این چه بلبل که چو گوش کند آوازش
غنچه طوطی صفت آید زپی پروازش
نقش او بسته صورتگر و بازش نکشد
با نیاز آمده ام تا کشم از جان بازش
عکس ساقی بدرون داشت نهان باده ناب
وه که ای جام بلورین کند افشا رازش
بگدائی در میکده سازد درویش
که سلاطین دو عالم بکنند اعزازش
زخمه بر پرده عشاق زن ایمطرب عشق
که زآهنگ دگر شور گرفته سازش
دل سودازده آن مرغ که پرواز گرفت
نه چنان رفته که بینند دگر ره بازش
یوسف مصری اگر بندگی عشق نکرد
که نودی بعزیزی زجهان ممتازش
دل آشفته ززلفت گذرد چون بپرد
صعوه ای را که گرفتست بچنگل بازش
تا کی این سبحه و آن دفتر آلوده بزرق
سعی کن در قدم پیر مغان اندازش
پیر میخانه وحدت علی آن مخزن عشق
که بجز عقل نخستین نبود انبازش
ای خوشا طوس و خوش آن روضه جنت تمثال
وقت آنست که آنجا بری ای شیرازش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و زیباییهای آن میپردازد. شاعر از طبع بلبل و آوازش سخن میگوید و به تاثیر این آواز بر دلها و عشقها اشاره میکند. او به کسانی که در میخانهها مشغول عبادت عشق هستند، اشاره میکند و به اهمیت عشق و زیبایی در زندگی میپردازد. در این شعر، شاعر به معنای عمیق عشق و پیوند آن با خلسهی روحانیت و رازهای پنهان اشاره داشته و در نهایت به جنت و روحی شاداب در طوس اشاره میکند، که دعوت به آنجا و لذت از زیباییهایش را میکند.
هوش مصنوعی: این چه بلبل است که وقتی صدایش را میشنوی، غنچهای شبیه به طوطی به دنبال پروازش میآید؟
هوش مصنوعی: صورتگر چهرهای از او خلق کرده و نمیتواند او را رها کند. من با احتیاج آمدهام تا از جانم برای او فداکاری کنم.
هوش مصنوعی: تصویر ساقی به طور پنهانی داخل بادهای خالص قرار دارد و ای جام بلوری، راز این باده را فاش میکنی.
هوش مصنوعی: یک درویش در میخانه درخواست میکند که او را به گونهای محترم بشمارند که حتی پادشاهان دو جهان نیز به او احترام بگذارند.
هوش مصنوعی: نواختن ساز عشق را آغاز کن و عشق را با صدای جدیدی به تصویر بکش، چون دلهای عاشق از نگاهی متفاوت به وجد آمدهاند.
هوش مصنوعی: دل بیمار آن پرندهای که پرواز کرد، به گونهای نیست که دیگران بخواهند مسیر بازگشتش را مشاهده کنند.
هوش مصنوعی: اگر یوسف مصری به عشق خدمت نمیکرد، هیچگاه ندا نمیرسید که او از دیگران ممتاز است.
هوش مصنوعی: دل آشفتگی که از زلف تو متاثر شده، مانند پرندهای است که به دام افتاده و به سیاهی و تاریکی میافتد. وقتی که از این حالت رهایی یابد، به سوی آزادی و آسمان پرواز میکند.
هوش مصنوعی: تا کی میخواهی به این کارها و مشغلههای بیفایده ادامه دهی؟ بهتر است تلاش کنی و این وسایل را به پاهای پیر و دانای مغان بسپاری تا به راه راست هدایت شوی.
هوش مصنوعی: پیر میخانه به عنوان نماد وحدت و عشق مطرح است، و اشاره دارد به اینکه او تنها با عقل اولیه و ناب خود همراه است و هیچ کسی جز او نمیتواند همدم او باشد. این مفهوم نشاندهنده یکتایی و عمیق بودن عشق است.
هوش مصنوعی: خوشا طوس و خوش بستان بهشتی که تصویری از بهشت است، زمانى که تو آنجا حاضر باشى، اى شهر شیراز!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کس ندیدهست به شیرینی و لطف و نازش
کس نبیند که نخواهد که ببیند بازش
مطرب ما را دردیست که خوش مینالد
مرغ عاشق طرب انگیز بود آوازش
بارها در دلم آمد که بپوشم غم عشق
[...]
هر دل غمزه کان غمزه بود غمّازش
هیچ شک نیست که پوشیده نماند رازش
شیر گیران جهانرا بنظر صید کنند
آن دو آهوی پلنگ افکن روبه بازش
هر زمان بر من دلخسته کمین بگشاند
[...]
نوگلی کو که شوم بلبل دستان سازش؟
سازم از تازه جوانان چمن ممتازش
در خمر طرهٔ طرار کمند اندازش
دل چنان رفت که در خواب ندیدم بازش
خواهی ار حال من و یار بدانی اینست
او بخون پیکر من میکشد و من نازش
چرخ را بیضه وش آورده بزیر پر خویش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.