گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

اگر آن ترک سیه‌چشم به شیراز آید

بختِ برگشتهٔ عُشّاق ز در باز آید

هر که منصورصفت جا به سر دار گزید

در میان صف عشاق سرافراز آید

هر کجا ماه‌رخی چهره فروزد چون شمع

دل سراسیمه چو پروانه به پرواز آید

در جنون نیک سرانجام بود چون مجنون

هر که در مکتب عشق تو زآغاز آید

نشنوی وصف گل الا به چمن از بلبل

گرچه هر مرغ در این فصل نواساز آید

به هوای گل رویت همه شب مرغ دلم

همره مرغ سحرگاه به آواز آید

خون بسی خورد دل و کرد نهان قصه عشق

می‌ندانست که چشم تر غماز آید

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سعدی

کاروانی شکر از مصر به شیراز آید

اگر آن یار سفرکرده ما بازآید

گو تو بازآی که گر خون منت در خورد است

پیشت آیم چو کبوتر که به پرواز آید

نام و ننگ و دل و دین گو برود این مقدار

[...]

اوحدی

هر که مشغول تو گشت از دگران باز آید

وانکه در پای تو افتاد سرافراز آید

هر کبوتر که ز دام سر زلفت بجهد

به سر دانهٔ خال تو سبک باز آید

وقت جان دادن اگر بر رخت افتد نظرم

[...]

خواجوی کرمانی

بلبل دلشده از گل به چه رو باز آید

که دلش هر نفس از شوق به پرواز آید

آنک بگذشت و مرا در غم هجران بگذاشت

باز ناید و گر آید ز سر ناز آید

همدمی کو که برو عرضه کنم قصّه شوق

[...]

جهان ملک خاتون

جان به شکرانه دهم گر بت ما باز آید

یا شبی با من دلسوخته دمساز آید

که رساند ز من خسته پیامی بر دوست

هم مگر باد صبا محرم این راز آید

گر گذاری کند آن سرو به خاکم روزی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از جهان ملک خاتون
صائب تبریزی

بر سر حرف، گر آن چشم فسون ساز آید

با نفس سوختگی سرمه به آواز آید

از غریبی به وطن می روم و می گویم

وقت آن خوش که به غربت ز وطن باز آید

ذوق کاوش اگر این است که من یافته ام

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه