زلف حجاب چهره کن تا که جهان سیه کنی
پرده بگیر تا که خون در دل مهر و مه کنی
چشم تو مست شد زمی لعل تو میفروش وی
چند بشیخ و محتسب راز تو مشتبه کنی
رخت بمیکده ببر جامه بآب می بشو
بر سر کار زاهدان عمر چرا تبه کنی
غبغب مهوشان بود تا کی منزل دلت
یوسف مصر خویش را چند اسیر چه کنی
راه دراز و شب سیه آشفته رهنما بجو
خضری و باید از کرم روی مرا بره کنی
عیب چه میکنی مرا کز پی او دوم بسر
از پی کهربا شدی منع چرا به که کنی
چشم ازل توئی و ما در قدم تو پی سپر
خاکم و کیمیا شوم گر تو بمن نگه کنی
پرتو نور سرمدی جای نشین احمدی
خواه به میکده گذر خواه به خانقه کنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر، به زیبایی و معانی مرتبط با عشق و عرفان پرداخته است. شاعر از معشوق میخواهد که حجاب چهره را کنار بزند و خود را نمایان کند تا دلهای عاشقانهاش روشن شده و دنیا را به رنگ خود درآورد. او به مستی ناشی از عشق اشاره میکند و ناتوانی در مخفی کردن رازهای عشق را مورد تأکید قرار میدهد.
شاعر به تصوف و زندگی زاهدانه نیز اشاره میکند و از یار میخواهد که از قید و بندهای دنیوی بیرون بیاید و به میکده برود. او همچنین بر تأثیر نگاه معشوق بر خود و تلاش برای دستیابی به رهایی از قید و بندهای مادی تأکید میکند. در نهایت، شاعر به نور الهی و رهنمایی معشوق اشاره میکند که میتواند او را به هر دو سوی عشق و تصوف هدایت کند.
این شعر به نوعی دعوت به اتحاد با معشوق و رهایی از دنیاهای مادی است.
هوش مصنوعی: زلف تو را به عنوان پوششی بر چهرهات قرار بده تا دنیای اطراف را تیره و تار کنی. پردهای بکش تا عشق و احساس درونت را به دیگران نشان ندهی.
هوش مصنوعی: چشم تو به خاطر زیبایی لعل و رنگین خود مست و سرمست شده است. ای میفروش، بس کن! چرا که راز تو را به سختی میتوان فهمید و دینیان و نصیحتدهندگان در درک آن دچار اشتباه میشوند.
هوش مصنوعی: لباس خود را به میکده ببر و با شراب بشوی. چرا عمرت را برای کار زاهدان هدر میدهی؟
هوش مصنوعی: زیباییهای دلربا تا کی میتوانند ما را درگیر کنند؟ دل تو باید سالها در انتظار یوسف مصر بماند، اما آیا واقعاً میخواهی که این همه اسیر ناز و کرشمههای دیگران باشی؟
هوش مصنوعی: در این متن، شاعر به توصیف یک سفر سخت و طولانی و شب تاریک و نگرانکننده میپردازد. او از راهنمایی و هدایت میخواهد که به دنبال راهی باشد و از لطف و محبت شخصی سخن میگوید که میتواند او را از این وضعیت نجات دهد. در کل، داستانی از جستجوی امید و نجات در شرایط دشوار است.
هوش مصنوعی: چرا به من ایراد میگیری؟ من که برای او به دنبال هدفی هستم. چرا مانع من میشوی وقتی که تو نیز به خاطر چیزی ارزشمند تلاش میکنی؟
هوش مصنوعی: چشمان تو از ابتدای هستی وجود دارند و من در برابر تو به مانند سپری از خاک هستم. اگر نگاهی به من بیندازی، میتوانم به طلا و ارزشمندی تبدیل شوم.
هوش مصنوعی: به دنبال نور جاودانی باش، چه در راه گشت و گذار در میکده و چه در تصوف و خانقاه، همیشه به یاد احمدی (پیامبر) باش.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.