ای دفتر نکوئی تو نقش دلپذیری
به باشد از امیری در خیل تو اسیری
ای چشم مست دلدار ای آهوان خونخوار
ترکی زخوردن خون ناچار ناگزیری
ما مست بی سر و پا تو خود حکیم دانا
از تو صواب نبود کز ما خطا نگیری
چندانکه بود منظور در شهر حسن مشهور
صرف نظر نشاید از تو که بی نظیری
در کشت و باغ و بستان تا آمدی خرامان
در چهره تو خیره ماند ارغوان و خیری
ای سنبلِ دُو گیسو ، از یاد کِی رَوی تو،
روئیده ضمیران وار در گلشن ضمیری
افراختی چو پرچم از غمزه کن سپاهی
افروختی چو مجمر بر نه زخط عبیری
ایعشق در جنایت رخ ساید آفتابت
عرشت کمینه پایه است از غایت حقیری
گر در طلب شدم سست ای نوجوان برآنم
کاز قامت جوانان سازم عصای پیری
آشفته دوخت کسوت بازاز ولای مولی
من میکنم امیری در خرقه فقیری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر توصیف زیبایی و جذابیت معشوق است. شاعر از دلپذیری چهرهی محبوب و تأثیر عمیق او بر دلهای عاشقان به تصویر میکشد. او به احساس شراب و مستی اشاره میکند و بیان میکند که عشق و زیبایی معشوق باعث میشود که عاشقان خطا نکنند. در ادامه، شاعر با تشبیه معشوق به گل و باغ و وصف زیباییهای طبیعی، به بینظیر بودن محبوب اشاره میکند. همچنین، او به احساساتی چون عشق و درد که به وجود میآید، میپردازد و در نهایت، بیان میکند که حتی در حالت فقر و ناداری، عشق به معشوق را در خود احساس میکند.
هوش مصنوعی: ای دفتر خوبی، تو تصویری زیبا و دلنشین داری، بهتر از این نخواهد بود که بر تو حکایتهای زیبایی از یک فرمانروا باشد که در میان سپاهیانش اسیر شده است.
هوش مصنوعی: ای چشمان زیبا و افسونگر محبوب، ای آهوان وحشی و بیرحم، تو ناچار باید خون خود را بریزی و از این وضعیت گریزی نیست.
هوش مصنوعی: ما در حالت مستی و بیخودیم، اما تو ای حکیم دانا، بر تو روشن است که از ما نباید انتظار درستکاری داشته باشی و نباید به خطاهای ما زحمت بکشی.
هوش مصنوعی: هرچقدر که در شهر، زیباییها و خوشفرمیها مشهور و معروف باشد، باز هم نمیتوان از تو غافل شد، زیرا تو در این میان بینظیری.
هوش مصنوعی: زمانی که تو با ناز و زیبایی به کشتزار و باغ قدم گذاشتی، گلهای ارغوان و دیگر زیباییها به تماشای چهرهات ماندند و مجذوب تو شدند.
هوش مصنوعی: ای سنبل دوگیسو، تو کی از یاد میروی؟ تو در دلها همچون گلی در باغ دلها شکفتهای.
هوش مصنوعی: تو با چشم خود افراشتهاید، مانند پرچم، و با یک نگاه، سپاهی به وجود آوردهاید. همچنان که مجمر (آتشدان) با سوختن و جرقه زدن، شعله و نوری پراکنده میکند.
هوش مصنوعی: عشق در جنایت به خوبی نمایان میشود، مانند خورشیدی که در عرش قرار دارد و از شدت حقارت و پایینتر بودنش، در عرش میدرخشد.
هوش مصنوعی: اگر در جستجوی هدفی با وسوسه و ضعف باشی، ای جوان، میخواهم که از قامت و استواری جوانان بهره بگیرم تا بتوانم در سختیهای زندگی به عنوان پشتیبانی، عصای پیریام باشد.
هوش مصنوعی: من بههمریختگی و عدمنظم لباس فروشگاه را در این وضعیت با ولایتی که به مولای من تعلق دارد، میپوشم و در این حال، در لباس فقیرانهام، خود را مانند یک امیر میبینم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر روشنی تو یارا یا خود سیه ضمیری
در هر دو حال خود را از یار وانگیری
پا واگرفتن تو هر دو ز حال کفر است
صد کفر بیش باشد در عاشقان نفیری
پاکت شود پلیدی چون از صنم بریدی
[...]
هر سلطنت که خواهی میکن که دلپذیری
در دست خوبرویان دولت بود اسیری
جان باختن به کویت در آرزوی رویت
دانستهام ولیکن خونخوار ناگزیری
ملک آن توست و فرمان مملوک را چه درمان
[...]
آیا بُوَد که روزی از دوستان بشیری
آرد به دوستداران پیغام دلپذیری
ای بوی آشنائی از کوی کیست کائی
خود نکهت بهشتی یا نفحه عبیری
آوخ که خانه دل در عشق خوبرویان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.