گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

قضای عشرت ماه صیام باید کرد

شراب سی شبه امشب بجام باید کرد

بریخت خون خم ار زاهدی زتیغ هلال

بحکم شرع از او انتقام باید کرد

تو را چه سود زسی روز و شب قیام و قعود

قعود زآن و بر این یک قیام باید کرد

مدام خشک لب از روزه بودنت تا کی

دوای خشکی لب از مدام باید کرد

هلال عید چو از طرف بام رخ بنمود

چو ماه جلوه بر اطراف بام باید کرد

بود حرام می و میکده است بیت حرام

الا طواف به بیت الحرام باید کرد

کدام میکده میخانه محبت عشق

بکدیه جرعه آن می بجام باید کرد

شدی چو مست از آن باده همچو آشفته

بکوی ساقی کوثر سلام باید کرد