گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

ممکنی را گرچه ممکن چاره ای در کار نیست

لیک چون من هیچکس در کار خود ناچار نیست

آتشی دارم که نتوانم نهفتن در درون

هست سری در دلم که ام قوه اظهار نیست

لیک غماز است اشک و پرده در آه است آه

دوست و دشمن خبر شد حاجت گفتار نیست

مستم و خواهم زهوشیاران دوای درد خویش

آه کاندر دور ما یک عاقل و هشیار نیست

گر بکوهی درد دل گویم بنالد با صدا

پس اگر خواهم بگویم کس به از دیوار نیست

کو طبیبی تا کند درمان آزار دلم

کس نمی بینم که ما را در پی آزار نیست

من گرفتار یار نبود که ام برد باری زدل

باری آن یاری کجا کز او بدوشم بار نیست

نیست اندر مسجد و میخانه مطلب جز یکی

حق پرستی بیگمان در سبحه و زنار نیست

صرف مهر این و آن آشفته کردی عمر خویش

گر جفا از این و آن میبری بسیار نیست

چاره گر خواهی بکار خود مدد جو از عل

آنکه عالم را جز او کس نقطه پرگار نیست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
فرخی سیستانی

اندرین گیتی به فضل و رادی او را یار نیست

جز کریمی و عطا بخشیدن او را کار نیست

تیز بازاری همی بینم سخا را نزد او

اینت بازاری که در گیتی چنین بازار نیست

از پی نام بلند و از پی جاه عریض

[...]

ناصرخسرو

جز جفا با اهل دانش مر فلک را کار نیست

زانکه دانا را سوی نادان بسی مقدار نیست

بد به سوی بد گراید نیک با نیک آرمد

این مر آن را جفت نی و آن مر این را یار نیست

مرد دانا بدرشید و چرخ نادان بد کنش

[...]

خواجه عبدالله انصاری

روز محشر عاشقان را با قیامت کار نیست

کار عاشق جز تماشای و صال یار نیست

از سر کویش اگر سوی بهشتم می برند

پای ننهم که در آنجا وعدهٔ دیدار نیست

قطران تبریزی

روز کوشیدن چو تیغت شیر جان او بار نیست

روز بخشیدن چو کفت ابر گوهر بار نیست

نابریده تیغ تو روز وغا پولاد نیست

نابسوده کف تو روز عطا دینار نیست

در خور گفتار هرکس مر ترا گفتار نیست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
امیر معزی

ذوالجلال‌ است آن‌ که در وصف جلالش بار نیست

هرچه خواهد آن‌ کند کاری برو دشوار نیست

ملک او را ابتدا و انتها و عزل نیست

ذات او را آفت و کیفیت و مقدار نیست

آن خداوندی‌ که هست او بی‌نیاز از بندگان

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه