ساقیا باده که ایام طرب میآید
شوق در دل ز پی لهو و لعب میآید
زاده زهد و ریا نیست به جز ماتم غم
نازم آن آب کزو بوی طرب میآید
نوجوانان به کرشمه دل پیران ببرند
عشق و پیری ز منت از چه عجب میآید
سبب مستی ما پرتو ساقیست به جام
تا نگویی اثر از آب عنب میآید
دختر رز ادب آموخت ز چوب اندر خم
زآن پی تربیت اهل ادب میآید
پرده بگرفت که تا پرده صوفی بدرد
سالک از رایحه او به طلب میآید
تا بتابد به شبستان حریفان چون خور
لاجرم در بر رندان همهشب میآید
دوره عمر کند تازه به مستان ارچه
جام را جان به همه دور به لب میآید
هرچه راهست به عالم نسب و نام ولیک
به جز از عشق که بینام و نسب میآید
گر مسبب به جهانست خداوند حکیم
عشق در عالم اسباب سبب میآید
عشق سرمد چه بود مطلع انوار ازل
که گهی مظهر اسما و لقب میآید
گاه سیف الله مسلول و گهی باب الله
گاه آشفته علی میر عرب میآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر بگوشت سخن بنده عجب می آید
بر خلاف سخن اهل ادب می آید
باب استفعال از بهر طلب می آید
صبر کن ز آنکه جوابت ز عقب می آید
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.