دل و دین خلق برده خط و خال دلفریبت
به که آوریم یرغو ز جفای بیحسیبت
بزمان واپسینم همه حیرتم از این است
که مباد بعد از این غیر به جان خرد عتیبت
چه مقام داری ای عشق فراز تو ندانم
به قیاس وهم عرش است به پایهٔ نشیبت
گل بوستان که تازه است چه حاجتش به غازه
تو نه آن بتی که زیبا بکند کسی به زیبت
ز کتاب هفت ملت چه غم ار خبر ندارم
همه این بسم که اسمم شده ثبت در کتیبت
چه غم ار به پارس خاموش شد آتش مغانی
که به پارسی زد آتش رخ پارسافریبت
تو اگر برون نیایی که ز پرده رخ نمایی
نبود حجاب باقی که ببینم از حجیبت
بگذار سیبِ بستان و بِنِه بهشتِ زاهد،
که به است آن زنخدان ز هزار گونه سیبت
چه شکیب باشد آن را که ز عشق ناشکیب است
تو نه عاشقی که بیدوست به جا بود شکیبت
چه جلال داری ای عشق مگر که حیدرستی
که مکان و لامکان شد متزلزل از نهیبت
منت از دو حلقهٔ چشم رکابدار و در خشم
تو عنانکشان روان و همه خلق در رکیبت
بنمای عودِ زلفت به صلیبِ بتپرستان،
که چُو آشفته ، پرستش بکنند با صلیبت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
متناسبند و موزون حرکات دلفریبت
متوجه است با ما سخنان بیحسیبت
چو نمیتوان صبوری ستمت کشم ضروری
مگر آدمی نباشد که برنجد از عتیبت
اگرم تو خصم باشی نروم ز پیش تیرت
[...]
بدل و بجان زد آتش سبحات حسن و زیبت
بجهان فکند شوری حرکات دلفریبت
دل عالمی زجا شد زتجلی جمالت
دو جهان بهم برآمد زکرشمهٔ غریبت
تو گل کدام باغی چه شود دهی سراغی
[...]
دل زاهدان فریبد لب لعل پر فریبت
که نماند هیچ کس را، به جهان سر شکیبت
دل من بگیر و بربند، به چین زلف یارا
چه شود اگر ز غربت به وطن رسد غریبت
تو چو شمع دلفروزی همه جمع عاشقان را
[...]
هوسم کشد نگارا ز حلاوت عتیبت
که به ذوق دل ببوسم ز دهان دلفریبت
من اگر گنه ندارم تو بهانه گیر بر من
صنما که انس دارم به عتاب بی حسیبت
دل ساده لوح ما را به کمند مو چه حاجت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.