یا ندیمی هذه شیئی عجاب
قداتیت سائلان این الجواب
در منی و نیستی در من عجب
عکس اندر آینه یا مه در آب
تا به کی ای چشمه خضری نهان
تشنگان مردند در موج سراب
جان پروانه مقیم کوی شمع
چشم حربا وقف روی آفتاب
چون تویی کی گنجد اندر چون منی
کی بگنجد هفت دریا در حباب
لیک فیضی گر نمیبیند ز بحر
کی تواند رشحه افشاند سحاب
ما حجاب راه و بیپرده است یار
شعلهای کو تا بسوزاند حجاب
از خمار زهد دارم بس صداع
ساقیا قم فاسقنی کاس الشراب
یک شبم پیرانه سر بر در برت
تا به یاد آرم ز نو عهد شباب
تشنه یک جرعه زان لعل لبم
العطش ساقی ز سوز التهاب
با خلوص مرتضی زآتش چه باک
پاکتر زآتش برآید زر ناب
کیست این مطرب که در پرده نواخت
ارغنون و بربط و عود و رباب
بیطناب این خیمه نیلی به پاست
رشته مهر تو شد او را طناب
لاجرم ذرات عالم یکبهیک
ذرهاند و مهر رویت آفتاب
چون و چند آشفته در عشقش مزن
بس کن این ما و منی ما للتراب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این جهان خواب است، خواب، ای پور باب
شاد چون باشی بدین آشفته خواب؟
روشنییْ چشم مرا خوش خوش ببرد
روشنیش، ای روشنائییْ چشم باب
تاب و نور از روی من میبرد ماه
[...]
آفتاب از روی تو بر دست تاب
خود ازین رویست فخر آفتاب
در سحاب از جود تو آمد اثر
زان بود خیرات عالم در سحاب
زور و تاب خسروان سهم تو بود
[...]
من عجب دارم همی از شاعران
تا چرا گویند راد است آفتاب
گرد صحرا سال و مه گردد همی
تا کجا در یابد او یک قطره آب
برخورد آن آب و آنگه میدهد
[...]
کافران را داده مهلت در عقاب
نا فرستاده به عهد او عذاب
هیچ میدانی چه میگوید رباب؟
ز اشک چشم و از جگرهای کباب
پوستیام دور مانده من ز گوشت
چون ننالم در فراق و در عذاب
چوب هم گوید بُدم من شاخ سبز
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.