آفرینش چیست بحر و پیش او گردون حبابی
ما همه لبتشنگان و مانده بر نقش سرابی
چون مدار کارها هیچ است باز از آن دهان گو
نقش این هستی نماند رخت بر اندر خرابی
آفتاب ار میپرستد هندویی من ابر گیسو
کز شکنج ابر تو تابد شبانه آفتابی
گر بپوشی هفت پرده باز رخ بیپرده داری
نور سینا چون بتابد کی به جا ماند حجابی
مطرب ار این پرده بنوازد کسی عاقل نماند
ساقی ار این باده پیماید نخواهد خضر آبی
من به ذوق عشق و مستی تو به شوق خودپرستی
زاهدا تا بر که دشوار است اگر باشد حسابی
نغمهای برکش مطربا دستی برافشان
شاهدا پایی بکوب و ساقیا آور شرابی
وصل چون امشب میسر شد غم فردا چه باشد
ور بهشتی نقد اگر در وعدهها باشد عذابی
می بنوش و مدح حیدر گوی آشفته به مستی
کاینچنین از هاتف غیبم به گوش آمد خطابی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مفهوم آفرینش و زندگی میپردازد. شاعر با تشبیه عالم به دریای بزرگ و انسانها را به تشنگان در کنار سراب توصیف میکند که در حقیقت چیزی جز خیالی و عدم ثبات نیست. او بر این باور است که تمامی کارها و وقایع انسانی بیثبات و در نهایت به نابودی میانجامند.
شاعر همچنین به زیبایی و حقیقی بودن نور و آفتاب اشاره میکند که از پس پردهها و موانع میتابد، و اگرچه ممکن است انسانها در جستجوی زیبایی و حقیقت باشند، در نهایت باید از لذتهای زندگی و عشق بهرهبرداری کنند. او خواهان شادی و مستی در زندگی است و دعوت به نوشیدن شراب و شادی میکند، چرا که در لحظهٔ وصال، غم فردا دیگر اهمیتی ندارد.
این شعر حاوی نکتهای فلسفی دربارهٔ زندگی و عشق نیز هست که دعوت به زندگی در لحظه و غرق شدن در شوق و لذتهای آن دارد.
هوش مصنوعی: آفرینش مانند دریای بزرگی است و دنیا همچون حبابی در برابر آن به شمار میآید. ما همه تشنهکامان هستیم و فقط در حال تماشا و خیالی از این عالم بیانتها هستیم.
هوش مصنوعی: به این معنی است که اگر تمام امور و کارها به دور خود بچرخد، باز هم از آن خویش چیزی باقی نخواهد ماند و در پایان، همه چیز به ویرانی و نابودی میانجامد.
هوش مصنوعی: اگر خورشید را هندویی بپرستد، من مانند ابر موهای خود را بر میافرازم، زیرا از لابلای این ابر، شباهنگام نوری شبیه به آفتاب میتابد.
هوش مصنوعی: اگر هفت پرده را به خود بپوشانی، چهرهات که بیپرده است همیشه نمایان است. چون نور کوه سینا میدرخشد، دیگر چه حجابی میتواند باقی بماند؟
هوش مصنوعی: اگر هنرمند با دستانش این نوا را بنوازد، دیگر کسی نمیتواند عاقل بماند. و اگر کسی این نوشیدنی را بنوشد، دیگر نیازی به راهنمایی و دانایی نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: من به عشق و شوق خودت دل دادهام، ولی تو بر سر خودخواهیات با زاهدان مینازی. حالا اگر بخواهی حساب و کتابی کنی، آیا کار سختی است؟
هوش مصنوعی: ای مطرب، نغمهای سر بده و دستت را به علامت شادی بالا ببر. ای شاهد، پاهایت را به زمین بزن و ای ساقی، شرابی بیاور.
هوش مصنوعی: وقتی که امشب به وصال محبوب میرسیم، دیگر نباید نگران غم فردا باشیم. حتی اگر بهشت را در دنیای وعدهها پیدا کنیم، ممکن است عذابی در انتظارمان باشد.
هوش مصنوعی: نوشیدن شراب و ستایش حیدر را در حال مستی بیان کن، چون این سخن از ناپیدا و از جانب پیامآور غیبی به من رسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خسروا بر تخت شاهی همچو بر چرخ آفتابی
باده خور کز بخت فرخ هرچه میخواهی بیابی
چون ندارد کار عالم هیچ حاصل جز خرابی
ای درنگ عالم از تو، به که در عشرت شتابی
دیر زی ای شاه عالم! در نشاط کامیابی
[...]
غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ نتابی
گر من از دورت ببینم، شرمگینی، در نقابی
نوبهار باغ هستی چون به رخسارت ننازد؟
یک گلی چون مهر، اما نه چمن را آب و تابی
در مقام نرمخویی، چون شمیمی در گلستان
[...]
زلفکا، وه، وه، تو آن مشکین رسن پرچین نقابی
کت جهانی دل گرفتار است در هر پیچ و تابی
گه حوالی جبینت جای و گه پیرامن رخ
هم سمندر وش در آتش، هم حباب آسا بر آبی
گه مصلای رخت مأوا، و گه محراب ابرو
[...]
چون حریم خسرو بطحا ز بیداد زمانه
سوی شام از کربلا بهر اسیری شد روانه
جملگی چون طایر پر بسته بیآشیانه
در یکی منزل مکان کردند هنگام شبانه
بر در دیر نصاری به افغان و اضطرابی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.