محراب نخواهم خم ابروی تو دارم
زُنّار نبندم شکن موی تو دارم
زاهد به حرم نازد و راهب به کلیسا
من فارغم از این دو سر کوی تو دارم
گر بت بپرستم من روی تو صنم بس
ور کعبه ستایم خم گیسوی تو دارم
یک هفته نپایید و به تاراج خزان رفت
میگفت گل ار رنگ تو و بوی تو دارم
حاشا که برم منتی از سد ره و طوبی
در گلشن دل تا قد دلجوی تو دارم
من تشنه و خال از لب نوشین تو سیراب
من مسلمم و رشک به هندوی تو دارم
شیر فلکت چشم سیه دید و همی گفت
من شیرم و اندیشه ز آهوی تو دارم
گر خضر به ظلمات پی آب بقا رفت
من آرزوی خاک سر کوی تو دارم
به دست خدا دستی و برهان ز جهانم
چون روی امید از دو جهان سوی تو دارم
همچون گل آمیخته با گل بودم خاک
هر کس گذرد داند من بوی تو دارم
با پنجهٔ پولاد به من خصم جهانی
آشفتهام و تکیه به نیروی تو دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در سر هوس غمزه جادوی تو دارم
پیوسته نظر بر خم ابروی تو دارم
هر موی تو زنجیر من شیفته شاید
کاشفتگی از سلسله موی تو دارم
در حلقه سودازدگان جوی دلم را
[...]
دیری است که دل در شکن موی تو دارم
جان در قدم قامت دلجوی تو دارم
افسر به سر از خاک سر کوی تو دارم
دل در هوس طرّه گیسوی تو دارم
برخیز نگارا که ز فرمودهٔ خسرو
موزون غزلی چون قد دل جوی تو دارم
نیکوست که در پیش تو خوانم غزل شاه
زیرا که هوای رخ نیکوی تو دارم
بشنو ز من اشعار ملک ناصردین را
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.