شبی کان کودکم آید در آغوش
کنم صبح جوانی را فراموش
غلام لعبت حوری نژادم
که شد غلمان بخلدش حلقه در گوش
اگر نوشم چو خضر آب حیاتش
نخواهم گفت حرف از چشمه نوش
اگر چون دوش بر چشمم زنی تیر
نمیگیرم دو چشم از آن بر دوش
اگر خیر است در کیش تو قربان
منت قربان شوم در خیر میکوش
پریشان بر رخ او زلف مشکین
بمهر از غالیه بنهاده سرپوش
نخواهد اوفتاد از جوش خونم
زنند اغیار تا در بزم تو جوش
چه گلزار است یا رب عشق کانجا
لب بلبل بود چون غنچه خاموش
حریفان مست می سرخوش زباده
من آشفته زساقی مست و مدهوش
چه ساقی ساقی بزم محبت
علی کاوراست امکان حلقه در گوش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف احساسات و تجربیات عاشقانهاش میپردازد. او از شبی یاد میکند که کودکش به آغوشش میآید و او را به یاد جوانیاش میاندازد. شاعر خود را همچون غلامی در خدمت معشوق میبیند و از عشق و زیبایی او سخن میگوید. او اگرچه ممکن است در زندگی به مسائل دیگر مشغول شود، اما عشق به معشوقش را فراموش نمیکند و به دنبال خیر و خوبی در راه عشق است. شاعر به زیبایی چهره معشوق و اثرات عشق در دل خود اشاره میکند و در نهایت از حال زبده و مستی ناشی از عشق میگوید. این شعر به وضوح بازتابی از عشق عمیق و احساسی است که در دل شاعر وجود دارد.
هوش مصنوعی: شب وقتی که کودکم به آغوشم بیاید، صبح جوانی را فراموش میکنم.
هوش مصنوعی: من یک بنده از زیباییهای حوریگونه هستم و وقتی به بهشت بروم، مانند غلمانهای آنجا، حلقهای در گوشم خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر مانند خضر، آب حیات را بنوشم، دیگر درباره چشمهای که مینوشم، صحبتی نخواهم کرد.
هوش مصنوعی: اگر تو دوباره مانند شب گذشته به من نگاه کنی، دیگر متوجه تیر نگاهت نخواهم شد و دیدگاهم از آن شب تا امروز تغییر نکرده است.
هوش مصنوعی: اگر چیزی در دین و مکتب تو به نفع من است، من آمادهام تا قربانی شوم و در راه خیر تلاش کنم.
هوش مصنوعی: دختر زیبا با موهای مشکی و پرپشت، به طرز دلربایی بر چهرهاش علامتهایی از محبت و عشق دارد که مانند عطر خوشبویی به نظر میآید.
هوش مصنوعی: هرگز اجازه نخواهم داد که غریبهها باعث کاهش شور و انرژی من شوند، تا زمانی که در محفل تو حضور دارم و این شور و حرارت را تجربه میکنم.
هوش مصنوعی: عشق به راستی مانند یک گلزار زیباست که در آن، بلبل در میان گلها نشسته و سکوت کرده است.
هوش مصنوعی: رقبای من که تحت تاثیر باده هستند، خوشحال و شاداب به نظر میرسند، اما من در حالتی آشفته و سرگشته بهسر میبرم، تحت تأثیر ساقی و حالتی مست.
هوش مصنوعی: به چه ساقی که در مجالس عشق و محبت، گوشوارهای در گوشش وجود دارد!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بود زودا، که آیی نیک خاموش
چو مرغابی زنی در آب پاغوش
چو شاهِ روم بود آن رویِ نیکوش؛
دو زلفش پیشِ او چون دو سیهپوش.
چه رسمست آن نهادن زلف بر دوش
نمودن روز را در زیر شبپوش
گه از بادام کردن جعبهٔ نیش
گه از یاقوت کردن چشمهٔ نوش
برآوردن برای فتنهٔ خلق
[...]
خداوندا زدوران زمانه
دلم از غصه چون دیگ است در جوش
همی سوزد جهان هر ساعتم دل
همی مالد فلک هر لحظه ام گوش
دراین فکرت چگونه خوش بود دل
[...]
چو زخمه راندی از کین سیاوش
پر از خون سیاوشان شدی گوش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.