما ز سودای گل و از بوستان آسودهایم
شماره ۸۳۸: زآن دهانم داد دشنامی که من میخواستم
شماره ۸۳۹: در گلستان محبت گل داغی دارم
شماره ۸۴۰: بیا تا آفتاب می به ماه ساغر اندازیم
شماره ۸۴۱: روزگاریست بمیخانه گذاری دارم
شماره ۸۴۲: عشق چوپان بود و ما همه عالم گلهایم
شماره ۸۴۳: همتی ای میفروشان تشنهکامم تشنهکام
شماره ۸۴۴: به گلزار غم عشق تو من آن مرغ خاموشم
شماره ۸۴۵: ما گدایان در میخانهایم
شماره ۸۴۶: چندان بکویت ما پا فشردیم
شماره ۸۴۷: شب وصل است بیا باده به ساغر فکنیم
شماره ۸۴۸: بتا از غمزه کافر ربودی چون دل و دینم
شماره ۸۴۹: همرهان همتی که نوسفرم
شماره ۸۵۰: نیست راهی به حرم تا که مناجات بریم
شماره ۸۵۱: چندیست که از زمزمه عشق خموشم
شماره ۸۵۲: من زفعل زشت خود ای همدمان مستوحشم
شماره ۸۵۳: مگو که شرح فراق تو را شماره نکردم
شماره ۸۵۴: به جانت ای جوان کز جان خویشت دوستتر دارم
شماره ۸۵۵: آنروز که از خواب عدم دیده گشودیم
شماره ۸۵۶: برآ زجامه نیل ای نگار سیم اندام
شماره ۸۵۷: مطرب چه پرده زد که زپرده برآمدیم
شماره ۸۵۸: مطرب تو راه میزنی از ساز دلکشم
شماره ۸۵۹: خبرت هست که چون با تو درآمیختهام
شماره ۸۶۰: منم آن نهال بی بر که زعشق برگرفتم
شماره ۸۶۱: سر قدم کردم ز شوق و دست از پا میکشم
شماره ۸۶۲: نار ابراهیم شد نور کلیم
شماره ۸۶۳: از دهان تو حدیثی چو بوهم اندیشم
شماره ۸۶۴: زبسکه مهر تو آمیخته بجان و تنم
شماره ۸۶۵: ما زآزادگان پادشهیم
شماره ۸۶۶: ای که به جاه و منزلت ره نبرد خیال من
شماره ۸۶۷: چند با چشمه خور روی تو نتوان دیدن
شماره ۸۶۸: شک نیست که شکر لب و بسته دهن است آن
شماره ۸۶۹: طره عنبرین پریشان کن
شماره ۸۷۰: ای آه خدا را سوی لیلا سفری کن
شماره ۸۷۱: ای مار زلفین سیه ای عقرب جرار من
شماره ۸۷۲: گو بمجنون کز من آموزد دگر درس جنون
شماره ۸۷۳: نیمه شب ای برق آه من شرری زن
شماره ۸۷۴: ای کرده نهان تنگ شکر را به نمکدان
شماره ۸۷۵: نمیگردد سپهر الا به حکم رای درویشان
شماره ۸۷۶: دلا با خوبرویان عهد بستن
شماره ۸۷۷: چون دست رس نداری ای دل بوصل جانان
شماره ۸۷۸: چهای ای عشق که دیدار تو نتوان دیدن
شماره ۸۷۹: ای ز سنبل پرده بسته بر سمن
شماره ۸۸۰: چگونه شکر گویم زطالع میمون
شماره ۸۸۱: حدیث دوستان عیب است پیش دشمنان گفتن
شماره ۸۸۲: ندیدم دشمنان گشته حبیبان
شماره ۸۸۳: در آن دهان نگنجد از این بیشتر سخن
شماره ۸۸۴: دوستت گر دست داد اندیشه دشمن مکن
شماره ۸۸۵: فحشی ز لبت تو وقف ما کن
شماره ۸۸۶: مبند الفت دلا با ماه رویان
شماره ۸۸۷: چشمکان چنگیز و رخ روم و خم گیسو ختن
شماره ۸۸۸: زاهدا ذوق بهشتت هست بر آن رو ببین
شماره ۸۸۹: با کثرت رقیب کنم خلوت انجمن
شماره ۸۹۰: صرف خیال دوست شد منصب و جاه و مال من
شماره ۸۹۱: دعوی عشق میکنم کذب شده دعای من
شماره ۸۹۲: من بهوای نوگلی نغمه سرا و بلبلان
شماره ۸۹۳: بدرد خوی گرفته دل از پی درمان
شماره ۸۹۴: مرا سودای آن گیسوی پرچین
شماره ۸۹۵: وه که به ناف خون شود نافه آهوان چین
شماره ۸۹۶: ایکه زباده ی ازل هست بلعل تو نشان
شماره ۸۹۷: تا به کی ای چشم مست فتنه برانگیختن
شماره ۸۹۸: نسزد به باد دادن خم زلف عنبرافشان
شماره ۸۹۹: حذر کن ای دل از زخم کمند غمزه خوبان
شماره ۹۰۰: رقیب کرده به باغ تو عزم گردیدن
شماره ۹۰۱: ابریست کاو ندارد آثار فیض باران
شماره ۹۰۲: من نتوانم ز دوست دیده فرو دوختن
شماره ۹۰۳: بخرند ناز معشوق به جان نیازمندان
شماره ۹۰۴: زین بادیه چون رفت مه نوسفر من
شماره ۹۰۵: مرا ز عشق بسی منت است بر گردن
شماره ۹۰۶: ای سراپا فتنه وی فتنه بر روی تو من
شماره ۹۰۷: گر بظاهر برکنی تو کسوت فقرم زتن
شماره ۹۰۸: دلا مسافرت از این دیار ویران کن
شماره ۹۰۹: ای حرف سر زلف تو سودای حریفان
شماره ۹۱۰: حدیث عشق از مستان شنو ای دل نه هوشیاران
شماره ۹۱۱: خبر زمصر که دارد بشیر کیست عزیزان
شماره ۹۱۲: تا چند چو گوئی تو بچوگان نکویان
شماره ۹۱۳: دور از او چشم بد بزم وصالست این
شماره ۹۱۴: گشوده اند در خانه باز خماران
شماره ۹۱۵: دلا به راه سحرگاه شمع روشن کن
شماره ۹۱۶: همایون است امشب بخت و دولت شد قرین من
شماره ۹۱۷: پا بر سر خم نهاده مستان
شماره ۹۱۸: نیش غم تو نوش جان حنظل عشق قند من
شماره ۹۱۹: ساقیا من که خرابم ز نو آبادم کن
شماره ۹۲۰: رفته بباغ و و بوستان دسته بدسته دوستان
شماره ۹۲۱: پیران ز چاره عاجز در کار این جوانان
شماره ۹۲۲: فخرت ای جم بجز از جام چه خواهد بودن
شماره ۹۲۳: خیز یک ساغر شراب بزن
شماره ۹۲۴: شبها ببزم غیر توئی شمع انجمن
شماره ۹۲۵: گوش بر افسانه اغیار سنگیندل مکن
شماره ۹۲۶: دری بود نصیحت جانا به گوش کن
شماره ۹۲۷: ای خسروان صورت رحمی به این گدایان
شماره ۹۲۸: به آن امید که مطلب بر او شود روشن
شماره ۹۲۹: ساقی شراب مجلسیان در پیاله کن
شماره ۹۳۰: شاهی طلبی خود بدر عشق گدا کن
شماره ۹۳۱: برق زند بباغ ما ابر بکشت دیگران
شماره ۹۳۲: نه همین مهر تو آمیخت به آب و گل من
شماره ۹۳۳: شبی زشمع رخت بزم ما منور کن
شماره ۹۳۴: کله بست از مشک تر صبح همایون فال من
شماره ۹۳۵: عید است نگارینا سرپنجه نگارین کن
شماره ۹۳۶: بلبل خوش نوا بکش نغمه زصوت خار کن
شماره ۹۳۷: ساقی بجان جم میم اندر پیاله کن
شماره ۹۳۸: نوروز عجم آمده و عید همایون
شماره ۹۳۹: ای دل سمندر ناشده بر آتش روشن مزن
شماره ۹۴۰: در شب تاریک هجران جز می روشن مزن
شماره ۹۴۱: ماند به زیر بار ناز این دل نو نیاز من
شماره ۹۴۲: مدد ای عشق که از عقل در آزارم من
شماره ۹۴۳: رحمی ای عشق خدا را تو بحیرانی من
شماره ۹۴۴: مهی تابیده از مشکوی مشکین
شماره ۹۴۵: تا کی ای پیر مغان میکده را در بستن
شماره ۹۴۶: مرحبا ای سحاب درافشان
شماره ۹۴۷: تا چند حدیث از جم روجام دمادم زن
شماره ۹۴۸: ماه ذیعقده است ای ساقی قعود از جنگ کن
شماره ۹۴۹: ساقیا مخوری از می خیز و جامی نوش کن
شماره ۹۵۰: مطرب از راستی نوا سر کن
شماره ۹۵۱: رحمی ای عشق بیا بر سر سودائی من
شماره ۹۵۲: افتاده سرشکم زپی نرگس جادو
شماره ۹۵۳: دریغ از گردش دوران و دور بیثبات او
شماره ۹۵۴: ما دردمند عشقیم عطار که دوا کو
شماره ۹۵۵: تا که بکام مدعی شد لب جانفزای تو
شماره ۹۵۶: ای نوسفر که سوختم اندر هوای تو
شماره ۹۵۷: تا نکنم به پیش کس شکوه ز تند خوی او
شماره ۹۵۸: گرنه زشکر و نمک آمیخت کام تو
شماره ۹۵۹: کمانی سخت تر نبود زابرو
شماره ۹۶۰: ای یار سفر کرده نیاید خبر از تو
شماره ۹۶۱: حذر کن ای دل از آن چشم و ابرو
شماره ۹۶۲: ملک دل و جان گرفت عشق جهانگیر او
شماره ۹۶۳: آنچه ببغداد کرد تیغ هلاکو
شماره ۹۶۴: با مه و آفتاب شد طلعت تو چو روبهرو
شماره ۹۶۵: عاشق گریختن نتواند ز بند او
شماره ۹۶۶: شور جنونم میکشد زنجیر کو زنجیر کو
شماره ۹۶۷: بنده پیر خراباتم و پیمانه او
شماره ۹۶۸: بیا که چون خم زلفت مشوشم بی تو
شماره ۹۶۹: این دل غمزده یکی وان لب لعل فام دو
شماره ۹۷۰: باز بهم برآمده طره مشکبوی تو
شماره ۹۷۱: خیز ای صوفی سالوس وز میخانه برو
شماره ۹۷۲: دارد قرابتی دل من با دهان تو
شماره ۹۷۳: ای صید نگاه تو در چین و ختن آهو
شماره ۹۷۴: دلا بگریزم از زاهد و یا خمار یا هر دو
شماره ۹۷۵: گر بختا و چین برد باد شمیم موی تو
شماره ۹۷۶: کشته دهقان درود در نگر این شیوه نو
شماره ۹۷۷: گرم رقیب براند بتا زمنزل تو
شماره ۹۷۸: جان کیست تا که سر بکشد از کمند تو
شماره ۹۷۹: سنبل باغ شانه زد گیسو
شماره ۹۸۰: ظاهرا پنهان گذشت از کوی تو
شماره ۹۸۱: ماه دوهفته هفتهای از رخ نهفتهای
شماره ۹۸۲: به سومنات اگر ساختند بتکدهای
شماره ۹۸۳: ابرویت چیست مد بسم الله
شماره ۹۸۴: دوش در آمد از درم ماهی نه فرشتهای
شماره ۹۸۵: دوش خوردم از می وحدت سحر پیمانهای
شماره ۹۸۶: چو ترک چشم تو خونخوار شد آهسته آهسته
شماره ۹۸۷: گفتم از سلسله زلف تو دارم گلهای
شماره ۹۸۸: حسنت نهاده دانه دامی عجب به راه
شماره ۹۸۹: عاشقان را جز لب تو باده مستانه نه
شماره ۹۹۰: به زنجیر جفایی گر نشد بخت دژم بسته
شماره ۹۹۱: دانست و هست و بود تو را مظهر آینه
شماره ۹۹۲: در همه شهر حاضری در بر ما نشستهای
شماره ۹۹۳: آن می که از شعاعش آتش زند زبانه
شماره ۹۹۴: اصل ناپیدا و عکسی در میان افکندهای
شماره ۹۹۵: ای که جان داری فدا کن در ره جانانهای
شماره ۹۹۶: ما را عبث نبود که از بزم رانده ای
شماره ۹۹۷: گر نه ای چشم سیه بهر شکار آمدهای
شماره ۹۹۸: ای نسیم از چیست زلفش را پریشان کردهای
شماره ۹۹۹: شکر گویم یا شکایت از تو ای شاه سیاه
شماره ۱۰۰۰: ای زلف پرشکن تو سراپا شکستهای
شماره ۱۰۰۱: عید است و ساقی با قدح سرمست و خمار آمده
شماره ۱۰۰۲: مطرب مجلس کجاست چنگ و چغانه
شماره ۱۰۰۳: شب گذشته چو مه زد علم بر این خرگاه
شماره ۱۰۰۴: شبها که شمع من توئی هم خود شبان داج به
شماره ۱۰۰۵: بمسجد رخنه ای بگشای ای زاهد زمیخانه
شماره ۱۰۰۶: ارغوان است که با غالیه آمیختهای
شماره ۱۰۰۷: با سپاه مژه از قتل که باز آمدهای
شماره ۱۰۰۸: ای هجر تو چو کوه و دل مستمند کاه
شماره ۱۰۰۹: خصم با انبوه لشکر آمد و خیل سپاه
شماره ۱۰۱۰: آید از عشق کار شایسته
شماره ۱۰۱۱: گوی داند که به چوگان کسی افتاده
شماره ۱۰۱۲: گلزار عشق چون تو نهالی نیافته
شماره ۱۰۱۳: ساقی به یاد دوست کرم کن پیالهای
شماره ۱۰۱۴: گسترده اند مستان از پرنیان ساده
شماره ۱۰۱۵: ای دل بیا و نقش بتان بر کنار نه
شماره ۱۰۱۶: گر تو پروانه بآتش نکنی بازی به
شماره ۱۰۱۷: با سیخ مژه آمده آن یار سرابیده
شماره ۱۰۱۸: زابروان تیغ دوسر بر مه و مهر آختهای
شماره ۱۰۱۹: ز انبوه رقیبانم مجال دید دلبر نه
شماره ۱۰۲۰: آمد بگفتار آن لعل دلخواه
شماره ۱۰۲۱: ما نداریم نظر بر می و بر میخانه
شماره ۱۰۲۲: ای لبت بر خون مردم تشنه چشمت گرسنه
شماره ۱۰۲۳: شهر بیدار از آن مردم خواب آلوده
شماره ۱۰۲۴: از جرس دیدی فغان برخاسته
شماره ۱۰۲۵: بر چهره باز زلف چلیپا شکسته ای
شماره ۱۰۲۶: ز مویت سنبل بویا شکسته
شماره ۱۰۲۷: ای مو بر آفتاب تو مشکینکلالهای
شماره ۱۰۲۸: زآن دل آرا بگویم یا نه
شماره ۱۰۲۹: دلم بهرزه بسودای خام افتاده
شماره ۱۰۳۰: جسمم چو شمع در غم جانان گداخته
شماره ۱۰۳۱: یک پشته مشک تاتار بر دوش خویش بسته
شماره ۱۰۳۲: بجز زلف تو کفر و غیر چشمان تو ساحر نه
شماره ۱۰۳۳: مرا کز عشق تو در هر سخن صد داستان بسته
شماره ۱۰۳۴: بر این جا آن بلا بالا گرفته
شماره ۱۰۳۵: دوش بیما صنما ساغر صهبا زدهای
شماره ۱۰۳۶: چه اعتبار به سرو است چون تو در چمنی
شماره ۱۰۳۷: نیست یعقوب را چو تو پسری
شماره ۱۰۳۸: تو که در چشم چنین غمزه کافر داری
شماره ۱۰۳۹: بر سمن تا خطی از غالیه تحریر نکردی
شماره ۱۰۴۰: ایکه بر عارض افروخته بر دل ناری
شماره ۱۰۴۱: تو هم ای مرغ دل بر گل بخوان از عشق دستانی
شماره ۱۰۴۲: چند مسافرت دلا سوی حجاز میکنی
شماره ۱۰۴۳: آفت دین و دل و فتنه هر مرد و زنی
شماره ۱۰۴۴: صوفی صومعه که زد دوش دم از قلندری
شماره ۱۰۴۵: زآن آب که چون آتش از مرد برد خامی
شماره ۱۰۴۶: که گفت ای دل کز اسرار محبت باخبری گردی
شماره ۱۰۴۷: ای خوشا آن سر که گردد گوی چوگان سواری
شماره ۱۰۴۸: بچین زلف تو پیوسته با چشم تو ابروئی
شماره ۱۰۴۹: فصل گل گفته واعظ نکنی می نوشی
شماره ۱۰۵۰: به تو میسزد سراپا همه ناز و کبریایی
شماره ۱۰۵۱: تو که پرچمی ز عنبر به فر از ماه داری
شماره ۱۰۵۲: مرغ هوهو زد به گلشن خیز دهی
شماره ۱۰۵۳: دین و دل ای سیمتن تنها نه از من میبری
شماره ۱۰۵۴: زاهد خام به هرزه چو برآرد نفسی
شماره ۱۰۵۵: تا که به مصر نیکوئی سکه زدی به دلبری
شماره ۱۰۵۶: یا مقلتی تزود من نظرة الحبیبی
شماره ۱۰۵۷: تو را که از همه خوبان شهر ممتازی
شماره ۱۰۵۸: ای هشت باب خلد ز روی تو آیتی
شماره ۱۰۵۹: روز نخواهد آمدن چون شب ما به روشنی
شماره ۱۰۶۰: یاد داری دوش کاندر سر خماری داشتی
شماره ۱۰۶۱: رشته ها بر گردنم ای زلف یار آویختی
شماره ۱۰۶۲: دلا ز عشق مجاز از چه مهر برکندی
شماره ۱۰۶۳: ای برق چون به خرمن احباب بگذری
شماره ۱۰۶۴: گرهی ززلف بگشا و بکش زرخ نقابی
شماره ۱۰۶۵: داشت خمارم سر دیوانگی
شماره ۱۰۶۶: ساقی به کجائی بده آن مایه مستی
شماره ۱۰۶۷: ایکه از چهره شمع انجمنی
شماره ۱۰۶۸: تو نه ای زآب و خاک از نوری
شماره ۱۰۶۹: هرگز فنا نگردی تا هست عشق باقی
شماره ۱۰۷۰: ای نفس اگر از در معنی به در آیی
شماره ۱۰۷۱: خلیلی صرمت حبال العهودی
شماره ۱۰۷۲: پیش از این بوده بچین صورتگری
شماره ۱۰۷۳: خوشا وقتی که بر آتش بر منظور بنشینی
شماره ۱۰۷۴: بدنامی است و رندی در عشق نیکنامی
شماره ۱۰۷۵: در کمندم فکنده صف شکنی
شماره ۱۰۷۶: تو ای دو دیده بگو کز جگر چه میخواهی
شماره ۱۰۷۷: ایکه هنوز با خودی دم مزن از مجردی
شماره ۱۰۷۸: تو را که گفت کز احباب روی برتابی
شماره ۱۰۷۹: چه اوفتاد که از ما کناره گیر شدی
شماره ۱۰۸۰: تا چند در آزاری ای دل زهوسناکی
شماره ۱۰۸۱: اوقات خوش کدام است ایام عشقبازی
شماره ۱۰۸۲: فریب صید آن نخجیر خوردی
شماره ۱۰۸۳: زلف حجاب چهره کن تا که جهان سیه کنی
شماره ۱۰۸۴: تو این نمک که به لعل شکرفشان داری
شماره ۱۰۸۵: ای کون و مکانت بسرپنجه اسیری
شماره ۱۰۸۶: به بانگ بربط و چنگ و چغانه و دف و نی
شماره ۱۰۸۷: تو که از جهان و اهلش همه احتراز داری
شماره ۱۰۸۸: تو را که گفت مرا از نظر بیندازی
شماره ۱۰۸۹: عنکبوتا بر مگس تا چند رشته میتنی
شماره ۱۰۹۰: آن دل که در او باشد از عشق تو آزاری
شماره ۱۰۹۱: فصل بهار و مستی و غوغای چنگ و نی
شماره ۱۰۹۲: کیست که آرد آگهی باز ز ماه خرگهی
شماره ۱۰۹۳: برق سانم زدیده میگذری
شماره ۱۰۹۴: شب وصل است ای عاشق بپای دوست کن جانی
شماره ۱۰۹۵: شبی به خواب بدیدم که رو به من داری
شماره ۱۰۹۶: بچم ای نهال نورس که زحسن بارداری
شماره ۱۰۹۷: بجلوه های نهان شاهدان روحانی
شماره ۱۰۹۸: چه خوش است روزگاری که بفقر بگذرانی
شماره ۱۰۹۹: دوست میدارم که گیرم دلبری
شماره ۱۱۰۰: سودای تو هر شب کشدم بر سر کوئی
شماره ۱۱۰۱: شبی چه شب بصفا بامداد نوروزی
شماره ۱۱۰۲: از غمره تو ترک کند کسب رهزنی
شماره ۱۱۰۳: هله ساقیا بیارید شراب ارغوانی
شماره ۱۱۰۴: دوشم اسباب طرب جمله مهیا بودی
شماره ۱۱۰۵: به خویشتن ز چه بستی دلا تو تهمت هستی
شماره ۱۱۰۶: ساقی بده شراب که دارم بشارتی
شماره ۱۱۰۷: ای سرو نورسیده زگلزار کیستی
شماره ۱۱۰۸: دام به راه مینهی طره کمند میکنی
شماره ۱۱۰۹: طبیبا مرا کشت درد نهانی
شماره ۱۱۱۰: سرا پا حیرتم موسی صفت در تیه حیرانی
شماره ۱۱۱۱: بکن آن باده رنگین به ایاغم ساقی
شماره ۱۱۱۲: ای که از وهم مبرایی و بیرون ز صفاتی
شماره ۱۱۱۳: نمیگویم گلی کز لطف عارض گلستانستی
شماره ۱۱۱۴: از چه ای عشق تو در سینه ما جا کردی
شماره ۱۱۱۵: اول ای عشق گمانم که تو سودا بودی
شماره ۱۱۱۶: ای ترک ندانم زچه خیل و چه سپاهی
شماره ۱۱۱۷: سلطانم ار بسازم زآن خاک در کلاهی
شماره ۱۱۱۸: این چه روی است که تو ای بت ترسا داری
شماره ۱۱۱۹: اگر بمحفل مستان شبی کنند سماعی
شماره ۱۱۲۰: ببینمت که در پی آزردن منی
شماره ۱۱۲۱: صبح عید است شبی کز در من بازآئی
شماره ۱۱۲۲: حاجتی هست مرا با تو اگر عذر نیاری
شماره ۱۱۲۳: ای دفتر نکوئی تو نقش دلپذیری
شماره ۱۱۲۴: ای که سر تا قدم آمیخته از مهر وفائی
شماره ۱۱۲۵: سرو چو نخل قامتت سر نزد چنین سهی
شماره ۱۱۲۶: عرش بر آستان او پست بود زکوتهی
شماره ۱۱۲۷: چرا بدست نگارین تو چهره میپوشی
شماره ۱۱۲۸: وقت آنست که پاکوبی و می نوش کنی
شماره ۱۱۲۹: سوختم کس نه دود دید و نه بوی
شماره ۱۱۳۰: مخمور سروریم کجائی می غم های
شماره ۱۱۳۱: بر دم تیغ کجت سر بنهم از خوشی
شماره ۱۱۳۲: به شهر مصر از خجلت ببندد دکه حلوایی
شماره ۱۱۳۳: صبا از بلبل دور از دیار زار گمنامی
شماره ۱۱۳۴: اگر زروی نگارین تو پرده برداری
شماره ۱۱۳۵: جز حسن دیده دیده در روی تو کمالی
شماره ۱۱۳۶: آفت عرصه خاکی و مه افلاکی
شماره ۱۱۳۷: گو چه کم آیدت زسلطانی
شماره ۱۱۳۸: چرا ای دل وفا با آن بت پیمان شکن کردی
شماره ۱۱۳۹: به هواست برق امشب بطلب پری و بالی
شماره ۱۱۴۰: در عاشقی گشتم زبون ای کاش دل خون میشدی
شماره ۱۱۴۱: الا ای که داری طمع پادشایی
شماره ۱۱۴۲: تو ای سلطان خوبان جز ستمکاری نمیدانی
شماره ۱۱۴۳: غم حورت از چه باشد که تو این غلام داری
شماره ۱۱۴۴: ای نوش لب که داری خود آب زندگانی
شماره ۱۱۴۵: تو را چه رفت که پیمان دوستان بشکستی
شماره ۱۱۴۶: سودای تو آتش زده در رخت صبوری
شماره ۱۱۴۷: محتسب چند ز کین شیشه ما میشکنی
شماره ۱۱۴۸: نافه بنافه دارد اگر آهوی تتاری
شماره ۱۱۴۹: معجزه ببین که سروی و رفتار میکنی
شماره ۱۱۵۰: ای که آگه نیستی از حال گوی
شماره ۱۱۵۱: در چنگل بازی نکند خانه حمامی
شماره ۱۱۵۲: رنگ ز خورشید عیان میبری
شماره ۱۱۵۳: که گفت ای سرو سیمینتن به طرف باغ و بستان آی
شماره ۱۱۵۴: شهری بود نکوئی و جانا تواش دری
شماره ۱۱۵۵: ای جنت جاوید ز رخسار تو بابی
شماره ۱۱۵۶: عمری به کعبه و دیر بردیم انتظاری
شماره ۱۱۵۷: چرا به بزم رقیبان حدیث دوست نگفتی
شماره ۱۱۵۸: چه حظ زشاهد و شمع و شراب و شیرینی
شماره ۱۱۵۹: تو را که زیر لبان روح یک جهان داری
شماره ۱۱۶۰: لاله سرزد از دمن گل از چمن سبزه زجوی
شماره ۱۱۶۱: تا کی ای فتنه ایام زپا ننشینی
شماره ۱۱۶۲: به یاد آب مجاور دلا در این فلواتی
شماره ۱۱۶۳: در دکان گشود حلوائی
شماره ۱۱۶۴: من جان سپر کنم چو تو شمشیر میزنی
شماره ۱۱۶۵: لطف با دوست نه با خصم مدارا نکنی
شماره ۱۱۶۶: گر بی تو باید زیستن رفتن به از پایندگی
شماره ۱۱۶۷: روزگارا چند اسباب ستم آماده داری
شماره ۱۱۶۸: چون مهم ای آسمان تو ماه نداری
شماره ۱۱۶۹: مه جبینان جهان خاک و تو خود افلاکی
شماره ۱۱۷۰: سحر است بر کمان نه دل را زتیر آهی
شماره ۱۱۷۱: ای که نخواندی آیتی خود ز کتاب دوستی
شماره ۱۱۷۲: بود زمین و آسمان از دم مرتضی علی
شماره ۱۱۷۳: تا که بتخانه را حرم کردی
شماره ۱۱۷۴: دل دردمند عاشق که زدوست داشت داغی
شماره ۱۱۷۵: بیغیر میسر شودت گر لب کشتی
شماره ۱۱۷۶: تو شمع محفل انسی شب آمد در شبستان آی
شماره ۱۱۷۷: تو که از شعاع شمعش بدرون چراغ داری
شماره ۱۱۷۸: ای آهوی تتاری نافه اگر نداری
شماره ۱۱۷۹: پیر مغان گشود زرحمت در سرای
شماره ۱۱۸۰: گر هر که را نهانی کاریست با نگاری
شماره ۱۱۸۱: نشکفته است از چمن دلبری گلی
شماره ۱۱۸۲: بغیر از آن خم مو ایدل آشیانه نداری
شماره ۱۱۸۳: ساقی بیار جامی از آن مایه خوشی
شماره ۱۱۸۴: کند هر ملتی در بندگی بر قبلهای رویی
شماره ۱۱۸۵: گر باد دی بگلشن دم میزند بسردی
شماره ۱۱۸۶: ای دلبر هر جائیم امشب بکجائی
شماره ۱۱۸۷: از وصل روی جانان امشب چو کامکاری
شماره ۱۱۸۸: تا به کی بسمل خود را نگران میداری
شماره ۱۱۸۹: بده ساقی از آن می ساتکینی
شماره ۱۱۹۰: خرابم کردی ای ساقی که دیوانه خراب اولی
شماره ۱۱۹۱: عکس زلفت چهره دودآلود دارد اندکی
شماره ۱۱۹۲: خیز و بیار زآن خط و لعلم تو مشک و می
شماره ۱۱۹۳: تو ای غزال سرائی چرا غزل نسرائی
شماره ۱۱۹۴: در همه آفاق طاقی در همه عالم تمامی
شماره ۱۱۹۵: نه آدمی نه فرشته نه حوری و نه پری
شماره ۱۱۹۶: بردم زعشق آن لب شیرین مرارتی
شماره ۱۱۹۷: هیچ دانی که چه با این دل شیدا کردی
شماره ۱۱۹۸: ای شمع چه داری بجهان سوز و گدازی
شماره ۱۱۹۹: متحیریم یا رب بکجاست خضر راهی
شماره ۱۲۰۰: عاشق ز وصل عیش مهنا کند همی
شماره ۱۲۰۱: ترک من از می اغیار مگر سرمستی
شماره ۱۲۰۲: ای جان به چه ارزی تو که جانانه نداری
شماره ۱۲۰۳: هر کجا انجمن برافروزی
شماره ۱۲۰۴: دلا تو پند ز احباب خویش نشنفتی
شماره ۱۲۰۵: چه پیمان است و بدعهدی که ای پیمان شکن داری
شماره ۱۲۰۶: چه غمت اگر ای خم زلف که زنگی و سیاهی
شماره ۱۲۰۷: وقتی ای جاذبه عشق نکردی کششی
شماره ۱۲۰۸: به وصل تو نرسد کس به هیچ تقریبی
شماره ۱۲۰۹: ره مردم بزنی هر نفس از تلبیسی
شماره ۱۲۱۰: توئی آن گل که معروفی بهر گلشن به بیرنگی
شماره ۱۲۱۱: ای پری باز چه رفتت که به شکل بشری
شماره ۱۲۱۲: ز رعنایی چه نازد سروبن یا گل ز زیبایی
شماره ۱۲۱۳: تو را سزاست ببالا لباس دارائی
شماره ۱۲۱۴: حدیث درد دل ای باد با جانان من گفتی
شماره ۱۲۱۵: زاهد ز آب میکده پرهیز میکنی
شماره ۱۲۱۶: از هیچ کسی ساخته غیر از تو دهانی
شماره ۱۲۱۷: چو اوست طالب بخشش چرا طلب نکنی
شماره ۱۲۱۸: در پرده قانون چند بی فایده آویزی
شماره ۱۲۱۹: ایکه مطبوع و شوخ و دلبندی
شماره ۱۲۲۰: بازآی به میخانه ظلمات چه میجویی
شماره ۱۲۲۱: بیار ساقی از آن می بدان نشان که تو دانی
شماره ۱۲۲۲: حور و فرشته خواندمت الحق که قابلی
شماره ۱۲۲۳: آفرینش چیست بحر و پیش او گردون حبابی
شماره ۱۲۲۴: مدتی شد که زیاران سر دوری داری
شماره ۱۲۲۵: ای زمزمه عشق تو در هر سر و کویی
شماره ۱۲۲۶: دلی نماند که ای فتنه از جفا نشکستی
شماره ۱۲۲۷: با داورت سخن چه بود روز داوری
شماره ۱۲۲۸: من به تو مشتاق و تو پیوسته از من در نفوری
شماره ۱۲۲۹: مشتاق بود گوش به رودی و سرودی
شماره ۱۲۳۰: باغی و فراغی و حریفی و کتابی
شماره ۱۲۳۱: بمن گر آن مه بی مهر مهربان بودی
شماره ۱۲۳۲: پارسی جامه بخوانید غزلهای دری
شماره ۱۲۳۳: توئی که به زگل و مشگ رنگ و بو داری
شماره ۱۲۳۴: آفت دین و دل و فتنه هر مرد و زنی
شماره ۱۲۳۵: چو خم از خون دل در میکشم می
شماره ۱۲۳۶: کو بشیری که بگوید ز سفر میآیی
شماره ۱۲۳۷: ای شه کون و مکان ای علی عمرانی
شماره ۱۲۳۸: زدستم برنمی آید که از پا برکشم خاری
شماره ۱۲۳۹: طالع سعدی و کوکب کندم مسعودی
شماره ۱۲۴۰: بمینا ساقیا صهبا نداری
شماره ۱۲۴۱: صبح عید است بده باده مکرر ساقی
شماره ۱۲۴۲: اگرچه ماه عبادت تو ای مه رجبی
شماره ۱۲۴۳: ای دل به هرزه چند در این و آن زنی
شماره ۱۲۴۴: رخنه ای شانه در آن زلف پریشان نکنی
شماره ۱۲۴۵: سبزه ای جوی و تماشاگاهی
شماره ۱۲۴۶: الا ای باغبان خاصیت سرو روان دانی
شماره ۱۲۴۷: بر گل آن سنبل مشکین که فراز آوردی
شماره ۱۲۴۸: خادما شمع برافروز بنه منقل و می
شماره ۱۲۴۹: پرده ز رخ کشیدند گلهای نوبهاری
شماره ۱۲۵۰: مگر ای عشق سر پرسش عشاق نداری
شماره ۱۲۵۱: با من ای عشق اگر عهد کهن تازه کنی
شماره ۱۲۵۲: ای ترک از تیر نظر تو آفت رویینتنی
شماره ۱۲۵۳: ای کودک ماهرو چه نامی
شماره ۱۲۵۴: در طور دلم نورصفت جلوهگر آیی
شماره ۱۲۵۵: مردم دیده منی نور دو چشم مردمی
شماره ۱۲۵۶: صبا تو نفخه عنبر در آستین داری
این آمار از میان ۱۲٬۷۶۷ بیت شعر موجود در گنجور از اشعار این بخش استخراج شده است.
توجه فرمایید که این آمار به دلایلی از قبیل وجود چند نسخه از آثار شعرا در سایت (مثل آثار خیام) و همینطور یک بیت محسوب شدن مصرعهای بند قالبهای ترکیبی مثل مخمسها تقریبی و حدودی است و افزونگی دارد.
آمار همهٔ شعرهای گنجور را اینجا ببینید.
وزنیابی دستی در بیشتر موارد با ملاحظهٔ تنها یک مصرع از شعر صورت گرفته و امکان وجود اشکال در آن (مخصوصاً اشتباه در تشخیص وزنهای قابل تبدیل از قبیل وزن مثنوی مولوی به جای وزن عروضی سریع مطوی مکشوف) وجود دارد. وزنیابی ماشینی نیز که جدیداً با استفاده از امکانات تارنمای سرود اضافه شده بعضاً خطا دارد. برخی از بخشها شامل اشعاری با بیش از یک وزن هستند که در این صورت عمدتاً وزن ابیات آغازین و برای بعضی منظومهها وزن غالب منظومه به عنوان وزن آن بخش منظور شده است.
آمار ابیات برچسبگذاری شدهٔ این بخش با قالب شعری در گنجور به شرح زیر است:
ردیف | قالب شعری | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | غزل | ۱۲٬۷۵۷ | ۹۹٫۹۲ |
۲ | چند بندی | ۱۰ | ۰٫۰۸ |
آمار فراوانی تعداد ابیات اشعار این بخش به شرح زیر است (بلندترین شعر شامل ۲۴ بیت و کوتاهترین شامل ۲ بیت شعر است):
ردیف | تعداد ابیات شعر | فراوانی | درصد از ۱٬۲۵۶ شعر |
۱ | ۹ | ۲۴۰ | ۱۹٫۱۱ |
۲ | ۱۱ | ۲۲۵ | ۱۷٫۹۱ |
۳ | ۱۰ | ۱۸۱ | ۱۴٫۴۱ |
۴ | ۱۲ | ۱۴۱ | ۱۱٫۲۳ |
۵ | ۷ | ۱۳۱ | ۱۰٫۴۳ |
۶ | ۱۳ | ۸۸ | ۷٫۰۱ |
۷ | ۸ | ۸۰ | ۶٫۳۷ |
۸ | ۱۴ | ۶۱ | ۴٫۸۶ |
۹ | ۱۵ | ۲۸ | ۲٫۲۳ |
۱۰ | ۵ | ۲۷ | ۲٫۱۵ |
۱۱ | ۶ | ۲۳ | ۱٫۸۳ |
۱۲ | ۱۶ | ۱۱ | ۰٫۸۸ |
۱۳ | ۴ | ۵ | ۰٫۴۰ |
۱۴ | ۱۷ | ۴ | ۰٫۳۲ |
۱۵ | ۳ | ۳ | ۰٫۲۴ |
۱۶ | ۲ | ۳ | ۰٫۲۴ |
۱۷ | ۱۸ | ۲ | ۰٫۱۶ |
۱۸ | ۲۱ | ۱ | ۰٫۰۸ |
۱۹ | ۲۴ | ۱ | ۰٫۰۸ |
۲۰ | ۲۲ | ۱ | ۰٫۰۸ |