سبزه ای جوی و تماشاگاهی
با رفیقی دو زراز آگاهی
از بره رانی و از باده بطی
با غزلخوان صنم دلخواهی
اگر این نعمتت افتاد بدست
کشور عیش جهان را شاهی
مؤذن میکده زد بانگ صبوح
خضر چون هست چرا گمراهی
آه کاندر بر آن آینه روی
نیست تابم که برآرم آهی
بی توام باغ بهشتست حرام
با تو دوزخ نبود اکراهی
از فسون نگه و جادوی زلف
دل براهی شد و دین در راهی
حال دل چیست در آن چاه زنخ
یوسفی مانده نگون در چاهی
بگمانم که مگر از مه و سرو
بمثل آورمت اشباهی
ماه را خانه نباشد بر سرو
سرو را میوه نباشد ماهی
با چنین حسن و صباحت گویا
بنده درگه شاهنشاهی
دست حق شیر خدا سر ازل
کش نبی گفت که سر اللهی
با ولایش دو جهان گر گنه است
در بر کوه نیاید کاهی
همتت هست بلند آشفته
بنظرها تو اگر کوتاهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیباییهای زندگی و لذتهای آن است. شاعر در کنار رفیقش در جوی سبز نشسته و به تماشای زیباییها میپردازد. از لحظات شاداب با دوست محبوبش سخن میگوید و میخواهد اگر در این دنیا نعمتهایی بدست آورد، از آن لذت ببرد. او به میکده و صدای مؤذن اشاره میکند و به روح هدایت و اشتباهات انسانی اشاره میکند. شعر به توصیف عشق و زیبایی میپردازد و نشان میدهد که بدون عشق، بهشت نیز برای او حسرتآور است. شاعر به تلاقی زیبایی ماه و سرو میپردازد و به این نکته اشاره میکند که در دل عشق، انسان به درگاه الهی نزدیک میشود. تمام این احساسات در کنار زیباییهای طبیعی و انسانی، نشاندهنده عمیقترین احساسات و تفکرات شاعر است.
هوش مصنوعی: یک جوی آب و یک مکان زیبا برای تماشا وجود دارد، جایی که میتوان با رفیق خود در آرامش و دوستی وقت گذراند.
هوش مصنوعی: از گلهداری و نوشیدن شراب لذت ببر، به همراه محبوبی که شعرهای زیبایی را میخواند.
هوش مصنوعی: اگر این نعمت به تو برسد، میتوانی در زندگی مانند یک پادشاه از لذتهای دنیا بهرهمند شوی.
هوش مصنوعی: مؤذن بار دیگر به عدهای که در میخانه هستند، صدای اذان صبح را اعلام میکند. در این میانه، از خود میپرسد که اگر خضر (نماد هدایت و راهنمایی) در اینجا هست، پس چرا این افراد همچنان به گمراهی ادامه میدهند؟
هوش مصنوعی: اوه، چقدر دشوار است که در برابر آن آینه که نماد زیبایی و جذابیت است، تاب بیاورم و از دل خود آهی بیرون بیاورم.
هوش مصنوعی: بدون تو، گذران زندگی برایم مانند بهشت ممنوع است و با حضور تو، حتی دوزخ هم برایم ناراحتکننده نیست.
هوش مصنوعی: نگاه فریبنده و جادوی موهایش دل را به سوی خود کشید و ایمان را نیز در مسیری جدید قرار داد.
هوش مصنوعی: حال دل در آن چاه شبیه به حالت یوسف است که در چاه افتاده و به شدت ناامید و بیکس شده است.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که اگر تو را با زیبایی و ظرافتی مانند ماه و سرو مقایسه کنم، دچار اشتباه شدهام.
هوش مصنوعی: هر چیز در جای خودش قرار دارد و به نوعی با ظرفیت و ویژگیهای خود در ارتباط است. ماه نمیتواند در خانه باشد، چون این وظیفهاش نیست و درخت سرو نیز نمیتواند میوه دهد، زیرا این از ویژگیهایش نمیباشد. به عبارتی دیگر، هر موجودی در طبیعت نقش و جایگاه خاص خود را دارد و نمیتواند به وظایف دیگران پاسخگو باشد.
هوش مصنوعی: با چنین زیبایی و خوشصورت بودن، به نظر میرسد که من در خدمت درگاه پادشاهی هستم.
هوش مصنوعی: حق، قدرت و عظمت الهی را به تصویر میکشد و بر این نکته تأکید میکند که از ابتدا، خداوند در مقام اعلی قرار داشته است. در این زمینه، سخنان پیامبر نیز به این عظمت و جایگاه رفیع اشاره دارد. در واقع، این عبارتی است برای بیان فراگیر بودن حکمت و راهنماییهای الهی که از زمانهای اولیه وجود داشته و بر سراسر هستی سایه افکنده است.
هوش مصنوعی: هرچند که گناهی در عشق او باشد، اما عشق او به اندازهای است که هیچ کوهی نمیتواند آن را کاهش دهد و از بین ببرد.
هوش مصنوعی: اگر بلندپروازی و تلاش تو قوی باشد، دیگران ممکن است تو را آشفته و پریشان ببینند، اما اگر در تلاش و همت خود کوتاه بیایی، این نظرها به واقعیت نزدیکتر خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مقبلی زد قدم همراهی
با وی از بهر شفاعت خواهی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.