سودابه خم گیسو ضحاک لب نوشت
چشم تو شه ترکان دل گشته سیاوشت
ای سرو قد چالاک گر نیست لبت ضحاک
سر کرده چرا چون مار زلفین تو در گوشت
تا چهره عیان کردی هوش از دو جهان بردی
آورده ام آئینه کز سر ببرم هوشت
با غالیه شد همرنگ سمین بردوش تو
آن غالیه مو سوده از بس ببرو دوشت
من خشک شده چوب و تو گلبن نوخیزی
نبود عجب ار گیرم پیوسته در آغوشت
رخساره خطر دارد زان ناوک چشمک زن
زان روی نهان کرده در خط زره پوشت
بر آتش عشق او آشفته نهادی دیگ
تا شعله بود بر جای از سر نرود جوشت
گویا که زمیخانه بوئی بدماغت خورد
شد سرزنش مستان ای شیخ فراموشت
بر صفحه رقم کردم نام علی اعلی
مانی تو بشو در آب آن دفتر منقوشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیباییهای محبوبی و شور و شوق عشق پرداخته است. شاعر از زیباییهای سر و قد و چهره محبوبش سخن میگوید و با توصیفاتی شاعرانه، جذابیتهای او را به تصویر میکشد. شاعر از عواطف عمیق خود نسبت به عشق و زیبایی صحبت میکند و بیان میکند که چطور این عشق او را به وجد آورده و از آن بیخبر کرده است. همچنین اشاره به نام علی و اهمیت آن در زندگی شاعر نیز در این شعر وجود دارد. به طور کلی، شعر به تمایلات عاشقانه و غم و شادیهای عشق میپردازد.
هوش مصنوعی: سودابه با موهای خوشفرمش، ضحاک نوشته است که لبهایش شیرین و دلبرانهاند. چشمان تو مانند چشمهای شاه ترکها، دلها را سیاه و پریشان کرده است.
هوش مصنوعی: ای درخت زیبای سرسبز، اگر لبهای تو مانند لبهای ضحاک (بسیار زیبا و جذاب) نیست، پس چرا مانند موی پیچیده و زیبا در گوش تو نمیدرخشد؟
هوش مصنوعی: وقتی چهرهات را نشان دادی، همه توجهها و هوشها را از دور و نزدیک گرفتی. من هم آینهای آوردهام که میتواند هوش و حواست را از سرت ببرد.
هوش مصنوعی: بیت به معنای این است که غالیه (عطر) به رنگ سمین (پوشش یا پارچه گرانقیمت) بر دوش تو قرار گرفته است و این عطر از شدت استفاده، به خوبی تو را در بر گرفته است. به عبارت دیگر، بوی دلنشین و ماندگار عطر بر روی تو نمایان است و گویی این رایحه به بخشی از وجود تو تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: من خشک و بیجان شدهام و تو هنوز جوان و پر از زندگی هستی. عجیب نیست اگر همیشه در آغوش تو بمانم و به زندگیام ادامه دهم.
هوش مصنوعی: چهرهای زیبا و جذاب دارد که ممکن است سرنوشتی خطرناک برای من به همراه داشته باشد، زیرا آن چشمان فریبنده و آن روی پنهان او، در پس زرهاش، نفوذ کرده و من را به چالش میکشد.
هوش مصنوعی: در دل عشق او، دیگی پرآشوب برپا کردی تا زمانی که شعلهها فروزاند، جوش و خروش آن فراموش نشود.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد بوی میخانه به مشامت رسیده و ملامت مستان را فراموش کردهای، ای شیخ!
هوش مصنوعی: به صفحۀ زندگیام نام علی را نوشتهام؛ تو هم در دلی که مانند آب است، دفتر وجود من را زینت بده.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.