گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

به شهر مصر از خجلت ببندد دکه حلوایی

اگر آن پستهٔ شیرین به شکرخنده بگشایی

کساد مشک و عنبر در ختا و چین کنی عمدا

گره از زلف مشکین گر به راه باد بگشایی

بپوشد مه به رخ پرده چو تو پرده برانداری

رود سرو از چمن بیرون چو تو با ناز بازآیی

به خوبی ای صنم طاقی وحید عصر و آفاقی

مسخر شد چو آفاقت بزن نوبت به یکتایی

چو دل بر نیکوان بستی وداع عقل و دین می‌کن

حدیث عشق گر خواندی بشوی اوراق دانایی

ز رسوایی نیندیشد کسی کاو عشق می‌ورزد

که از آغاز شد هم‌خوابه با هم عشق و رسوایی

به جامم زهر اگر ریزی چو شهد از شوق می‌نوشم

که حنظل چون شکر گردد به کامم چون تو فرمایی

به یک بوسه علاجم کن ز عناب می‌آلودت

که از عناب می‌آید علاج درد سودایی

بدان چستی که آهن را برد آهن‌ربا از جا

به یک غمزه تو دل زآهن‌دلان شهر بربایی

می گلگون بده ساقی غنیمت دان دم باقی

که می‌بخشد فراقت از غم دنیا و دنیایی

چرا زلفت پریشانت مرا آشفته‌تر دارد

گر از زنجیر هر دیوانه می‌بیند شکیبایی

کمند شاه را مانی ز بس خم در خمی ای مو

علی کاو را مسلم گشته در آفاق مولایی

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
فرخی سیستانی

بهار آمد من و هر روز نو باغی و نو جایی

به گشتن هر زمان عزمی به بودن هر زمان رایی

قدح پر باده رنگین به دست باده پیمایی

چو مرغ از گل به گل هر ساعتی دیگر تماشایی

نگاری با من و رویی نه رویی بلکه دیبایی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ناصرخسرو

شبی تاری چو بی‌ساحل دمان پر قیر دریائی

فلک چون پر ز نسرین برگ نیل اندوده صحرائی

نشیب و توده و بالا همه خاموش و بی‌جنبش

چو قومی هر یکی مدهوش و درمانده به سودائی

زمانه رخ به قطران شسته وز رفتن برآسوده

[...]

سنایی

ایا بی حد و مانندی که بی مثلی و همتایی

تو آن بی مثل و بی شبهی که دور از دانش مایی

ز وهمی کز خرد خیزد تو زان وهم و خرد در وی

ز رایی کز هوا خیزد تو دور از چشم آن رایی

پشیمانست دل زیرا که تو اسرارها دانی

[...]

انوری

خرد را دوش می‌گفتم که ای اکسیر دانایی

همت بی‌مغز هشیاری همت بی‌دیده بینایی

چه گویی در وجود آن کیست کو شایستگی دارد

که تو با آب روی خویش خاک پای او شایی

کسی کاندر جهان بی‌هیچ استکمال از غیری

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق

زهی اخلاق تو محمود همچون عقل و دانائی

زهی ایام تو مشکور همچون عهد برنائی

امام شرق رکن الدینکه سوی حضرتت دایم

خطاب انجم و چرخست مولانا و مولائی

اضافت با کف رادت ز گیتی گنج پردازی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه