دوشم اسباب طرب جمله مهیا بودی
شاهد و نقل و می و عیش مهنا بودی
چنگ و نی نالهکنان بربط و دف در افغان
خندهٔ ساغر و هم گریهٔ مینا بودی
مطربان هر طرفی نغمهسرا چون داوود
همه خوشلحنتر از بلبل شیدا بودی
کرده از صوت حسن محو اثر باربدی
در مزامیر چه استاد نکیسا بودی
شاهدان رقصکنان دستزنان پاکوبان
همه غلمان بهشتی همه حورا بودی
شمع آن نور که در طور تجلی میکرد
ساحت انجمنش سینهٔ سینا بودی
میر مجلس که یکی مغبچهٔ ترسایی
که به لب معجزهبخشای مسیحا بودی
اژدر گیسوی او سحر خور و جادوکش
در بناگوش جمالش ید بیضا بودی
می در آن بزم نه ساغر نه سبو خمخانه
محفل از موج قدح غیرت دریا بودی
وه چه می آتش سیاله طلای محلولی
کان یاقوت کزو قوت روانها بودی
تا فشاند به سر مجلسیان شب شاباش
دامن چرخ پر از لؤلؤ لالا بودی
راست خواهی به مثل بود بهشت دنیا
زآنکه آن جنت موعود هم آنجا بودی
هر حریفی به ظریفی شده سرگرم طرب
لیک آشفته در آن واقعه تنها بودی
جنگ از چنگ همی سر زد و رجمر خمار
دوست دشمن شده محفل صف هیجا بودی
پرنیانپوش بتی ساده و ساده ز حریر
فرش کویش همه از اطلس و دیبا بودی
ترک چشمش بخورد خون سیاوش چون می
مژهاش چاکزن پهلوی دارا بودی
قامت معتدلش غیرت سرو کشمر
غمزهٔ متصلش آفت دلها بودی
زابرو و زلف و رخ آن لعبتک فرخاری
صاحب کعبه و محراب و کلیسا بودی
نوش بادا همه دشنام شد و حلقه گسیخت
عیش دوران بنگر کش چه تقاضا بودی
ساقی دور به مستان می زهرآگین داد
ورنه این نشئه کجا درخور صهبا بودی
نازم آن باده که پیمود مغ بادهفروش
به حریفان که از این لوث مبرا بودی
وه چه باده می توحید ولای حیدر
که شعاع قدحش آتش سینا بودی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف یک محفل پرشور و عیش میپردازد که در آن همه چیز برای شادی و خوشی فراهم است. او از شاهدان و نوشیدنیها، موسیقی و هنرمندان یاد میکند و به زیباییهای چهرهها و حرکات آنها اشاره دارد. فضایی وهمانگیز و لذتبخش وصف میشود که میتوان در آن به معنای عشق و زیبایی دست یافت. شاعری با استفاده از نمادها و تشبیهات، محفل را به بهشت تشبیه میکند و از دوستی و صفا در میان حاضران سخن میگوید. هرچند که عناصری از غم و جدایی نیز در دل این شادی نهفته است. در انتها، شاعر به قدرت و تأثیر باده سخن میگوید که میتواند ابهت خاصی به این محفل ببخشد.
هوش مصنوعی: شب گذشته تمام وسایل شادی و سرور فراهم بود؛ هم شاهدانی بودند، هم نوشیدنی و هم حال خوش و شادی.
هوش مصنوعی: در این شعر، تصویر زیبایی از شادی و اندوه در کنار یکدیگر به نمایش گذاشته شده است. سازهای مختلف مانند چنگ، نی، بربط، و دف در حال نواختن هستند و به همراه آوازها، صحنهای پرشور و پر احساس را ایجاد میکنند. در این میان، صدای خنده و شادی از جامهای پر از شراب نیز به گوش میرسد، در حالی که گریه و اندوه مِینا نیز در فضا حضور دارد. این ترکیب نشاندهندهٔ همزمانی لذت و غم در زندگی است.
هوش مصنوعی: آوای مطربان در هر سو به زیبایی میپیچید و همه آنها مانند داوود با نغمههای دلنشین، به مراتب زیباتر از بلبلهای شیدا میخواندند.
هوش مصنوعی: صدای زیبا و دلنشین باربد، تأثیر عمیقی بر روی موسیقی گذاشته است، به گونهای که اگر استاد نکیسا نیز در آن زمان بود، نمیتوانست نغمهها و آهنگهای خود را از آن جدا کند.
هوش مصنوعی: در اینجا توصیف شده که افرادی خوشچهره و جوان در حال رقص و شادی هستند و به نظر میرسد که در محیطی بهشتی قرار دارند. آنها به زیبایی و نشاط خود میبالند و احساس شادابی و لذت را منتقل میکنند.
هوش مصنوعی: شمعی که نورش در کوه طور میدرخشید، سینهٔ پر از معرفت و راز سینا و سرشار از زیبایی و روشنی بود.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف فردی میپردازد که در مقام رهبری و هدایت قرار دارد. او مانند شخصی است که در دنیای معنوی و روحانی میتواند معجزه کند یا نوشداروی زندگیبخش به ارمغان آورد. این فرد به نوعی نماد امید و نجات است و به صفات ویژهای متصف میشود که او را از دیگران متمایز میکند.
هوش مصنوعی: موهای او مانند اژدری زیبا و سحرآمیز است و زیباییاش به گونهای است که در گوشهایش جادو و قدرت خاصی نهفته است.
هوش مصنوعی: در آن جشن و میخانه نه جامی بود و نه ظرفی، اما فضای محفل به قدری پرشور و پرجنبوجوش بود که گویی امواج دریا در حال حرکتاند.
هوش مصنوعی: چه آتش سوزانی که از طلا و یاقوت به وجود میآید، اینها نیرو و قدرتی برای زندگی و روحها به شمار میروند.
هوش مصنوعی: در شب جشن و شادی، آسمان بر سر مهمانان به مانند دامن پر از مروارید میبارید و این شب مانند نغمهای شیرین و دلانگیز بود.
هوش مصنوعی: اگر به درستی عمل کنی، دنیا مانند بهشتی خواهد شد، زیرا آن جنت موعود نیز در همان مکان است.
هوش مصنوعی: هر رقیبی به نوعی سرگرم خوشی و شادمانی است، اما تو در آن ماجرا تنها و پریشان بودی.
هوش مصنوعی: جنگ به ناگاه آغاز شد و حالتی شگفت انگیز در میان جمع به وجود آمد که دوستان به دشمن تبدیل شده بودند و فضای همگان پر از تنش و غیض بود.
هوش مصنوعی: دختر زیبایی که لباس نازک و لطیفی بر تن دارد، به سادگی در جایی نشسته است که فرش آن از حریر است و تمام زینتهای آن جا از پارچههای گرانبهاست.
هوش مصنوعی: چشم این دختر باعث شد که خون سیاوش بریزد، زیرا مژگان او مانند تیغی بود که بر پهلوی دارا زخم میزد.
هوش مصنوعی: قد صاف و راست او مانند غیرت سرو از کشمر و نگاه پرنشیب و فراز او موجب درد دلها بود.
هوش مصنوعی: آن زلف و رخ و زیباییهای آن معشوقهات، که همچون فرخاریست، صاحب کعبه و محراب و کلیسا بود.
هوش مصنوعی: همه بد و بیاحترامیها به باد رفته و روزگار خوشی به پایان رسیده است. حالا به این فکر کن که چه خواستهای داشتی.
هوش مصنوعی: ساقی به مستان شراب زهرآلود داد، وگرنه این مستی نمیتوانست با شراب صاف و خالص مقایسه شود.
هوش مصنوعی: من شیفتهی آن شرابی هستم که حاکم میشود بر دل فروشندهی آن، و همنشینانی که از آلودگیها دورند.
هوش مصنوعی: این جمله به بیان یک حس عمیق و تمجید از باده نوشی در عرفان و عشق به وجود حضرت علی (ع) اشاره دارد. به نظر میرسد که بادهای که از آن سخن میگوید، نماد معرفت و توحید است و نشانهای از نور و روشنایی دارد که میتواند به مانند شعلهای در کوه طور (سینا) باشد. بنابراین، این تعبیر به زیبایی و عظمت ولایت و مقام حضرت علی (ع) پرداخته و حال و هوای عرفانی و شور و شوق را به تصویر میکشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی
چاره عشق شکیب است دریغا بودی
خلق عالم همه دیوانه شدی چون من مست
حسن پنهان تو گر بر همه پدا بودی
گر گرفتی لب جانبخش تو در همنفسان
[...]
اول ای عشق گمانم که تو سودا بودی
عاقبت آفت دل دشمن جانها بودی
گاه در طلعت یوسف بتجلی در مصر
گاه شور افکن مجنون شده لیلا بودی
گفته بودم که بدانائی از اوجان ببرم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.