ای به بالات راست کسوت ناز
دو جهان بر درت بعجز و نیاز
کوته است از حصار قلعه عشق
دست فتنه اگر چه گشت دراز
دل مسکین طپان از آن خم زلف
چون کبوتر که شد بچنگل باز
هر که افتاد در کمند بتان
نگذارند تا که آید باز
دوخته بازویش زدیدن غیر
هر کرا چشم شد بری تو باز
در سرائی که میهمان شد عشق
لوث عقلش زشش جهت پرداز
پرتو شمع خواست پروانه
گو بسوز از جفای یار و بساز
چشم بودم بر آن کمان ابرو
غافل از چشمکان تیرانداز
پرنیان است خار راه حجاز
ذلت اندر طریق عشق اعزاز
ببرد عشقت ای نگار خجند
ببرد شوقت ای بت طناز
شوق لیلی زخاطر مجنون
ذوق محمود را زروی ایاز
گل چو از چهره پرده بردارد
بلبل مست برکشد آواز
ای شهنشاه کشور توحید
ای علی ای امین پرده راز
همچو مرغی که اوفتد بقفس
مانده آشفته تو در شیراز
باز کن بال او زدست کرم
تا کند در هوای تو پرواز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و حال و احوال عاشق میپردازد. شاعر از عشق و نیاز خود به معشوق میگوید و از سختیها و دردهای ناشی از این عشق سخن میرانَد. او عشق را به قلعهای تش比هد میدهد که به آن دسترسی نیست و دلش را همچون پرندهای در قفس توصیف میکند. شاعر همچنین به معشوق اشاره میکند که با زیبایی و جذابیت خود دل عاشقان را میرباید و آرزوی پرواز و آزادی را در دل او زنده میکند. در نهایت، او درخواست میکند که معشوق با کرم خود دست عاشق را بگیرد و او را به آغوش خود بازگرداند.
هوش مصنوعی: ای کسی که در بالای خود، لباس ناز و زیبایی داری، دو جهان در مقابل در تو به ناتوانی و احتیاج ایستادهاند.
هوش مصنوعی: عشق به قدری قوی است که حتی اگر مشکلات و فتنهها به وجود بیاید، نمیتوانند مانع آن شوند. در واقع، عشق بلندتر از هرگونه موانع و چالشهاست.
هوش مصنوعی: دل بیچارهام به خاطر آن موهای تابدار مانند کبوتر، مثل کبوتر در چنگال شکارچی میزند.
هوش مصنوعی: هرکس که در دام زیباییهای محبوبان بیفتد، نمیتوانند او را رها کنند تا وقتی که دوباره به آنجا برگردد.
هوش مصنوعی: او چنان مهارت دارد که هرگز به غیر از خود نظر نمیاندازد و وقتی تو را میبیند، تمام حواسش به تو جلب میشود.
هوش مصنوعی: در جایی که عشق به مهمانی آمده، عقل او به خاطر عشق منحرف شده و توانایی درک واقعیات را از دست داده است.
هوش مصنوعی: پروانه به نور شمع مینگرد و از او میخواهد که بسوزد، زیرا از سختی و نادانی معشوق رنج میبرد و به همین دلیل میکوشد با این درد کنار بیاید.
هوش مصنوعی: چشم من به آن کمان ابرو بود، غافل از چشمان تیرانداز.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، حتی سختیها و مشکلات نیز به شکل زیبا و باارزشی ظاهر میشوند و نشاندهندهی شرافت و افتخار هستند.
هوش مصنوعی: عشق تو مرا به شدت میبرد و شوق و ناز تو همچون بت دلربا میگیرد.
هوش مصنوعی: شوق لیلی در دل مجنون، زیبایی و خوشی محمود را از افکار ایاز تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: وقتی گل زیباییاش را نشان دهد، بلبل سرمست شروع به آواز خوانی میکند.
هوش مصنوعی: ای پادشاه سرزمین یگانگی، ای علی، ای نگهبان اسرار.
هوش مصنوعی: مانند پرندهای که در قفس گرفتار شده و ناآرام است، تو نیز در شیراز دچار سردرگمی و پریشانی هستی.
هوش مصنوعی: اجازه بده تا او بال و پرش را باز کند و با لطف و مهربانی، در هوای تو پرواز کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زندگانی چه کوته و چه دراز
نه به آخر بمرد باید باز؟
هم به چنبر گذار خواهد بود
این رسن را، اگر چه هست دراز
خواهی اندر عنا و شدت زی
[...]
سرو ساقی وماه رود نواز
پرده بر بسته در ره شهناز
زخمه رودزن نه پست ونه تیز
زلف ساقی نه کوته ونه دراز
مجلس خوب خسروانی وار
[...]
زندگانی چه کوته و چه دراز
نه بآخر بمرد باید باز؟
هم بچنبر گذار خواهد بود
این رسن را اگر چه هست دراز
خواهی اندر عنا و شدّت زی
[...]
ای تو را آروزی نعمت و ناز
آز کرده عنان اسپ نیاز
عمرت از تو گریزد از پس آز
تو همی تاز در نشیب و فراز
بر در بخت بد فرود آید
[...]
چند گویی که نشنوندت راز
چند جویی که می نیابی باز
بد مکن خو که طبع گیرد خو
ناز کم کن که آز گردد ناز
از فراز آمدی سبک به نشیب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.