گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

آنکه گفتی که بلب سر نهانی دارد

بسخن آمد و دیدم که دهانی دارد

دل ندارد مگر آنکس که بعشق تو سپرد

کشته تیر غم تست که جانی دارد

در وجودش نکند سستی پیری اثری

هر که در سر هوس تازه جوانی دارد

کرد صاحب نظرش گرد ره گله عشق

کی کلیمش شمرد هر که شبانی دارد

نرگس از نشئه چشمت بچمن مخمور است

لاله از داغ تو در باغ نشانی دارد

کسوت ناز تو را عاریه برخود بربست

از خزان سرو اگر خط امانی دارد

گفتی این تیر زشستت که نشست بر دل

روز از او پرس که در دست کمانی دارد

زلف زانبوهی دل از کمر افتاد و فتد

هر که بر دوش چنین بار گرانی دارد

کشتی نوح بگرداب محبت غرق است

گرچه پیداست که این بحر کرانی دارد

نکند مرد سخن سنج بجز مدح علی

هر سخن جائی و هر نکته مکانی دارد

وقف بر مدحت حیدر بود و عترت او

اگر آشفته زبانی بیانی دارد

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سعدی

آن شکرخنده که پرنوش دهانی دارد

نه دل من که دل خلق جهانی دارد

به تماشای درخت چمنش حاجت نیست

هر که در خانه چنو سرو روانی دارد

کافران از بت بی‌جان چه تمتع دارند

[...]

سیف فرغانی

اندرین شهر دلم سرو روانی دارد

که ز شکر سخن از پسته دهانی دارد

چون خرامد نکند هیچ نظر از چپ و راست

نیست آگه که بهر سو نگرانی دارد

گر بشب خواب کند زنده نباشد آن کس

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سیف فرغانی
کمال خجندی

گرچه سرو چمن از آب روانی دارد

نتوان پیش قدت گفت که جانی دارد

به لب تشنه نشان می دهد از آب حیات

خاک راهی که ز پای تو نشانی دارد

عاشق ار قد نو خوانده به گمان سرو بهشت

[...]

حافظ

شاهد آن نیست که موییّ و میانی دارد

بندهٔ طلعتِ آن باش که آنی دارد

شیوهٔ حور و پری گرچه لطیف است ولی

خوبی آن است و لطافت که فُلانی دارد

چشمهٔ چشمِ مرا ای گلِ خندان دریاب

[...]

خیالی بخارایی

دل به رویت هوس صحبت جانی دارد

جان به فکر دهنت عیش نهانی دارد

دیده چون اشک اگر در طلبت بشتابد

بگذارش که به رویت نگرانی دارد

تا دلم مذهب خوبان سبک روح گرفت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه