زآن صافی صوفی زآن درد صفا پرور
یک جام بصوفی بخش یک نیمه بمن آور
زآن آتش سیاله زآن شعله جواله
بر سرد دل ما زن تا بار دهد آذر
من شاخک خشکیده تو آب بقا داری
همچون شجر طورم شاید که کنی مثمر
من قالب افسرده تو روح روان در کف
عیسی زمان هست بر مرده دلان بگذر
عکس دگران ایدل این نقش مخالف بست
تو آینه صافی در خویش دمی بنگر
تنگست ترا امکان رو عرصه دیگر جوی
شاید که بکام دل خاکی بکنم بر سر
طوف حرمت ایدل حاشا که ثمر بخشد
تا شد بضمیر تو این نقش بتان مضمر
ای طایف بیت الله کعبه نبود بالله
این راه رو دیر است و این بتکده آذر
سودای سر زلفش پیداست زدود طول
ناچار برآرد دود عود است چو بر مجمر
آشفته مس قلبت از حب علی زر شد
لابد اثری دارد کبریت چو شد احمر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زبان فارسی با موضوعاتی چون عشق، تصوف و درک معنوی نوشته شده است. شاعر از صوفی و آثار وجودی او صحبت میکند و به ارتباط میان عالم مادی و معنوی اشاره میکند. او از درد و صفای روحانی سخن میگوید و از عشق عمیقش به معشوق یاد میکند. شاعر در تلاش است تا از طریق تصوف به روشنایی و کمال برسد و عشق را به عنوان یک نیروی تغییر دهنده توصیف میکند. در نهایت، تاکید بر تمایز میان واقعیات مادی و معنوی و لزوم جستجوی معنویت در زندگی مشهود است.
هوش مصنوعی: به خاطر آن خالصی و صفای صوفی، از این درد شیرین و پاککننده، یک جام به صوفی بده و یک نصفه هم به من بده.
هوش مصنوعی: از آن آتش جاری، از آن شعله درخشان بر دل سرد ما بتاب تا آتش عشق را در ما زنده کند.
هوش مصنوعی: من مانند خشکیدهای هستم که به آب حیات نیاز دارم، مثل درخت طور که ممکن است تو باعث برکت و ثمر دهی به من شوی.
هوش مصنوعی: شما میدانید که من تنها یک جسم موقتی و غمگین هستم، اما روح زنده من، مانند روح عیسی، در دست دارم و میتوانم به کسانی که از نظر روحی مردهاند، کمک کنم.
هوش مصنوعی: تصویر دیگران را در آینه زندگی تماشا کن، اما قبل از آن به خودت و درونت نگاهی بینداز.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد دسترسی به تو پور نیست و باید به دنبال فرصتهای جدیدی بگردی. شاید بتوانی آرزوها و خواستههای دلت را در دنیای جدیدی به واقعیت تبدیل کنی.
هوش مصنوعی: به خاطر حرمت و قداست تو، ای معشوق، انتظار نمیرفت که میوهای به بار آورد. تا زمانی که این نقشها و تصورات زیبا در قلب تو نهفته است.
هوش مصنوعی: ای گروهی که در خانه خدا (کعبه) هستید، قسم به خداوند که راه به سوی او سخت و دشوار است و این مکان (این بتکده) همچون آذر (ایزد آتش) است.
هوش مصنوعی: آشفتگی و دلبستگی به تارهای موی او آشکار است و در طولانی بودن مدت انتظار، در نهایت، غمی شبیه به دود حاصل میشود. مانند بویی که از چند لایه بر روی آتش میتراود.
هوش مصنوعی: عشق به علی باعث شده که قلبت به آهنی که در آتش قرار گرفته، دگرگون و گرم شود؛ مثل اینکه وقتی زغال سرخ میشود، اثری خاص بر جا میگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
بر طرف مه از عنبر چنبر کشد آن دلبر
هرگه که کشد چنبر بر طرف مه از عنبر
دارد سمن و نسرین در سنبل مشکآگین
دارد گهر و پروین دربُسّد جانپرور
چون چهره کند پیدا زیبا نبود دیبا
[...]
ای بزم جهان آرا، ای جشن جنان پیکر
در رشک رخت حورا در رشک، میت کوثر
از ابروی ایوانت برماه زده کله
وز چهره دیوارت در خلد گشاده در
بر شمسه ی شنکرفی، رانده شکنت زنکار
[...]
ای ماه صبا بگذر، پیش در آن دلبر
گو: ای دل غمپرور، چون نیستی اندر خور
نیمیت ز زهر آمد نیمی دگر از شکر
بالله که چنین منگر بالله که چنان منگر
هر چند که زهر از تو کانیست شکرها را
زان رو که چنین نوری زان رنگ چنان انور
نوری که نیارم گفت در پای تو میافتد
[...]
ای آخر هر اول و ای اول هر آخر
ای ظاهر هر باطن و وی باطن هر ظاهر
انوار جمال توست در دیده هر مومن
آثار جلال تست در سینه هر کافر
فی صورت اعیان و فی کسوت اکوان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.