ساقیا مخوری از می خیز و جامی نوش کن
پند من مینوش و فکر مردم مدهوش کن
نوبهار است و صبوح و می زخم کن در سبو
هم بمخموران بنوشان باده هم خود نوش کن
بر دل افسردگان زن آتش از کانون خم
آتش سودائیان زآب سبو خاموش کن
چون شدی سر خوش زصهبا برشکن طرف کله
حلقه ها از زلف مهر و ماه را در گوش کن
زاهدان را زآن دو چشم مست دین و دل ببر
هم حکیمانرا زغمزه رخنه ها در هوش کن
ای پری گسترده دیده فرش استبرق بیا
مردم آسا جای در آنخانه مفروش کن
باغبانا منع گلچین گر ترا مقصود بود
تا که گفتت بلبلانرا در چمن خاموش کن
دوش با اغیار هم آغوش بودی تا سحر
باش با یاران و امشب را خیال دوش کن
جسم بی جان است بی معشوق عاشق در خیال
از کرم آشفته را دستی تو در آغوش کن
گر نیم قابل شها کز بندگانم بشمری
با سگان کوی خویشم از وفا همدوش کن
پای تا سر عیبم و عریان بحشر ای دست حق
کسوتم بخشا و بر آن عیبها سرپوش کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از ساقی میخواهد که مینوشد و دوستان و مستین را به شادی و سرور دعوت کند. او به فصلی نو و بهار اشاره کرده و از ساقی میخواهد که باده را به افراد افسرده بدهد و بر دل آنان آتش شوق بیفروزد. شاعر بر این عقیده است که شادی و عشق زندگی را زیبا میکند و از زاهدان و حکیمان میخواهد که از غم و اندوه دور شوند. او همچنین به مسائل زندگی اشاره کرده و میگوید که عشق و دوست داشتن مهمتر از هر چیز دیگر است. در نهایت، شاعر از خداوند میخواهد که بر عیوبش پرده بپوشاند و او را ببخشد. این اشعار به محبت، شادابی و عشق به زندگی اشاره دارند.
هوش مصنوعی: ای ساقی، از شراب نخور و به جای آن، جامی پر کن و یک نوشیدنی بنوش. نصیحت من این است که خودت را مست نکن و به خیال مردم مدهوش نباش!
هوش مصنوعی: بهار آمده و صبح زیباست، شراب را در ظرف بریز و به مستها بده، خودت هم از آن بنوش.
هوش مصنوعی: دلهای غمگین را با آتش شوق و امید روشن کن و به کسانی که در فکر و احساس خود غرق شدهاند، آرامش و سکون بخش.
هوش مصنوعی: زمانی که از شراب سرمست شدی، خوش بگذار و زنجیرها را از روی سرت بردار. در گوشهای خود، لبهای معشوق را با زیباییهایی که دارد، بشنو.
هوش مصنوعی: زاهدان را با آن چشمان مستی که دارند، دین و دل خود را تحت تأثیر قرار میدهند و حکما را نیز با نازککاریهای خود در میخکوبی، تحت تأثیر قرار دهند.
هوش مصنوعی: ای پری زیبا که همچون فرش نرمی هستی، بیا و مانند یک انسان در آن خانهای که فرش ندارد، جا بگیر.
هوش مصنوعی: اگر هدف تو گلچینی از باغ است، پس باید از باغبان بخواهی که بلبلان را در چمن ساکت کند.
هوش مصنوعی: شب گذشته با دیگران بودی و تا صبح در کنارشان گذراندی، اما امشب را باید به یاد دوستان و یاران سپری کنی و خاطرات شب گذشته را فراموش کنی.
هوش مصنوعی: بدن بدون روح بیمعشوق، عاشق در خیال، از روی لطف و مهربانی، دستت را به آغوش خود بگیر.
هوش مصنوعی: اگر من هم به اندازه یک سگ در کنار خانهام مورد توجه قرار بگیرم، از این که جزء بندگان تو هستم راضیام و به وفاداری خود ادامه میدهم.
هوش مصنوعی: من پر از عیب هستم و در روز قیامت کاملاً نمایان خواهم بود. ای دست حق، به من رحم کن و بر عیبهایم پرده بپوشان.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عاشقانه بشنو و خوش پند ما را گوش کن
در خرابات فنا جام بلا را نوش کن
سرخوشانه پای کوبان از در خلوت در آ
دست دل با دلبر سرمست در آغوش کن
ذوق سرمستی اگر داری در آ در میکده
[...]
بزم بی نور است، از جام طرب می نوش کن
شبچراغی شو، ز خجلت شمع را خاموش کن
شکوه ای دارد ز دست تندی آتش، سپند
پیش ازان کز سوختن تخمش برافتد، گوش کن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.