منظر روی بتان قبله اهل نظر است
نظر پاک بکعبه است نه جای دگر است
گر مراد تو زدیده است همان حلقه چشم
نرگس باغ باین قاعده صاحب نظراست
بودی ار بال و پرم سوختیم پرتو شمع
آنکه پروانه بمقصود رسانید پر است
خبر از حالت من گیر و زحسن رخ خویش
قصه لیلی و مجنون که شنیدی خبر است
دید موران خطش گرد دهان گفت حکیم
آخر این تنک شکر قسمت این جانور است
آبت ای بحر محبت نبود گر آتش
این چه سراست که مستغرق تو تشنه تر است
نائی از آن لب شیرین سخنی بانی گفت
بر لب آورد و بخندید که این نیشکر است
جان فشانم بتو از رخنه دل از سر شوق
بگذر از تن که میان من و جانان سپر است
یافتم سلطنت کون و مکان در ره فقر
خاک راه در درویش مرا تاج سر است
نکشد پا زدر میکده آشفته بتیغ
طالب کعبه چه داند که بیابان خطر است
وه چه میخانه که ساقیست در او دست خدا
کآفتابش به در خانه چو مسمار در است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و زیبایی میپردازد و با استفاده از نمادهای مذهبی و طبیعی، عمق احساسات را بیان میکند. شاعر به کعبه به عنوان قبله اهل نظر اشاره میکند و آن را نشانهای از عشق واقعی میداند. او همچنین به حالت عاشقانه و جنونآمیز خود اشاره میکند و از زیبایی معشوق و جذابیت آن میگوید. شعر به تضاد میان جسم و روح پرداخته و فقر را نشانی از سلطنت میداند. در نهایت، شاعر بر اهمیت میخانه و ساقی به عنوان نماد الهی تأکید میکند و به نوعی جستجوی حقیقت و عشق را در کلام خود میآورد.
هوش مصنوعی: چهره زیبای معشوق، جهتگیری و هدف اصلی اهل بصیرت و اندیشه است. نگاه خالص و معنوی آنها به سوی کعبه است و نه به سمت مکان دیگری.
هوش مصنوعی: اگر آنچه که تو میخواهی، در دیدگان تو است، مانند حلقههایی از چشم نرگس، به این ترتیب کسی که صاحب نظر است، اهمیت دارد.
هوش مصنوعی: اگر بال و پر من بسوزد، این شمع است که پروانه را به مقصد میرساند.
هوش مصنوعی: حالت من را بپرس و از زیبایی چهرهات بگو، داستان لیلی و مجنون را که شنیدهای، همین خبر است.
هوش مصنوعی: مورچهها دیدند که خطی گرد دهان یکی از آنها قرار دارد و گفتند: حکیم، در نهایت این شکر کم که به این جانور رسیده است، بخشی از وجود اوست.
هوش مصنوعی: ای دریا، اگر محبت تو مانند آب است، پس چرا آتش این سوز و گداز نمیسوزاند، در حالی که غرق در تو، تشنهتر از همیشهام؟
هوش مصنوعی: مردی از سخن دلنشین و شیرین خود، نغمهای آغاز کرد و وقتی آن را به زبان آورد، با لبخند گفت که این مانند نیشکر است.
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق و شوقی که به تو دارم، جانم را فدای تو میکنم. با دل و جانم از این جسم و تن عبور کن، چرا که میان من و محبوبم مانعی وجود دارد.
هوش مصنوعی: من در مسیر فقر و تهیدستی به مقام و سلطنت جهان و هستی دست یافتم، زیرا درویشی برای من همانند تاج و ارزشمندترین چیزهاست.
هوش مصنوعی: در میکده، آشفته و پرهیاهو، کسی که در جستجوی هدفهای الهی است، چون به کعبه میرسد نمیداند که در بیابان، خطرات بسیاری در کمین است.
هوش مصنوعی: چه میخانه زیبایی که ساقی آن دست خداوند است، زیرا نور خورشیدش به خانهها میتابد و مانند میخ در جا ثابت و استوار است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خردمند نگه کن که جهان برگذر است
چشم بیناست همانا اگرت گوش کر است
نه همی بینی کاین چرخِ کبود از برِ ما
بسی از مرغ، سبکپَرتر و پرّندهتر است؟
چون نبینی که یکی زاغ و یکی باز سپید
[...]
پیش من یکره شعر تو یکی دوست بخواند
زانزمان باز هنوز این دل من پر هسر است
در خانی ز پس اوست و بآنحلقه در است
نتوان گفت کز آنهاست کز آنها بتر است
سرخ مرد است ولی چاره چه دانم چو غر است
سرخ عر نبود در زیر برنگ دگر است
فلسفه داند و از فلسفه دانان خر است
[...]
بر گذر ای دل غافل که جهان برگذر است
که همه کار جهان رنج دل و دردسر است
تا تو در ششدرهٔ نفس فرومانده شدی
مهره کردار دل تنگ تو زیر و زبر است
عمر بگذشت و به یک ساعته امید نماند
[...]
هر کسی را نتوان گفت که صاحبنظر است
عشقبازی دگر و نفسپرستی دگر است
نه هر آن چشم که بینند سیاه است و سپید
یا سپیدی ز سیاهی بشناسد بصر است
هر که در آتش عشقش نبود طاقت سوز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.