نشکفته است از چمن دلبری گلی
کاندر هوای او نسرائیده بلبلی
بلبل که شوق گل بکمندش در افکند
باید بزخم خار نماید تحملی
باز نظر کبوتر دل دید در هوا
تیهو صفت اسیر نمودش بچنگلی
تنها نه خاکیان متزلزل زعشق تو
کاز تو بود بعالم علوی تزلزلی
با سرو و سنبل و گل و نسرین چه احتیاج
کاز زلف و روی و قدتو گل و سرو سنبلی
آمد تو را جمال بتا از ازل جمیل
بندند شاهدان چمن گر تجملی
شور نوای مرغ سحر خوان هوای گل
مستان تو فکنده در آفاق غلغلی
آشفته چیست خاری از این بوستان سرا
خود را بصد هزار فسون بسته بر گلی
آن گل که زیب گلشن امکان اگر نبود
آدم نبود بر ملکوتش تفضلی
نور خدا علی ولی و صراط حق
کز مهر او خدای برافراشته پلی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و عشق میپردازد و از احساسات عاطفی انسان نسبت به زیبایی و عشق طبیعی و الهی سخن میگوید. شاعر به تصویرسازی خلاقانهای از گل و بلبل و کبوتر میپردازد و به تأثیر عشق بر موجودات و همچنین تغییرات معنوی ناشی از آن اشاره میکند. در نهایت، او به نور خدا و مقام بندگی اشاره میکند و نشان میدهد که عشق الهی و زیبایی معنوی، بیپایان و بزرگتر از هر زیبایی مادی است.
هوش مصنوعی: گلی که هنوز در چمن شکوفا نشده، به خاطر عشق و هوای دلبرش، بلبلی حافظهاش را از دست داده و آواز نمیخواند.
هوش مصنوعی: بلبل برای رسیدن به گل، باید رنج و زخم خاری را تحمل کند.
هوش مصنوعی: کبوتر، که نماد عشق و احساسات است، به دیدن مرغی شبیه تیهو در آسمان مینگرد و این دیدن او را به دردسر میاندازد و به دام میاندازد.
هوش مصنوعی: فقط انسانهای زمینی نیستند که به خاطر عشق تو دچار تزلزل میشوند، بلکه تأثیر عشق تو حتی در جهان عالی نیز محسوس است.
هوش مصنوعی: با وجود زیباییها و گلها، من به زلف و چهره و قامت تو و زیباییهای خاص تو نیاز دارم.
هوش مصنوعی: از زمانهای دور، زیبایی تو همچون بتهایی زیبا در نظر تماشاگران باغ جلوهگری کرده است. اگر بخواهی، میتوانی درخشش و زیبایی خود را به نمایش بگذاری.
هوش مصنوعی: صدای شاداب و پرشور پرنده سحر، هوایی پر از عطر گلهای زیبا را در دنیا پراکنده کرده است.
هوش مصنوعی: آشفتهی این بوستان چیست که خود را به صدها جادو و فریب بسته است بر یک گل؟
هوش مصنوعی: اگر آن گل زیبا و دلبر در باغ امکان وجود نمیداشت، آدمی نیز بر روی زمین نمیبود تا از برکت و رحمت آن بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: نوری که از خدا میدرخشد، علی (ع) ولی خداست و او مسیر حق را نمایان میسازد. با محبت او خداوند پلی برای عبور به سوی حقیقت ساخته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خواندم حکایتی ز کتابی که جمع کرد
اندر حکایت خلفا زید باهلی
گفتا که داد مامون یک شب دو بدره زر
بر نغمت سحاق براهیم موصلی
کس کرد و باز خواست دگر روز بدرهها
[...]
ز آیینه ی سپهر چو شد رنگ منجلی
خورشید را طلوع ده ای ترک قنقلی
بزدای دل، ز رنگ زمانه که روزگار
بس شام را سیه کند و صبح صیقلی
بازم رهان که بر دلم انده موکّلست
[...]
هر روز باد میبرد از بوستان گلی
مجروح میکند دل مسکین بلبلی
مألوف را به صحبت ابنای روزگار
بر جور روزگار بباید تحملی
کاین باز مرگ هر که سر از بیضه بر کند
[...]
فرتوت عشق را نگریزد ز بی دلی
ای یار بد مگوی تو باری که عاقلی
عیبت نمی کنم که ز مبدای کن فکان
دانسته ام که در چه مقامات مشکلی
غیر تو هیچ نیست حجابی که بگذری
[...]
از چهره لاله سازی و از زلف سنبلی
تا از خجالت تو نروید دگر گلی
عاقل به آفتاب نکردی دگر نگاه
گر در رخ تو نیک بکردی تاملی
تو خوش نشسته فارغ و اصحاب شوق را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.