گر در حریم عشق کسی محرم اوفتد
در سر هوای کعبه و دیرش کم اوفتد
از جم بیار یاد چو جام طرب کشی
کز صد هزار شاه یکی چون جم اوفتد
گر مریمی زروح قدس بارور شود
شاید که زاده اش چو تو عیسی دم اوفتد
تعویذ خط بیار بر آن لعل لب زمشک
ترسم بدست اهرمن این خاتم اوفتد
گردد مثَل به طرزِ خُوی افشانیِ رُخَت،
بر برگ لاله گر بچمن شبنم اوفتد
شاید که حور زاید چون تو پری نژاد
حور و پری که جفت بنی آدم اوفتد
گفتم رخ تو بدر و کمان ابرویت هلال
بر بدر کی هلال سیه توام اوفتد
شد عالمی خراب بجز طاق میکده
نازم بآن بنا که چنین محکم اوفتد
شادی دهر را ثمری نیست غیر غم
خرسند خاطری که قرین غم اوفتد
گر بر دلی جراحتی آید زبون شود
جز داغ عشق کاو بدرون مرهم اوفتد
جز گفته پریشان زآشفته نشنوی
چون از خیال زلف کجت درهم اوفتد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مویت رها مکن که چنین بر هم اوفتد
کآشوب حسن روی تو در عالم اوفتد
گر در خیال خلق پری وار بگذری
فریاد در نهاد بنی آدم اوفتد
افتاده تو شد دلم ای دوست دست گیر
[...]
دانم که زلف از چه خم اندر خم اوفتد
تا صید دل به بند غمت محکم اوفتد
جز آن دهان که در سخن آید به آشکار
بیرون ز قطره هیچ ندیدم یم اوفتد
چه جای کشته بر تو کند خون دل حلال
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.