پیمان بغیر بسته و عهدم شکست یار
دست کسان بجای دل ما بدست یار
بس اعتبارم اینکه سگ خویش خواند دوست
فخر من این بس است که با من نشست یار
چندانکه دام باز نهادم ببحر عشق
ماهی صفت زشست حریفان بجست یار
مستی گرت هوای کباب و شراب هست
خونین سرشک و پاره دل هر دو هست یار
ایدل عبث شدی تو بنخجیرگاه دوست
از ضعف از شکار تو طرفی نه بست یار
پیمان شکستنم نکشد این کشد که باز
عهدی که برشکست باغیار بست یار
دل کشتی محبت و عشق است نوح او
آشفته تا چه رفت که کشتی شکست یار
ما میکشان میکده عشق حیدریم
ما را خراب کرده زروز الست یار
مرهم نهاد زان لب نوشین بزخم غیر
از آن میانه خاطر ما را بخست یار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از ناامیدی و شکست عشق خود سخن میگوید. او به پیمان شکنی و ناپایداری عشق اشاره میکند و حسرت و غم خود را از دست دادن یارش بیان میکند. شاعر به وفاداریاش به عشق اشاره میکند و میگوید که اگرچه عشقش شکست خورده، هنوز به یاد آن عشق و یار خود دل بسته است. او همچنین از زخمهای ناشی از این جدایی اشاره میکند و نشان میدهد که عشق برای او نه تنها شادی، بلکه درد و رنج همراه داشته است. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که عشق همچنان در قلبش باقی مانده و ارتباط روحی با یارش را فراموش نکرده است.
هوش مصنوعی: دلتنگی و بیوفایی یار را میرساند که بدون پیمان و عهد، او دل ما را به دست دیگران سپرده است. در واقع، یار به جای آنکه دل ما را نگه دارد، آن را به دستان دیگران داده است.
هوش مصنوعی: این مسأله برای من کافی است که دوستم مرا مانند سگ خود خطاب میکند، و همینطور برای من افتخار بزرگی است که یاری که با من نشسته، در کنار من است.
هوش مصنوعی: هرچقدر در دریای عشق و محبت تلاشم را بیشتر کردم، مانند ماهیانی که از چنگ حریفان فرار میکنند، یار و محبوبم را پیدا نکردم.
هوش مصنوعی: اگر در دل تو شوق کباب و شراب باشد، هر دو اشک خونین و دل پاره همسایهات هستند.
هوش مصنوعی: ایدل، تو به خاطر ناتوانیات در جلب توجه دوست، افتاده و بیفایده شدهای. شکار تو هیچ فایدهای برای یار نداشته است.
هوش مصنوعی: عهد و پیمانی که من شکستم، مرا نخواهد کشت؛ بلکه این درد، از آنجایی ناشی میشود که دوباره با دشمنی که قبلاً با او پیمان بسته بودم، عهدی قرار میدهم.
هوش مصنوعی: دل همچون کشتیای است که در دریای محبت و عشق در حال حرکت است. اما مانند نوح که در طوفان آشفته شد، دل نیز در تلاطم احساسات و مشکلات میلرزد. این تلاطم و ناآرامی به خاطر این است که عشق ممکن است شکست بخورد و یار از دست برود.
هوش مصنوعی: ما اهل میکده عشق حیدری هستیم و از روزی که به یاد همسرمان افتادیم، به شدت تحت تأثیر قرار گرفتهایم.
هوش مصنوعی: دوست ما با لب شیرینش بر زخمهای ما مرهم گذاشت، اما غیر از این، در دل ما جاودانهای از محبت و عشق دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای صبر پای دار که پیمان شکست یار
کارم ز دست رفت و نیامد به دست یار
برخاست آهم از دل و در خون نشست چشم
یا رب ز من چه خاست که بی من نشست یار
در عشق یار نیست مرا صبر و سیم و زر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.