شبی زشمع رخت بزم ما منور کن
مشام جان زسر زلف خود معطر کن
اگر بروی تو بندند در رقیبانم
بیا زراه نظرباز و جا بمنظر کن
بخور مجلس عشاق نیست عنبر و عود
به بزم انس از آنزلف عود و مجمر کن
مها زچهره رخشان بپوش روی قمر
بیا زپسته خندان کساد شکرکن
زنند لاف رعونت چو شاهدان چمن
تو سرو ناز بچم فخر بر صنوبر کن
شعاع طور تجلی زچشم مردم رفت
تو پرده برکش و آن جلوه را مکرر کن
اگر که عقل فریبت دهد که عشق مورز
نگار ساده بدست آر و می بساغر کن
و گر زخشکی زهدت بسر رود سودا
بیا بمیکده وز می دماغ جان تر کن
اگر هزار گنه گرده باشی آشفته
بیا و کسوت مهر علی تو در بر کن
کدورتی گر از آئینه بشرداری
دوباره طینت آدم زمی مخمر کن
شها معیشت درویش تو بسی تنگ است
زلطف روزی او را زنو مقرر کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دعوت به عشق و بزم شادی است. شاعر از محبوب میخواهد که با زیبایی و وجودش محفل را منور کند و جانها را معطر سازد. او نسبت به رقیبانش ابراز نگرانی میکند و از محبوب میخواهد با نگاهی مست و دلربا وارد شود. شاعر عشق را برتر از عطرها و تجملات میداند و از محبوب میخواهد که زیباییاش را نمایان کند و خود را از زهد و خودداری رها سازد. او تأکید میکند که حتی اگر شخصی گناهکار باشد، باز هم میتواند با عشق و مهر به خداوند نزدیک شود و از لطف او بهرهمند شود. شاعر در نهایت به محبوب توصیه میکند که با رحمت و لطفش معیشت درویشان را آسان کند.
هوش مصنوعی: یکی از شبها، زیبایی تو مانند شمع بزم ما را روشن کند و عطر زلفت، روح و جان ما را معطر سازد.
هوش مصنوعی: اگر به سفر بروی، رقیبانم در را به روی خود میبندند. اما اگر با نظر و توجه بیایی، میتوانی در کنارم بمانی و به تماشای من بنشینی.
هوش مصنوعی: این شعر به دعوت به برگزاری جشن و دورهمی عاشقانه اشاره دارد. شاعر میگوید که در این مجلس، نیازی به بوی خوش عطرهای گرانقیمت نیست؛ بلکه زیبایی و لذت در نزدیکی و حضور معشوق نهفته است. او از زیبایی و جذابیت محبوبش سخن میگوید که باید جو و فضای جشن را معطر کند.
هوش مصنوعی: ای زیبای دلربا، چهرهی خود را بپوشان و برایم از زیباییهای قمر بگو. بیایید از پستهی خوشبو و خندان لذت ببریم و به زندگی شیرینی ببخشیم.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که برخی افراد به خودشان میبالند و ظاهراً خود را برتر از دیگران میدانند. اما مانند گلهای لطیف که در یک باغ زیبا وجود دارند، تو نیز با زیبایی و خوشحالیات در میان درختان بلند قد، یعنی صنوبرها، میتوانی برتریات را نشان بدهی. زیبایی و جذابیت تو به خودی خود گویای ارزش توست، بدون نیاز به ادعا و لاف زدن.
هوش مصنوعی: پرتو نورانی تجلی الهی از چشم مردم پنهان شد، تو پرده را کنار بزن و آن جلوه را دوباره تجسم کن.
هوش مصنوعی: اگر عقل تو را فریب دهد که عشق را نپذیری، پس با دل سادگی، معشوق خود را به دست آور و در میخوری.
هوش مصنوعی: اگر به خاطر خشکی زهد و ریاضت تو، احساس دنیاطلبی در دل تو بوجود آمد، به میخانه بیا و با باده جان خود را تازه کن.
هوش مصنوعی: اگر هزار گناه کرده باشی و در هم بریخته و آشفته باشی، بیا و لباس محبت و ارادت به علی را به تن کن.
هوش مصنوعی: اگر از آئینه کدورت و زشتی ببینی، دوباره به طبیعت انسانی خود برگرد و خود را مانند عسل شیرین کن.
هوش مصنوعی: ای خورشید، روزی و معیشت درویش بسیار تنگ و محدود است؛ لطف کن و روزی او را بهتر و معینتر ساز.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
برآ به بام و رخت همچو شمع خاور کن
ز آفتاب رخت عالمی منوّر کن
ز حلقه ی دهنت چرخ حلقه در گوشست
بیا به لطف و فصاحت جهان مسخّر کن
شبی به کلبه احزان ما درآی از لطف
[...]
ز در در آ و شبستان ما منور کن
هوای مجلس روحانیان معطر کن
اگر فقیه نصیحت کند که عشق مباز
پیالهای بدهش گو دماغ را تر کن
به چشم و ابروی جانان سپردهام دل و جان
[...]
ز در درآ و شبستان ما منور کن
دماغ مجلس روحانیان معطر کن
دمید صبح، سر از خواب بیخودی برکن
ز اشک گرم می آتشین به ساغر کن
مشو چو قطره شبنم گره درین گلزار
تلاش صحبت آن آفتاب انور کن
مبر به کوی خرابات دردسر زنهار
[...]
ز در درا و شبستان ما منور کن
هوای مجلس روحانیان معطر کن
ستاره شب هجران نمیفشاند نور
به آفتاب رخت روز ما منور کن
برون خرام و برافروز عالمی ز رخت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.