خرامد گر بفرخار آن بت مهروی و مه پیکر
بنقش او بماند خیره همچون نقش بت بتگر
باین پیکر نزاید آدمی حورای غلمان وش
باین منظر نیاید حور مهروی و پری پیکر
بعارض گل بخنده مل بقد سرو و بمو سنبل
بنفشه بر سمن دارد بدرج لعل لب گوهر
تف رخساره اش نیران سلاسل کردش آویزان
کشیده گردن خورشید و مه از زلف در چنبر
زچشم خواب آلودش زگرد خط چون دودش
شراری دارم اندر دل خماری دارم اندر سر
زسحر غمزه چشمانش زتیر و نیزه مژگانش
دهد او دوست را رامش دهد او خصم را کیفر
وصالش جنت رضوان فراقش دوزخ نیران
جزا بیند از او مؤمن سزا گیرد از او کافر
بسینه سیم و دل آهن زگل پوشیده پیراهن
بطره دام اهریمن عفی الله شوخ جادوگر
ذنب آویخته از راس ماه و مشتری غبغب
زحل بنشانده بر زهره عیان خورشید مه منظر
بصد غنج و دلال آنمه درآمد از درم ناگه
زمی شد رامش جان و زچنگ و عود رامشگر
کله از سر نهاد و جام پیمود و بدور افکند
بدستی ساغر صهبا بدیگر دست چنگ اندر
چو گل خندان شدو بلبلصفت اندر نوا آمد
چو مرغ طبع آشفته به مدح حیدر صفدر
علی آن کاو خدا را او شناسا و نبیش را
علی آن کاو که او را حق بود داماد پیغمبر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به وصف زیبایی و جذابیت معشوق پرداخته و او را با نمادهای طبیعی و زیبا مانند خورشید، ماه، گل و سرو مقایسه میکند. از نشانههای جذابیتش، چشمان خوابآلود و مژگانش است که میتواند دشمن را کیفر دهد و دوست را خوشحال کند. فراق و وصال او به مانند بهشت و دوزخ است. شاعر همچنین به اهمیت علی (ع) به عنوان شوهر پیامبر و کسی که خدا را میشناسد اشاره کرده است. مجموعاً، این شعر نمایی از عشق و زیباییهای آن و در عین حال، احترام به شخصیتهای بزرگ دینی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: اگر آن معشوق زیبا و ماهرو با ناز و کرشمه قدم بردارد، زیبایی او بر دلها اثر میگذارد و نشان او در ذهنها باقی میماند؛ همانطور که نقش یک بت در دل انسانها ماندگار است.
هوش مصنوعی: این بدن نمیتواند همچون حور و غلمان زیبایی خلق کند و در این منظر، حوری با چهره دلفریب و بدن زیبا پیدا نمیشود.
هوش مصنوعی: گلی به خاطر زیباییاش میخندد، چون سرو قد بلند و سنبل و بنفشه در کنار سمن، هرکدام زیبایی خود را دارند و این موضوع باعث میشود لبهای زیبا همچون لعل، به جواهر شباهت پیدا کند.
هوش مصنوعی: چهرهاش به قدری زیباست که باعث شگفتی میشود و زلفهایش به قدری دلربا هستند که همچون دانههای گرانبها گردن خورشید و ماه را به خود مشغول کرده و در دام خود گرفتهاند.
هوش مصنوعی: از چشمان خوابآلود او که مانند دودی نرم و آرام است، در دل من شعلهای وجود دارد و در سرم نیز حس غمی عمیق حس میشود.
هوش مصنوعی: چشمانش با زیبایی و فریبایی خاصی میدرخشد و مژگانش مانند تیر و نیزه، قدرتی دارد که میتواند دوست را به آرامش و رضایت برساند و دشمن را به مجازات و عذاب وادار کند.
هوش مصنوعی: بندگی و وصال او بهشت و خوشبختی است، اما جدایی از او عذاب و سختی خواهد بود. مؤمنان از این ارتباط پاداش میگیرند و کافران عذاب میشوند.
هوش مصنوعی: سینهای از جنس نقره و دلی از آهن دارم که به زیبایی گل پوشیده شده است. مانند ظرفی که توانسته دام جادوگران را دور کند و از آن وضعیت فرار کند.
هوش مصنوعی: میتوان گفت که در این جهان، زیباییها و شگفتیها به طرز عجیبی به یکدیگر مرتبط هستند. زینتهای آسمانی مانند ماه و مشتری با ویژگیهای خاص خود نمایانگر جذابیتاند و زحل با ظاهری خاص و متفاوت خود در کنار زهره، به زیبایی کلی این منظره افزوده است. این تصویر باعث میشود تا نور خورشید و ماه نیز به شکلی دلنشین و قابل مشاهده در کنار هم به چشم بیاید.
هوش مصنوعی: با ناز و عشوه، آن دختر به یکباره از در وارد شد و به تماشای زیبایی او، جانم شاد شد. موسیقی به گوشم رسید و نوازندگان با چنگ و عود به نواختن مشغول شدند.
هوش مصنوعی: سری به بالای جام رسید و نوشید و آن را به دور پرتاب کرد. در دست دیگرش جامی پر از شراب بود که چنگ میزد.
هوش مصنوعی: زمانی که گل خندان شد و بلبل در نغمهاش به سرود درآمد، همانند پرندهای که دچار هیجان شده، شروع به ستایش حیدر صفدر کرد.
هوش مصنوعی: علی کسی است که خدا را شناخته و فراتر از او چیزی نمیبیند. علی کسی است که به او حق داده شده و داماد پیامبر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
نگارینا، شنیدستم که: گاه محنت و راحت
سه پیراهن سلب بودهست یوسف را به عمر اندر
یکی از کید شد پر خون، دوم شد چاک از تهمت
سوم یعقوب را از بوش روشن گشت چشم تر
رخم ماند بدان اول، دلم ماند بدان ثانی
[...]
گه آن آراسته زلفش زره گردد گهی چنبر
گه آن پیراسته جعدش ببارد مشگ و گه عنبر
رخی چون نو شکفته گل ، همه گلبن برنگ مل
همه شمشاد پر سنبل ، همه بیجاده پر شکر
برو از نیکوئی معنی ، بغمز از جادوئی دعوی
[...]
کهی چون طور سینا بود ازو آویخته ثعبان
ز پشت او درخشنده کف موسی پیغمبر
به پشت ژندهپیلان برنشسته ناوکاندازان
چو عفریتان آتشبار بر کوه گران پیکر
عروس ماه نوروزی چه کرد آن دانۀ گوهر؟
که نورش ماه تابان بود و سعدش زهرۀ ازهر
هزاران صورت رنگین نگاریده برو مانی
هزاران پیکر طبعی بر آورده از و آزر
بر آن هر صورتی رخشان ، زمشک لعلگون صدره
[...]
اگر بتگر چنو داند نگاریدن یکی پیکر
روا باشد اگر دعوی خلاقی کند بتگر
نه چون او پیکری آید نه حورالعین چنو زاید
نه گر باشد پری شاید چنو هرگز پری پیکر
بدو رخ چون شکفته گل بدو لب چون فشرده مل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.