گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

عندلیبا در چمن آوازه آواز تست

شورها در پرده عشاق باز از ساز تست

از نشاط نغمه تو غنچه خندد هر سحر

گوش را گل پهن کرده صبح بر آواز تست

چون به نوروز همایون راست برداری نوا

ترک آذربایجان را تکیه بر شهناز تست

این نیاز بلبل شیدا به بانگ زیر و بم

ای گل نوخیز در گلشن برای ناز تست

غنچه را چون چنگل شهباز کردی بهر صید

صعوه مسکین اسیر چنگل شهباز تست

حسن تو ای گل قدیم و عشق بلبل حادث است

هرکجا خیمه زنی او لاجرم انباز تست

گر کنی دارش ز خار آماده حق بر دست تست

کز چه افشا کرد سِرَّت چون امین راز تست

لیک گر منصوروَش سِرّ اناالحق گفت فاش

گر کنی بر دار یا سایش که سرافراز تست

باری ای گل تو به حسن پنج‌روز خود مناز

نازم آن گل را که بویش مایه ابراز تست

گر بود بر عندلیبت فخر آشفته رواست

کی گل گلزار همچون گلبن طناز تست

آن گل باقی که اندر گلشن وحدت شکفت

عشق او شورافکن طبع سخن‌پرداز تست

تا نگارین کرده‌ای صفحه به وصف عارضش

مانی چین بنده پیش کلک افسون‌ساز تست

ای گل باغ ولایت ای بهار جاودان

بی‌تفاوت در نظر انجام با آغاز تست

ار پرش سوزی بر آتش ارزد ای شمع ازل

زان که گر پروانه را پر باشد از پرواز تست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode