ای مظهر جانآفرین جانی تو از سر تا قدم
هر جا و جودی شد عیان پیش وجودت شد عدم
ای آسمانت آستان گرد رهت کون و مکان
بر لوح کن بیامر تو کی کار فرماید قلم
گفتم به نخلی ماند او کز لب رطب افشاند او
کی نخل میآرد رطب ای باغبان سر تا قدم
پرده ز عارض باز کن قتل جهان آغاز کن
بر مهر و بر مه ناز کن تو شاه مهر و مه خدم
لا تقتلوا صید الحرم گفته نبی محترم
تقصیر نبود لاجرم صیدار کشد صاحب حرم
او قصد اگر زحمت کند عاشق از او راحت کند
دشمن اگر رحمت کند بر دوستان باشد ستم
کم کن جرس این ولوله لیلی است چون در قافله
گر طی کند صد مرحله بر ساربانانش چه غم
از زلف عقده بر گسل بر دست اغیارش مهل
آشفته را بر جان و دل مپسند جانا این ستم
ای نور طور از نار تو عرش برین بازار تو
از آینهٔ رخسار تو پیداست انوار قدم
تو شمع بزم وحدتی محفلفروز کثرتی
الحق مقام حیرتی ای حیدر صاحب کرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دعایی عارفانه است که به مظهر وجود و جان آفرین اشاره میکند. شاعر با زبان محبتآمیز از پروردگار یاد میکند و هر جا که او حضور دارد، نقصان دیگر وجود ندارد. شاعر به زیباییهای عالم، عشق و عشقورزیهایی که در سایه محبت الهی شکل میگیرند، اشاره دارد. او از عواطف انسانی، محبت و رحمت سخن میگوید و بر این باور است که عشق و دوستی میبایست در روابط انسانی حاکم باشد. همچنین، شاعر با تصویر کردن خود به عنوان شمعی در محفل وحدت و نور، به جایگاه والای خداوند و درک کمالات او اشاره میکند. در نهایت، این اثر به تأسیس یک ارتباط عمیق و عاشقانه بین عاشق و معشوق میپردازد.
هوش مصنوعی: ای موجودی که زندگی را به وجود میآوری، وجود تو از سر تا پا در هر جا و هر مکانی نمایان است، در برابر وجود تو، عدم و نیستی جلوهگر میشود.
هوش مصنوعی: ای آسمان، درگاه توست که همه جا تحت فرمان توست. بر روی لوح وجود، هر چیزی با ارادهی تو رقم میخورد و بدون دستور تو، هیچ قلمی نمیتواند کاری انجام دهد.
هوش مصنوعی: به یک نخل اشاره میکند که از آن میوههای شیرین و خوشمزه میریزد. از باغبان میپرسد که آیا نخل زمانی میوههایی به این خوشمزگی را میآورد یا نه. در واقع، گوینده به زیبایی و کیفیت میوههای نخل اشاره دارد و از باغبان میخواهد که به زیر و بم این موضوع توجه کند.
هوش مصنوعی: پرده را از صورت خود کنار بکش و جهان را به هم بریز. با مهربانی با عشق و زیبایی رفتار کن؛ تو صاحب عشق و زیبایی هستی.
هوش مصنوعی: قتل و آسیب رساندن به شکار در حرم امن که جایگاه مقدس است، توسط پیامبر بزرگوار منع شده است. بنابراین، اگر کسی به این حکم توجه نکند و شکار کند، در واقع خود را در معرض تنبیه و مجازات قرار داده است. او که باید از حرمت این مکان مقدس حفاظت کند، مسئول این کار خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد با عشق خود زحمت بکشد، باید برای دیگران راحتی ایجاد کند. اما اگر دشمنی بخواهد خوبی کند، این عمل ممکن است بر دوستانش ظلم باشد.
هوش مصنوعی: صدای جرس را کمتر کن، زیرا این هیاهو متعلق به لیلی است. وقتی کاروان از صحرایی عبور میکند، دیگر باربران نگرانی نخواهند داشت.
هوش مصنوعی: زلفهای درهم و پیچیدهاش را به دست دیگران نسپار، زیرا دل آشفتهام را نمیپسندم، ای جانان، این ظلم را.
هوش مصنوعی: ای روشنی طور که از آتش تو به عرش بالا میرود، بازار عرش از نور چهرهٔ تو روشن است و انوار قدم تو در آنجا مشهود است.
هوش مصنوعی: تو همچون شمعی هستی که در جمع وحدت درخششی عظیم دار و در عین حال در کثرتها میچ shine کردی. به راستی، مقام تو حیرتآور است ای حیدر بزرگوار و بخشنده.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اکنون صبای مشک شم آرد برون خیل و حشم
لؤلؤ برافرازد علم چون ابر در آرد ز نم
در راه عشق ای عاشقان خواهی شفا خواهی الم
کاندر طریق عاشقی یک رنگ بینی بیش و کم
روزی بیاید در میان تا عشق را بندی میان
عیسی بباید ترجمان تا زنده گرداند به دم
چون دیده کوتهبین بود هر نقش حورالعین بود
[...]
هم گنج داری هم خدم بیرون از جه از کتم عدم.
بر فرق فرقد نه قدم بر بام عالم زن علم
انجم فرو روب از فلک عصمت فروشوی از ملک
بر زن سما را بر سمک انداز در کتم عدم
هر چه از تو آید خوش بود
خواهی شفا خواهی الم
ای ساقی روشن دلان بردار سغراق کرم
کز بهر این آوردهای ما را ز صحرای عدم
تا جان ز فکرت بگذرد وین پردهها را بردرد
زیرا که فکرت جان خورد جان را کند هر لحظه کم
ای دل خموش از قال او واقف نهای ز احوال او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.