آن مست که در میکده مستانه بگرید
از شیخ حرم به که بافسانه بگرید
از خاصیت عشق بعالم عجبی نیست
گر شمع شب از ماتم پروانه بگرید
خونی که بساغر رود از چشم صراحی
خون خورده و از دوری خمخانه بگرید
ساغر زپه بر گریه مینا زده خنده
مینا زچه بر خنده پیمانه بگرید
دیوانه همه عمر بگرید زپری لیک
آخر پری از حالت دیوانه بگرید
این جور و جفائی که تو بر دوست پسندی
نه دوست که بر حالش بیگانه بگرید
گریان نبود شمع که جان سوخته او را
چون میرود از محفل جانانه بگرید
در سینه دلم ناله کنان در شب هجران
چون جغد که در گوشه ویرانه بگرید
محروم شد آشفته چو از درگه حیدر
شاید همه عمر غریبانه بگرید
باده ندهند وز خضر آب بگیرند
یک عمر اگر بر در میخانه بگرید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.