از برم آن سرو خرامان گذشت
برق یمانی به نیستان گذشت
گر بجهان هجر و وصالی بود
ود که مرا عمر به هجران گذشت
جوهری عقل چو لعل تو دید
از هوس لعل بدخشان گذشت
باز چرا منتظر رحمتم
کز برم آن شاهد غضبان گذشت
مردمم چشمم چونم اشک دید
گفت که بر نوح چه طوفان گذشت
آه من اندر دل او کرد اثر
تیر نظر بین که زسندان گذشت
سوز درونم بسر آمد چو شمع
آتش پنهان زگریبان گذشت
گوهر ما تا که بدرمان کیست
کاین همه امواج زدامان گذشت
کعبه عشق تو فدا از که خواست
تا که خلیل از سر قربان گذشت
تا که پریشانی زلف تو دید
این دل آشفته زسامان گذشت
آدمئی کو بنجف راه یافت
چون پدر از جنت رضوان گذشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چونکه مهی چند بدینسان گذشت
گشت خریف و گه جولان گذشت
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.