ای برق چون به خرمن احباب بگذری
زین خس خدای را به تغافل تو نگذری
پروانه خواستی که بگوئی حدیث عشق
از تو اثر نماند که از وی خبر بری
ای پیر میکده در میخانه باز کن
کز جرعهای تو حاجت مستان برآوری
من نیست گشتهام به یکی نظره بر رخت
هستم کنی دوباره چو سویم تو بنگری
در پرده ضمیر نگنجد خیال کس
تا تو بدیعصورت در دل مصوری
گفتم مگر به چهره افروخته مهی
گفتم مگر به بالا خود سرو کشمری
سرو چمن که دیده کند جامه بر بدن
بر فرق مه ندیده کس از مشک افسری
ز آشفتگیّ زلف پریشان او بپرس
آشفته نام خویش چرا بر زبان بری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در مورد زیبایی و جذابیت معشوق و همچنین عشق و شیدایی شاعر است. شاعر از معشوق میخواهد که به خرمن دوستانش نگذرد و به خداوند توجه کند. او به دنبال حکایتی از عشق است و از حال معشوق نمیتواند چیزی بفهمد. پیر میکده را خطاب میکند که با یک جرعه میتواند حال مستان را بهبود بخشد. شاعر خود را در حالتی عاشقانه توصیف میکند و از زیبایی معشوق، همچون صورتی بدیع و سرسری میگوید. او در مییابد که هیچکس نمیتواند زیبایی معشوق را توصیف کند و در نهایت به زیبایی زلف او اشاره میکند که خود حکایتی جداییناپذیر از نام و یاد اوست.
هوش مصنوعی: ای نور، وقتی که بر خرمن دوستانم میدرخشی، خدا از غفلت تو نمیگذرد.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی داستان عشق را بگویی، اثری از تو نخواهد ماند، چرا که آن عشق خودش خبرها و نشانههایش را دارد.
هوش مصنوعی: ای پیر میکده، در این میخانه را بگشایید، زیرا با یک جرعه از نوشیدنیات میتوانی نیاز و خواستههای مستها را برآورده کنی.
هوش مصنوعی: من خودم را گم کردهام و با نگاه به چهرهات متوجه میشوم که باید دوباره به تو نگاه کنم. اگر تو به من توجه کنی، همه چیز تغییر میکند.
هوش مصنوعی: هیچ خیالی در ذهن کسی نمیگنجد مگر اینکه تو با زیبایی خاصی در دل او نقش ببندی.
هوش مصنوعی: گفتم آیا به چهره درخشان ماه نظر میکنی یا به قد و قامت زیبا و بلند یک سرو خوشنما؟
هوش مصنوعی: درباره زیباییهای طبیعت و انسانها صحبت میشود. در اینجا به درخت سرو اشاره شده است که با زیباییاش، جلوهای خیرهکننده به محیط اطراف میبخشد. درختی که پوشش زیبا و جذابی دارد و هیچکس را در میان زیباییاش نادیده نمیگیرد. این توصیف نشاندهنده شکوه و زیبایی است که در گل و گیاهان و همچنین در وجود انسانها وجود دارد.
هوش مصنوعی: از بینظمی و درهمریختگی موهای پریشان او بپرس که چرا نام آشفتهاش را بر زبان میآورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای اَبر بهمنی که به چشم من اندری
تن زن زمانکی و بیاسای و کم گری
این روز و شب گریستن زاروار چیست
نه چون منی غریب و غم عشق برسری
بر حال من گری که بباید گریستن
[...]
برگ گل سپید به مانند عبقری
برگ گل دو رنگ به کردار جعفری
برگ گل مُوَرَّدِ بشکفتهٔ طری
چون روی دلربای من، آن ماه سعتری
پوشیده مشگ ز ابر سیه چرخ چنبری
کافور بر گرفت ز که باد عنبری
از گل زمین شده چو تذروان هندوی
وز ابر آسمان چو پلنگان بربری
از سنگ خاره گشت گلاب و عرق روان
[...]
ای فال گیر کودک فالم ز روی تو
با روشنایی مه و با سعد مشتری
هستت ز نخ بلورین گوی و در آن بلور
پیدا خیال حسن لطیفی و دلبری
دارند صورت پری اندر بلور و تو
[...]
ای پیشکار تخت تو کیوان و مشتری
ای نجم شرق و غرب ترا گشته مشتری
در جرم عقل طبعی و در جسم عدل جان
بر شخص فضل دستی و بر عرض حق سری
اقبال را به همت بهتر طلیعه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.