گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

آمد بگفتار آن لعل دلخواه

حل شد معمی الحمدلله

نیکست انجام ایجان ناکام

کامشب بکام است آن لعل دلخواه

ببردت زتلبیس از راه ابلیس

ره رو شود گم از پیر گمراه

از مرکز خاک تا سطح افلاک

سوزیم و شوئیم از اشک و از آه

از لطف آن قد و زحسن آن خد

نه دل بسرو و نه چشم بر ماه

خورشید هر روز آید بکویت

تا چهره ساید بر خاک درگاه

منت زدونان تا کی پی نان

همت زحیدر رزق از خدا خواه

میخانه ظلمات آب خضر می ‏

خضر است آگاه زین رسم و این راه

از عشق بازی خوشتر ندیدم

زاوقات عشاق صد لوحش الله

آشفته در ذکر از زلف و رویش

هم در شبانه هم در سحرگاه

از هر چه جز عشق کردیم توبه

جز مدح حیدر استغفرالله

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
حافظ

عیشم مدام است از لعل دلخواه

کارم به کام است الحمدلله

ای بخت سرکش تنگش به بر کش

گه جام زر کش گه لعل دلخواه

ما را به رندی افسانه کردند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حافظ
امیرعلیشیر نوایی

گر حکم قتلم فرمود دلخواه

جان مژده دادم الحمدلله

ای شیخ جاهل در دیر و اهل

ما را که نبود سوی حرم راه

ساقی مستم می ده به دستم

[...]

فیض کاشانی

امر خلافت، گر نیست دلخواه

گردن نهادیم، الحکم لله

خلقی به تضلیل، از راه بردند

پیران جاهل، شیخان گمراه!

ما پیر و جاهل، کمتر شناسیم!

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فیض کاشانی
بیدل دهلوی

بر شعله تا چند نازیدن‌کاه

در دولت تیز مرگی‌ست ناگاه

صد نقص دارد ساز کمالت

چندین هلال است پیش و پس ماه

در فکر خویشیم آزادگی کو

[...]

مشتاق اصفهانی

از پرتو مهر، شد آخر آن ماه

محفل فرزندم، الحمدالله

دامان خرگاه، تا برزد آن ماه

شد ماه پنهان، در زیر خرگاه

ما را بکویش خیزد چه از آه

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه