زقتل بنده اگر خواجه میشود خوشنود
زیان کند سرو خرسندی از تو گیرد سود
ذبیحه گرچه با ضحی بهر دیار کشند
قبول کعبه بمقدار حاجیان افزود
زداغ عشق توام دل چو لاله خود رنگست
زآب و تیغ نشاید که رنگ لاله زدود
تو را زنکهت گل جامه دوختیم بپا
بدر که پیرهن گل تو را بدن فرسود
بسنگ خاره نهان کرده ای تو آتش عشق
که از دم تو بگیرد چو شمع نفط اندود
پسند یار چو شد جان رقیب خشم گرفت
زخشم غیر چه غم دوست چون بود خوشنود
تو نیم خود زعنبر بفرق مه داری
چه حاجتست بمیدان بسر گذاری خود
اگر زصبر خورد آب باغ امیدت
زحنظلت رطب آرد زمقل شفتالود
زآه نیم شبم نرم گشت سنگ دلش
دگر مگوی بسوهان که آهنی میسود
بآتش رخ تو زلف دودی افکنده است
چنانکه عود نماید بدور مجمر دود
چه تخم در دل آشفته کشد بد دهقان
که حاصلی بجز از حب مرتضی نه درود
اگر که دست قضا ریزدم جسد از هم
در استخوان بجز از مهر او نخواهد بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عشق و دلدادگی شاعر میپردازد و نشان میدهد که حتی در صورت بروز مشکلات و ناگواریها، عشق و محبت به معشوق، همچنان قوی و پایدار باقی میماند. شاعر از زحمات و فداکاریهای خود برای محبوب صحبت میکند و تصریح میکند که عشق او در برابر سختیها و دردها همچنان درخشان و زنده است. همچنین اشاره میکند که زیبایی و جذابیت معشوقش چنان قوی است که تحسین و شگفتی برمیانگیزد و در نهایت بیان میکند که هیچ چیز جز عشق معشوق برای او ارزشی ندارد و حتی در صورت جدایی یا درد و رنج، محبت او همچنان در دلش باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: اگر آقا از کشته شدن بنده خوشنود شود، در واقع به خودش ضرر زده است، زیرا مانند سرو که از شادی تو بهرهمند میشود.
هوش مصنوعی: هر چند که قربانی را برای دیاری خاص میکشند، اما ارزش آن نزد کعبه به اندازهای است که به تعداد حاجیان افزوده میشود.
هوش مصنوعی: از آتش عشق تو، دل من مانند لالهای رنگین است؛ اما نه آب و نه تیغ توانایی پاک کردن رنگ لاله را دارند.
هوش مصنوعی: ما به خاطر زیباییات لباس زیبایی برایت تهیه کردیم، حالا باید برسی که پیراهن گلت به بدنت آسیب نرساند.
هوش مصنوعی: تو در دل سنگی، شعله عشق را پنهان کردهای؛ این عشق چنان است که با وزش دم تو، مانند شمعی که به روغن آغشته است، درخشان و سوزان خواهد شد.
هوش مصنوعی: وقتی که محبوب به خواستهاش رسید و جان رقیب را گرفت، از درد و خشم دیگری بینغم میشود. اما از غم دوست چه غم دارد، وقتی که در این وضعیت خوشنود است.
هوش مصنوعی: تو خود را از عطر خوش و ویژگیهای برجستهای مانند عطر مشک و زعفران پر کردهای، پس نیازی به نمایش خود در میدان و جلب توجه دیگران نداری.
هوش مصنوعی: اگر با صبر و شکیبایی، به آرزوهای خود امید داشته باشی، در نهایت به ثمر میرسی و نتایج شیرینی از زحماتت خواهی دید.
هوش مصنوعی: از غم و نالههای شبانهام، دل سخت او نرم شد. دیگر از حکایت من به کسی نگو که او مانند آهن است و نمیتواند احساس کند.
هوش مصنوعی: چهره تو همچون آتشی است که زلفی دودی را به نمایش گذاشته، به گونهای که شبیه بوی عود در اطراف مشعل دود پخش میشود.
هوش مصنوعی: بد دهقان در دل آشفتهاش چه بذر و امیدی میتواند بکارد، وقتی که حاصل کارش جز عشق و محبت به مرتضی چیزی دیگر نیست.
هوش مصنوعی: اگر تقدیر من را به مرگ بکشاند، جز عشق او در وجودم چیزی باقی نخواهد ماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر چه عذر بسی بود روزگار نبود
چنان که بود به ناچار خویشتن بخشود
خدای را بستودم، که کردگار من است
زبانم از غزل و مدح بندگانش نسود
همه به تنبل و بند است بازگشتن او
[...]
همی روی و من از رفتن تو ناخشنود
نگر به روی منا تا مرا کنی پدرود
مرو که گر بروی باز جان من برود
من از تو ناخشنود و خدای ناخشنود
مرا ز رفتن تو وز نهیب فرقت تو
[...]
از اهل ملک در این خیمهٔ کبود که بود
که ملک ازو نربود این بلند چرخ کبود؟
هر آنکه بر طلب مال، عمر مایه گرفت
چو روزگار بر آمد نه مایه ماند و نه سود
چو عمر سوده شد و، مایه عمر بود تو را
[...]
خزان ببرد ز بستان هر آن نگار که بود
هوا خشن شد و کهسار خشک و آب کبود
نگارهای نو آئین ز گلستان بسترد
پرندهای بهاری ز بوستان بربود
ز کله های بهاری نه بوی ماند و نه رنگ
[...]
ز بار نامه دولت بزرگی آمد سود
بدین بشارت فرخنده شاد باید بود
نمونه ای ز جلالت به دهر پیدا شد
ستاره ای ز سعادت به خلق روی نمود
به باغ دولت و اقبال شاخ شادی رست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.