عشق نگوئی که بر قرار نماند
حسن تو چون دید مستعار نماند
بلبل شیدا بنه هوای گل از سر
کاین گل و این باغ و این بهار نماند
گر بکشی تیغ امتحان تو بمیدان
عاشق تو جز یک از هزار نماند
پنجه که گفتی کنمن بخون تو رنگین
کودکی و عهدت استوار نماند
زآه من ای آینه بیا و بپرهیز
تا که برخساره ات غبار نماند
گر بچمد سرو قد تو بگلستان
سرو باین ناز و اعتبار نماند
پرده فروهل بتا زروی نگارین
تا که جهانت بانتظار نماند
محو نگردد نشان کشته عشقت
نقش انا لحق بجا و دار نماند
خط تو دارد نشان زلشکر حسنت
وه که بدست کس اختیار نماند
بی دهنت نیست نقل عیش مهیا
بی لب تو باده خوشگوار نماند
راست چو تیغ شهست آن خم ابرو
کش تنی اندر بکارزار نماند
شاه ولایت چراغ راه هدایت
آنکه جز او کس بکردگار نماند
ساغری آشفته وار کش زشرابش
تا بسرت دردی از خمار نماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عشق و زیبایی محبوبش اشاره میکند و میگوید که عشق تنها در لحظات زیبای زندگی پایدار است وگرنه به زودی از بین میرود. او با تصاویری شاعرانه، از گذرا بودن فصلها و زیباییها سخن میگوید و به مخاطب یادآوری میکند که هیچ چیز در این دنیا ابدی نیست. همچنین به زیباییهای محبوبش و آزمایشهای عشق اشاره میکند و میگوید که در عشق واقعی، نشانههایی از محبت باقی میماند. به طور کلی، این شعر انعکاسی از زودگذر بودن زیبایی و عشق است و تأکید بر لزوم قدردانی از لحظات شیرین زندگی دارد.
هوش مصنوعی: عشق را نگو، زیرا هیچ چیزی نمیتواند به ثبات و استواری آن پایبند باشد. زیبایی تو همچون یک دیدگاه موقت است که نمیتواند دائمی بماند.
هوش مصنوعی: بلبل عاشق را ترک کن، زیرا دیگر از گل و باغ و بهاری خبری نخواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر تو در میدان عشق امتحانی به راه بیندازی، هیچ یک از عاشقان جز یک نفر از هزار نفر باقی نخواهند ماند.
هوش مصنوعی: وقتی که گفتی دستهایت را به سوی من دراز کن، در واقع به یاد رنگین کمان کودکیام بودی، ولی عهد و پیمانت پایدار نماند.
هوش مصنوعی: ای آینه، از آه من بپرهيز تا بر چهرهات غبار و کدورتی باقی نماند.
هوش مصنوعی: اگر قامت زیبای تو در باغ گل بیفتد، ناز و زیبایی دیگر سروسهای آنجا همچنان باقی نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: ای معشوقه زیبا، پرده را کنار بزن و خود را نشان بده تا جهان تو در انتظار نماند.
هوش مصنوعی: عشق تو چنان عمیق و ماندگار است که حتی پس از مرگ نیز نشانهاش باقی میماند و هیچ چیز نمیتواند آن را از بین ببرد. عشق من به تو فراتر از زمان و مکان است و در دل من حک شده است.
هوش مصنوعی: خط تو نشانهای از زیباییها و جذابیتهای توست. واویلا! کسی نمیتواند بر این زیباییها تسلط پیدا کند.
هوش مصنوعی: بدون دندانهای تو، شادی و لذت فراهم نخواهد شد و با لبان تو، شراب خوشبو دوام نخواهد یافت.
هوش مصنوعی: چشم و ابروی زیبا همچون تیغ برندهای است که در میدان جنگ، هیچ کس نمیتواند در برابر آن دوام بیاورد.
هوش مصنوعی: پادشاهی که رهبری و راهنمایی را در دست دارد، نور و روشنی در مسیر هدایت است و هیچکس جز او نمیتواند به خدا نزدیک شود.
هوش مصنوعی: یک لیوان پر از شراب را به طور بیجنب و جوش بنوش تا هیچ دردی از خماری بر سرت باقی نماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حسن تو دایم بدین قرار نماند
مست تو جاوید در خمار نماند
ای گل خندان نوشکفته نگه دار
خاطر بلبل که نوبهار نماند
حسن دلاویز پنجهایست نگارین
[...]
هیچ گلستان، به روی یار نماند
صفحه مانی بدان نگار نماند
بی گل روی توام بهار خزان شد
جای خزان است اگر بهار نماند
گر ببرد باد بوی عنبر زلفت،
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.