ای چشم بدان زدیدنت دور
ظلم است فراق ظلمت و نور
ما چشم بدیگران نداریم
وقف است نظر بروی منظور
در حشر که نوبت نشور است
هنگام بروز حکم و منشور
عاشق برضای دوست طالب
زاهد بهوای جنت وحور
هر کس که بخاک کوی تو خفت
از جا نرود بنفخه صور
مستسقی عشق کی شکیبد
از کوثر و سلسبیل و کافور
هر کس که اسیر زلف یار است
باشد خبرش زشام دیجور
کاو شد بهلاک خویش ناچار
باباز چو پنجه کرد عصفور
عشقت نتوان نهفت در دل
آتش نشود به پرده مستور
ایمان نه به روزه و نماز است
زاهد نشوی بخویش مغرور
ای آب حیات رحمتی کن
کز هجر تو سوخت جان مهجور
هر چند زدیده دور رفتی
حاشا که زچشم دل شوی دور
آشفته که بود آنکه آورد
شکر زنی و عسل ززنبور
تا مهر علی بسینه جا کرد
شد کعبه دل چو بیت معمور
تا پای سگ درش ببوسم
من جهد کنم بقدر مقدور
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به عشق و فراق میپردازد و میگوید که دوری از معشوق مانند ظلمی است که باعث رنج میشود. او به عشق و طلب رضای دوست اشاره میکند و توضیح میدهد که زاهدان به بهشت و نعمتهای آن فکر میکنند، اما عشق واقعی به معشوق فراتر از اینهاست. شاعر تأکید میکند که عاشق نمیتواند عشقش را در دل پنهان کند و عشق حقیقی آتشینی است که نمیتوان آن را مخفی کرد. همچنین، او اشاره میکند که ایمان واقعی به اعمال عبادی نیست و نباید انسان خود را به واسطه این اعمال مغرور کند. در انتها، شاعر از خداوند طلب رحمت میکند و میگوید که حتی اگر معشوق دور باشد، عشق و یاد او همیشه در دل اوست.
هوش مصنوعی: ای چشم، دوری تو ظلمی است که از جدایی میان تاریکی و روشنی حاصل میشود.
هوش مصنوعی: ما به دیگران حسد نداریم و نگاهمان فقط به سوی هدف خودمان معطوف است.
هوش مصنوعی: در روز قیامت که زمان برخاستن و ظهور دستور الهی است.
هوش مصنوعی: عاشق برای رضایت معشوق خود به دنبال زهد و زندگی ساده است و به بهشت و زیباییهای آن توجهی ندارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در آغوش عشق تو قرار بگیرد و در کنار تو آرام بگیرد، هرگز از آنجا حرکت نخواهد کرد و از آن حالت خارج نخواهد شد.
هوش مصنوعی: محبت و عشق مانند آبی هستند که نمیتوان از سرچشمههای آن، یعنی کوثر و سلسبیل و کافور، به مقدار کافی سیراب شد. فردی که در جستجوی عشق است، هرگز از این منابع سیراب نمیشود و همواره تشنه باقی میماند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به زلف محبوبش گرفتار است، طبیعتاً از درد و رنج شبهای سخت باخبر است.
هوش مصنوعی: او که به ناچار به سرنوشت خراب خود رسید، هنگامی که به زخم و آسیب خود دچار شد، مانند پرندهای که در چنگال شکارچی گرفتار میشود.
هوش مصنوعی: عشق تو را نمیتوان در دل پنهان کرد؛ زیرا اگر در دل باشد، مانند آتش شعلهور میشود و نمیتواند در پرده و پوشش باقی بماند.
هوش مصنوعی: ایمان به رعایت ظواهر دین مانند روزه و نماز نیست، اگر به خودت مغرور شوی، زاهد واقعی نخواهی بود.
هوش مصنوعی: ای آب حیات، تو را قسم میدهم که رحمتی به من کن، زیرا که از دوری تو جانم به شدت رنج میبرد و در آتش عشق تو سوختهام.
هوش مصنوعی: هر چند که از جلو چشمانم دور شدهای، اما هرگز از دل من دور نخواهی شد.
هوش مصنوعی: کسی که به هم ریخته و بیقرار بود، آن کسی است که شکر را از زنبور عسل آورد.
هوش مصنوعی: هنگامی که عشق علی در دل نشسته، دل مانند کعبهای پر از زائر و امید میشود.
هوش مصنوعی: من تمام تلاش خود را میکنم تا به هدفم برسم، حتی اگر مجبور شوم به پایینترین مرتبهها تن بدهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای یار سرود و آب انگور
نه یار منی به حق والطور
معزول شده است جان ز هرچه
داده است بر آنت دهر منشور
می گوی محال ز آنکه خفته
[...]
از خلد گرفت بوستان نور
پیرایه و جامه یافت از حور
جامه ز حریر و حُلّه دارد
سرمایه ز لعل و درّ منثور
بودند چهار مه درختان
[...]
ای قصر رسالت تو معمور
منشورِ رسالت از تو مشهور
خدّام ترا غلام گشته
کیخسرو کیقباد و فغفور
در جمله کائنات گویند
[...]
دراجهٔ مشتری بدان نور
از راه تو گفته چشم بد دور
نزدیک توام مرا مبین دور
پهلوی منی مباش مهجور
آن کس که بعید شد ز معمار
کی گردد کارهاش معمور
چشمی که ز چشم من طرب یافت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.