تا در آیینه رویت صنما مینگرم
کافرم گر به جز از نور خدا مینگرم
چشم ظاهر بکنم دیده دل باز کنم
تا نگویی به تو از نفس و هوا مینگرم
هرچه آید ز تو گر خود همه جور است و جفا
هم در آن جور اثر مهر و وفا مینگرم
خضر خطت ننماید به من آن چشمه نوش
با وجود لبت از آب بقا مینگرم
ترک غمزه کند اخراجم از آن چین دو زلف
گر به آهوی دو چشمت به خطا مینگرم
تا تو ای کعبه صلا دادیم از بهر طواف
نیستم حاجی اگر بر سر و پا مینگرم
در ره کعبه گذارم به خرابات افتاد
این بصیرت ز کجا بوده کجا مینگرم
فکر درمان چه کنی از پی بیماری دل
دردمند تو نیم گر به دوا مینگرم
میرود جانم و جانان ز قفا آشفته
نیست اندیشه بیشم به قفا مینگرم
من علی را نستایم به خدایی اما
اندر آیینه رویش به خدا مینگرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و جذبه الهی سخن میگوید. او میگوید که هنگامی که به چهره معشوق خود نگاه میکند، جز نور خدا چیزی نمیبیند و اگر به چیز دیگری نگاه کند، کافر است. او به دنبال باز کردن چشم دلش است تا به زیباییهای واقعی پی ببرد و نه فقط به ظواهر. هر چیزی که از معشوق میرسد، حتی اگر شبیه جفا باشد، در آن نیز آثار محبت را میبیند. شاعر به زیباییهای معنوی و روحانی عشق اشاره میکند و میگوید که حتی با وجود معشوق، به دنبال آب حیات و بقا است. او به غمزهها و جاذبههای معشوق اشاره دارد و میگوید که خواهان طواف و عشق اوست. در پایان، او تأکید میکند که هرچند علی را نمیستاید، اما در زیباییهای او، نشانههایی از خدا را میبیند. این شعر عمیقاً به عشق، جاذبههای الهی و درک معنوی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: هر بار که به چهره تو در آینه نگاه میکنم، حتی اگر گناهکار باشم، باز هم به غیر از نور خدا چیزی نمیبینم.
هوش مصنوعی: با نگاهی بر زندگی و احساساتم، میخواهم عمیقتر به تو بنگرم و از ظواهر گذر کنم تا نشان ندهی که فقط به جنبههای ظاهری تو مینگرم.
هوش مصنوعی: هر آنچه از طرف تو به من برسد، حتی اگر درد و زجر باشد، من در آن هم اثری از محبت و وفا میبینم.
هوش مصنوعی: خضر به من نشان نمیدهد که کجا چشمه زندگیبخش است، زیرا با وجود لبهای تو، من به آب جاودانگی نگاه میکنم.
هوش مصنوعی: اگر من در نگاه به چشمان زیبای تو کوتاهی کنم و به خاطر آن، دلم شکسته شود و از تو دور شوم، این به خاطر ناز و عشوهات خواهد بود.
هوش مصنوعی: ای کعبه، ما از تو درخواست زیارت داریم، من حاجی نیستم، اما اگر نگاهی به سر و پاهایم بیندازم، تو را زائر میشوم.
هوش مصنوعی: در مسیر رسیدن به کعبه، به محلهای ناپاک و خرابات افتادهام. این بینش و درک من از کجا به دست آمده و حالا کجا باید نگاه کنم؟
هوش مصنوعی: به فکر درمان دل زخمزدهات هستم، اما از آنجا که خودم هم دچار درد و رنج هستم، نمیتوانم به دارو و درمان نگاه کنم.
هوش مصنوعی: روح من و محبوبم به آرامی میروند، اما من از پشت سر نگران نیستم. افکار بیشمارم را به عقب میاندازم و فقط به جلو نگاه میکنم.
هوش مصنوعی: من علی را به خاطر خداوند نمیستایم، اما وقتی به چهرهاش نگاه میکنم، چنان است که خدا را میبینم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر به رخسار چو ماهت صنما مینگرم
به حقیقت اثر لطف خدا مینگرم
تا مگر دیده ز روی تو بیابد اثری
هر زمان صد رهت اندر سر و پا مینگرم
تو به حال من مسکین به جفا مینگری
[...]
گر کسی را حسد آید که تو را مینگرم
من نه در روی تو، در صنع خدا مینگرم
من از آن توام و هر چه مرا هست تو راست
روشنست اینکه به چشم تو تو را مینگرم
خصم گوید که روا نیست نظر در رویش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.