بوفایت یکی از خیل نکورویان نیست
چون گل روی تو در گلشن گلرویان نیست
جویمت باز و گمانم که نه آدم باشد
هر که گم کرده ما را بجهان جویان نیست
نه ره کعبه عشقت من تنها پویم
نیست یکتن زنکویان که ترا جویان نیست
منکه چون شیر و شکر در تو در آمیخته ام
در مذاقم اثر از تلخی بدگویان نیست
نبود عیب نکوئی تو بدخوئی تو
نیست یکتن که در این راه بسر پویان نیست
آنکه دل برد پریوار و زمردم بگریخت
نبود مردم و از جنس پریرویان نیست
مظهر نور علی بود خود آشفته مگر
ورنه آتش به جهان قبله هندویان نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در من این هست که صبرم ز نکورویان نیست
از گل و لاله گزیرست و ز گلرویان نیست
دل گمکرده در این شهر نه من میجویم
هیچ کس نیست که مطلوب مرا جویان نیست
آن پریزاده مهپاره که دلبند منست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.