در آن مقام که در جلوه ماه من باشد
چه جای شمع که خورشید انجمن باشد
کجا زکوثر و تسنیم دل شود محفوظ
اگر شراب لبانت نصیب من باشد
زوصل لعل تو گر مدعی سلیمان شد
ولی نه خوی سلیمان در اهرمن باشد
بزاغهای بهشتی که خالهای تواند
بگو بهشت چرا منزل زغن باشد
اگر نه سوز تو در دل نهفته است چو من
زبان شمع چرا آتشین سخن باشد
غریبم ار به بهشتم برند در محشر
مرا بکوی خرابات چون وطن باشد
سخن بغیر حق آشفته نشنود زتو کس
مدیح شاه زمانت چو در دهن باشد
خدیو کشور امکان علی امام نخست
که آخرین پسرش صاحب زمن باشد
ستوده مهدی قائم که هشت باغ بهشت
زلطف نکهت خلقش کمین چمن باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تمثیلهایی زیبا و عمیق اشاره میکند. او میگوید که در حضور محبوبش (که به نور خورشید تشبیه شده) دیگر جایی برای شمع وجود ندارد. او از لذت عشق و نوشیدن شراب لبان محبوب صحبت میکند و به این نکته میرسد که اگرچه زیباییها در دسترساند، اما روح حقیقی آنها ممکن است در مکانهای دور باشند. شاعر به غریب بودن خود در بهشت اشاره میکند و تأکید میکند که تنها در دنیای خرابات است که میتواند خود را آزاد حس کند. همچنین، او به مقام والای امامان و مهدی موعود اشاره کرده و آنها را با زیباییها و لطف خود مرتبط میسازد. در نهایت، شاعر بر این نکته تأکید میکند که سخن حق و راستین ارزشمندتر از هر چیز دیگری است.
هوش مصنوعی: در جایی که زیبایی و درخشش محبوب من حضور دارد، شمعی که کمنور است جایی ندارد، زیرا نور و درخشش خورشید در آنجا حاکم است.
هوش مصنوعی: اگر شراب لبانت نصیب من باشد، دیگر چطور دل میتواند از زلالی و صفای کوثر و تسنیم محفوظ بماند؟
هوش مصنوعی: اگر لبهای سرخ تو روزی مانند سلیمان جذاب شد، اما در روح تو ویژگیهای سلیمان وجود ندارد و این خویشتن را به دیو تبدیل کرده است.
هوش مصنوعی: پرندگان بهشتی که نشانههای زیبایی بر تن دارند، بگو چرا بهشت باید جای زاغها باشد؟
هوش مصنوعی: اگر محبت و شوق تو در دل کسی نداشته باشد، پس چرا مانند شمع که میسوزد و نور میدهد، سخن عاشقانه و پرشور بگوید؟
هوش مصنوعی: اگر مرا در قیامت به بهشت ببرند، اما از سوی دیگر دلخواهم این است که به کوی خراباتیان بروم، زیرا آنجا برایم مانند وطن میماند.
هوش مصنوعی: کسی سخن بیحق تو را نمیشنود. وقتی تو تنها مدح پادشاه را به زبان میآوری، دیگران توجهی به حرفهای تو نخواهند داشت.
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که علی، که مسئول و سرپرست کشور وجود و امکانهاست، نخستین امام به شمار میآید و آخرین فرزند او فردی است که در آینده، مقام رهبری و سرپرستی زمان را به عهده خواهد گرفت.
هوش مصنوعی: مدح و ستایش از مهدی قائم، که با وجود نیکوئی و صفای وجودش، هشت باغ بهشت به شکل زیبایی در دل چمنها جلوهگر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کسی که عاشق آن رونق چمن باشد
عجب مدار که در بیدلی چو من باشد
حدیث صبر مگویید صبر را ره نیست
در آن دلی که بدان یار ممتحن باشد
چو عشق سلسله خویش را بجنباند
[...]
خوش است خلوت اگر یار یارِ من باشد
نه من بسوزم و او شمعِ انجمن باشد
من آن نگینِ سلیمان به هیچ نَسْتانَم
که گاه گاه بر او دستِ اهرمن باشد
روا مدار خدایا که در حریمِ وصال
[...]
اگر به میکده ام یکشب انجمن باشد
چراغ انجمن آن به که یار من باشد
چه میل باغ کنم با وجود قد و رخش
که صد فراغتم از سرو و یاسمن باشد
ز زلف پرشکنش صید دل چسان برهد
[...]
گهی که وقت علاج دماغ من باشد
نسیم در یمن و نافه در ختن باشد
مقیدم به بت خود چنان که می خواهم
نه بت پرست، نه بت گر، نه بت شکن باشد
ز طور عشق همه کار عقل دیگر شد
[...]
همین توقعم از تنگ آن دهن باشد
که گاه هم شکر افشان، ز حرف من باشد؟
کشی مصور اگر زحمت شبیه مرا
مکش تو هیچ ز من، تا شبیه من باشد
بجز تلاش کنان صف نعال، کجاست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.