تا سوز دل از آن لب لعل نمکین است
زخمی که نمک سوده بر او حالتش اینست
زخم از مژه دارد دل و دار و زلب لعل
وز نافه مو بستر و بالین که چنین است
یک چین بجهانست و در او نافه آهو
گر نیست خطا هر خمی از زلف تو چین است
ماهی و سخن گوئی و سروی و روانی
گوئید که این معجز یا سحر مبین است
گر چشمه کوثر به بهشتست عجب نیست
او را بنمک زار عجب ماء معین است
غلمان بغلامی درت میکند اقرار
حورت پی خدمت چو یکی بنده کمین است
من خود نه بر آنم که توئی کعبه مقصود
هر کس که بود عاشق روی تو بر اینست
خانه است اگر کعبه تو خود خانه خدائی
جبریل زتو گفته اگر روح الامین است
آشفته برد سجده بجز کوی تو حاشا
تا داغ غلامی تواش زیب جبین است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف دلتنگی و عشق عمیق سخن میگوید. شاعر به زخمهای دل و زیباییهای معشوق اشاره میکند و از احساساتی مانند شگفتی و هیجان ناشی از حضور او سخن به میان میآورد. او معشوق را به عنوان کعبه و مقصد عاشقان معرفی میکند و از این که حتی چیزهای زمینگیر همچون عبودیت را در عشق او مییابد، سخن میگوید. به طور کلی، شعر به بررسی تاثیر عمیق عشق و زیبایی بر احساسات انسانی میپردازد و عشق را به مثابه سحر و معجزهای وصف میکند.
هوش مصنوعی: تا وقتی که دل ما به خاطر آن لب شیرین دردمند است، زخمهایی که نمک بر آن نشسته، حالتی اینگونه دارد.
هوش مصنوعی: دل به خاطر نگاه مژهها زخمی است و لبهای لعل او مانند دارویی دردمند را آرام میکند، در حالی که موهایش بستر و بالینی برای آرامش و استراحت است. چنین احساسی در دل وجود دارد.
هوش مصنوعی: در این جهان، هر چین و پلتی که وجود دارد، مانند ناز و زیبایی زلف توست، به شرطی که در آن زیبایی خاصی وجود داشته باشد، مانند نافهی یک آهو. به عبارت دیگر، زیبایی و جذابیت تو باعث میشود که هر چین و خم در دنیا به چشم بیاید.
هوش مصنوعی: ماهی، سخن گفتن، سرو و روانی، همگی نشاندهنده معجزه یا سحر هستند که قابل دیدن نیستند.
هوش مصنوعی: اگر چشمه کوثر در بهشت باشد، جای شگفتی نیست. زیرا آن چشمه دارای آب زلال و شیرین است که دیگران نمیتوانند از آن بیخبر باشند.
هوش مصنوعی: غلامان جوان به زیبایی تو میبالند و به خدمت تو ادعا میکنند. مانند بندهای که در انتظار فرمان است.
هوش مصنوعی: من خودم نمیخواهم بگویم که تو مانند کعبهای هستی که مقصد و هدف هر عاشقی است؛ بلکه آنچه مهم است، این است که هر عاشق نگاهش به روی توست.
هوش مصنوعی: اگر تو خود به پاکی و صفا شبیه کعبهای، پس تو منزلگاه خداوند هستی. حتی جبرائیل هم از مقام تو سخن گفته و تو را روحالامین میداند.
هوش مصنوعی: جز در میدان دوست هیچگاه سر به سجده نخواهم برد، چرا که نشان وفاداری به تو بر پیشانیام زینت یافته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
می هست و درم هست و بت لاله رخان هست
غم نیست وگر هست نصیب دل اعداست
زو دوسترم هیچ کسی نیست و گرهست
آنم که همی گویم پازند قرانست
هر کو به جز از تو به جهانداری بنشست
بیدادگرست ای ملک و بیخرد و مست
دادار جهان ملک جهان وقف تو کردهست
بر وقف خدا هیچکسی را نبود دست
طاهر ثقت الملک سپهر است و جهانست
نه راست نگفتم که نه اینست و نه آنست
نی نی نه سپهر است که خورشید سپهر است
نی نی نه جهانست که اقبال جهانست
آن چرخ محلست که با حلم زمینست
[...]
ایام نشاط است که عید است و بهار است
گیتی همه پربوی گل و رنگ و نگار است
در هر وطنی خرمی از موکب عیدست
در هر چمنی تازگی از باد بهارست
تا باد بهاری به سوی باغ گذر کرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.