گنجور

حاشیه‌ها

همایون در ‫۲ ساعت قبل، ساعت ۰۱:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۵۲:

غزل مثنوی بسیار ژرف از راز های هست و نیست از مستی ای فوق مستی و از آهنگ‌ می 

غزل مثنوی آمیزه ای از مستی شگرف و هشیاری ای دیوانه کننده است

سراینده چنین شعری نیازمند هوش و دقتی است ماورای آنچه در فیزیک و‌ریاضی بکار برده میشود و نیازمند پژوهش در سطوح بالای دانشگاهی البته افسوس که چنین رشته ای در دانشگاه ها نیست

 

 

همایون در ‫۲ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۵۳:

بویی و ‌‌نسیمی که قابل شناسایی با حس های پنج گانه نیست مدام وزیده میشود که  ورای عالم جز و کل است و هر جزو را کل میکند و هر کل را جز

عالم هستی با عالم فیزیک و‌ریاضی متفاوت است و جلالدّین عزیز  با آن آشنا شده بود بر ماست که این غنیمت گران بها را پاس بداریم ‌ و مشام خود را با این بو آشنا سایم

 

عباس پالاش در ‫دیروز سه‌شنبه، ساعت ۲۲:۲۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۰:

بیت چهارم، مصرع اول

خنده زن شمع ازبن بزم‌گذشت

باید

خنده‌زن شمع ازین بزم‌ گذشت

باشد 

تا جمله بصورت شمع، خنده‌زنان از این بزم گذشت معنا شود

 

یوسف شیردلپور در ‫دیروز سه‌شنبه، ساعت ۲۱:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۴:

جهان پیر است وبی بنیاد از این فرهاد کش فریاد

که کرد افسون نیرنگش ملول ازجان شیرینیم

 

چه غزل نابی چه بیت نابی

شب هجران استادان یاحقی پایور 

واستاد شجریان 

فوق‌العاده است 👍👍💕💕🙏🙏

 

رازق در ‫دیروز سه‌شنبه، ساعت ۱۹:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۰:

ترجمه‌ی ترکی از عبدالباقی گلپینارلی

 

Kulağından pamuğu çıkar, kurtuluş sesi geliyor
Kaça suya dalma; abıhayat geliyor


Müşteri’nin aşk nöbetini gökyüzünde çalıyorlar
âşıkların canlarına yüzlerce salâvat gelmede


Baştan başa bal ol, süt kesil; kendinden yok-yoksul ol
Çünkü yok-yoksul kişiye padişahtan öşür gelmede, zekât gelmede


Balçık, gönül olmayı ister ya; onun rahmetindendir
İnsan oruç tutar, namaz kılar ya, onun çekişindendir bu


Belâlara uğrayış karanlıklarında sabret, çekinme
Çünkü Hızır’a da abıhayat karanlıklar diyarından geliyor

 

یزدانپناه عسکری در ‫دیروز سه‌شنبه، ساعت ۱۷:۵۰ دربارهٔ میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۴۷- سورة محمد » ۱ - النوبة الثالثة:

2- الَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ. وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلی‌ مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ - محمد : 2

***

[مولانا - دیوان شمس - غزل 603]

ای در غم بیهوده از بوده و نابوده

[مولانا - دیوان شمس - غزل 1872]

ای در غم بیهوده رو کم ترکوا برخوان

وی حرص تو افزوده رو کم ترکوا برخوان

از اسپک و از زینک پربادک و پرکینک

وز غصه بیالوده رو کم ترکوا برخوان

[یزدانپناه عسکری]

سیّئات: هر آن چه به زندگی بشر وارد می شود و در امور دنیوی و اخروی  اندوهگین می سازد. انسان با سیّئات القاء شده در بوته ی آزمایش است.

کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِم‏: پوشاندن گناه و اصلاح کارها - محمد : 2 ، آل‏ عمران : 195 ، المائدة : 65  ، العنکبوت : 7  ، الفتح : 5

______

 

الهه (نازی) صادقلو در ‫دیروز سه‌شنبه، ساعت ۱۷:۱۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:

یکی از غزل هایِ حافظانه یِ سعدی!

ظاهرا حافظ این نوع سبک و سیاق از غزل هایِ سعدی را دوست داشته است!

 

رازق در ‫دیروز سه‌شنبه، ساعت ۱۶:۵۱ در پاسخ به علیرضا دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۸:

آن بیت متعلق به غزل شماره‌ی ۶۰۵ است:

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۵

 

رازق در ‫دیروز سه‌شنبه، ساعت ۱۶:۵۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۸:

ترجمه‌ی ترکی از عبدالباقی گلپینارلی

 

Dostum, şeker mi iyidir, yoksa şeker yapan mı
Ay’ın güzelliği mi daha üstündür, yoksa Ay’ı yaratanın güzelliği mi


Ey bağ, sen mi daha hoşsun, yoksa sendeki gül bahçesi mi, gül mü
Yahut da gül bitiren, yüzlerce nerkis meydana getiren mi


Ey akıl, sen mi daha iyisin, bilgide, görüşte sen mi daha üstünsün
Yoksa her an yüzlerce akıl, yüzlerce görüş belirten mi


A aşk, gerçi dağınıksın, açılıp saçılmışsın, pek tezcanlısın
Fakat bir şey var, birisi var ki aşka da ateşten bir kemerdir kuşatıyor


Ben onun yüzünden kendimden geçmişim, onun yüzünden başım dönüyor, şaşırıp kalmışım
Gâh kolumu kanadımı yakıp yandırıyor, gâh baş veriyor bana, kanat bağışlıyor


Gönül denizi, onun lûtfuyla söz katrelerinden
Husrev’e de, Şirin’e de yüz çeşit inciler düzüp sunmada


Fakat bütün o incileri aşkla kırıp dökmede
O şaşılacak aşkta bir başka şey var


Tebrizli Tanrı Şems’i, güneşe benzeyen gönlümüzü
İş bakımından kılıç haline getirmede, öz bakımındansa kalkan etmede

 

علی حسن نژاد در ‫دیروز سه‌شنبه، ساعت ۱۵:۱۴ دربارهٔ حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » مقدمة الکتاب:

در ابتدای بند چهارم، «السباق» متعلق به بند بالایی بوده که جدا افتاده است؛ بدین صورت که: «...راکب البراق الی المعراج السباق» و «السباق» صفت براق است.

 

علی حسن نژاد در ‫دیروز سه‌شنبه، ساعت ۱۵:۱۱ دربارهٔ حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » مقدمة الکتاب:

با توجه به اینکه موازنه و ترصیع یکی از ویژگی های بارز و اساسی دیباچه ی این کتاب است، لذا عبارت« ایمان من اعترف بذنوبه و ایقان من اغترف بذنوبه» و تکرار مجدد عبارات در جمله ی قرینه، بعید به نظر می رسد و ذوق سلیم آن را بر نمی تابد لیکن صورت صحیح آن که در تصحیح دکتر انزابی نژاد ضبط شده، چنین است:«...  ایمان من اعترف بذنوبه و ایقان من اقر بعیوبه».

 

سعید منش در ‫دیروز سه‌شنبه، ساعت ۱۴:۰۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۶:

سلام. منظور از مصرع«فزاینده بود ارگزاینده بود» چیست؟ 

 

Mahmood Shams در ‫دیروز سه‌شنبه، ساعت ۱۳:۰۹ در پاسخ به رضا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹:

با سلام و احترام 

معشوق عیان می گذرد بر تو ولیکن

اغیار همی بیند از آن بسته نقابست

بنظرم در مصرع دوم اشتباه برداشت کردید 

خداوند و خالق هستی یا همان معشوق ازلی در حجاب فرو نرفته و نیست 

بلکه در همه جا عیان حضور دارد ولیکن  مخلوق و عاشق نمی بیند 

یا نمی تواند ببیند و حضور معشوق را درک کند چون درگیر غیر است از هوا و نفس تا مشغله های ذهنی و یا سرگرم امورات زندگی و روزمرگی که حجاب و مانعی می شود تا نبیند ، 

میانِ عاشق و معشوق هیچ حائل نیست

تو خود حجابِ خودی حافظ از میان برخیز

حجابِ راه تویی حافظ از میان برخیز

خوشا کسی که در این راه بی‌حجاب رود

 

سپاس بیکران از زحمات شما که لذت حافظ خوانی با معنی و تفسیر دو چندان می کنید 

 

 

فرهود در ‫دیروز سه‌شنبه، ساعت ۱۲:۵۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۲ - مقالت دوازدهم در وداع منزل خاک:

تا بتوان از دل دانش فروز دشمن ...

تا بتوان از دل دانش فروز

دشمن خود را به گُلی کُش چو روز

 

مصرع دوم اشاره به داستان بعد است یعنی دو حکیم رقیب.

منظور از دو حکیم رقیب، انسان و منزل‌خاک است.

 

فرهود در ‫دیروز سه‌شنبه، ساعت ۱۲:۲۴ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۱ - داستان مؤبد صاحب نظر:

ای که مسلمانی و گبریت نیست ...

مصرع دوم دو جمله است. چشمه هستی اما قطره‌ای آب نداری.

 

فرهود در ‫دیروز سه‌شنبه، ساعت ۱۲:۲۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۱ - داستان مؤبد صاحب نظر:

خیز و رها کن کمر گل ز دست کو ...

کمر بستن یعنی قصد کردن

 

فرهود در ‫دیروز سه‌شنبه، ساعت ۱۲:۰۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۱ - داستان مؤبد صاحب نظر:

زلف بنفشه رسن گردنش دیده نرگس درم دامنش

نظامی در این شعر از نگاه یک موبد، جهان را شرح می‌کند که این موبد عمر را زودگذر می‌بیند. به بنفشه نگاه می‌کند که از خود خبر ندارد زلفش به مثال رسنی است که او را به دار می‌کشد و نرگس خبر ندارد که گلبرگهایش به دامنش خواهد ریخت مانند درهمی (که به پای کسی که به دار آویخته شده ) ریخته‌اند.

از وجه شباهت درهم به گل نرگس آن است که گل نرگس شبیه درهم سیمگون و سپید است و نیز آنکه نرگس شش پر دارد. واحد پول درهم در قدیم شش دانگ بوده است.

 

میر نور الدین علوی در ‫دیروز سه‌شنبه، ساعت ۱۲:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۷:

از "مناقب العارفین" نقل شده است که:

هر گاه مؤذن در اذان به "اشهد انّ محمدا رسول الله" میرسید، مولانا جلال‌الدین به زانو از زمین بر می‌خواست میفرمود:

نامت بماند تا ابد
ای جان ما روشن ز تو

 

حسن حاتمی در ‫دیروز سه‌شنبه، ساعت ۱۱:۱۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۱۳ - نظر در اسباب وجود عالم:

سرشته‌ست باری شفا در عسل

 

باری: حضرت باری تعالی، البارئ از اسماءالله است بمعنی خالق و نوآفرین و زندگی دهنده زندگان

 

محمود پرستار در ‫دیروز سه‌شنبه، ساعت ۱۰:۵۱ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۳۱۳:

باز وش

 

 

۱
۲
۳
۴۸۴۰