سوختم کس نه دود دید و نه بوی
پیش خامان حدیث پخته مگوی
میل شیرین زبانی دشمن
نکنم گرچه دوست شد بدخوی
صبری ایشیخ بادیه فرسا
خانه دل چو هست کعبه مجوی
تشنه در احتمال آب بمرد
جاری آب فرات اندر جوی
رندی و زهد و عشق و حکمت و دین
آب و آتش شمار و سنگ و سبوی
نبود درس عشق در دفتر
گو بیا این ورق در آب بشوی
روزی ای شهسوار عرصه حسن
پیش چوگانت اوفتم چون گوی
عارفان در سماع روحانی
صوفیان در طلب بها یا هوی
بکنی ذکر آن لب آشفته
بذله های لطیف و نغز بگوی
چون نویسی مدیح حیدر را
مشک از کلک تو بگیرد بوی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر تجربیات عمیق عارفانه و عشق به حقیقت است. شاعر به مسائلی چون عشق، زهد، حکمت و دین اشاره میکند و بر اهمیت صبر و استقامت در مواجهه با مشکلات تأکید میورزد. او به دلتنگی و نیاز به درک عمیقتری از معانی زندگی و عشق اشاره دارد و با اشاره به چالشهای درونی، پیشنهاد میکند که برای درک واقعی عشق و حقیقت، باید از ظواهر گذشت. اسطورههایی چون حیدر (علی) نیز در این شعر به مدح کشیده شدهاند و شاعر به زیباییهای روحانی و جاذبههای عشق اشاره میکند. در نهایت، شعر دعوت به تفکر عمیق و جستجو برای حقیقت میکند.
هوش مصنوعی: من دلم سوخت، اما هیچکس نه دودی دید و نه بویی از آن احساس کرد. در حضور نادانان، از سخنان پخته و حکمتآمیز خود حرفی نزن.
هوش مصنوعی: من هرگز به میل شیرین زبانى دشمن گوش نمیدهم، گرچه دوستی بد خلق شده باشد.
هوش مصنوعی: صبر کن ای شیخ، خانه دل مانند کعبه است، پس دیگر به دنبال آن نگرد.
هوش مصنوعی: تشنگی سبب مرگ کسی میشود که در انتظار آب است، در حالی که آب فرات به سادگی در جوی جاری است.
هوش مصنوعی: رندی، زهد، عشق، حکمت و دین را باید مانند آب و آتش، سنگ و سبوی در کنار هم قرار دهیم؛ هر کدام ویژگیها و خصوصیات خاص خود را دارند و در زندگی انسان نقش مهمی ایفا میکنند.
هوش مصنوعی: عشق در کتابها درس داده نمیشود، بیا این صفحه را در آب بشوی تا از بین برود.
هوش مصنوعی: روزی ای پهلوان میدان زیبایی، به پای چوگانت به حالت سجده افتادم، مانند گوی که در برابر تو قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: عارفان در حال نوازش روح خود هستند و صوفیان در جستجوی ارزشها یا خواستههای خود.
هوش مصنوعی: اگر درباره آن لب زیبا یاد کنی، با لطافت و نغزگویی حرف بزن.
هوش مصنوعی: زمانی که شعری درباره حیدر مینویسی، قلم تو بوی عطر مشك را به خود میگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با شریعت ره حقیقت جوی
ره تاریک بی چراغ مپوی
آه ازین کودکان مشکین موی
آه ازین دلبران زیباروی
رخ ایشان چو لاله بر سر کوه
قد ایشان چو سرو بر لب جوی
عالم از رنگ و بویشان چو نگار
[...]
ای سنایی به گرد شرک مپوی
آنچه گوید مگوی عقل مگوی
خنصر وسطی این دو انگشت است
هر دو از بهر نفس در تک و پوی
از زمانه اگر امان جویی
[...]
همچو احرار سوی دولت پوی
همچو بدبخت زاد و بود مجوی
مهتری گر به کام شیر در است
شو خطر کن ز کام شیر بجوی
یا بزرگی و عز و نعمت و جاه
یا چو مردانت مرگ رویاروی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.