شب قدر است این یا صبح نوروز
که کوکب سعد گشت و بخت فیروز
نباشد در شب قدر این سعادت
ندارد این صباحت صبح نوروز
بشیر از مصر میآرد بشارت
که کنعان نور دیگر دارد امروز
ز نو آتشکده از پارس برخاست
بشارت بر به پیر آتشافروز
دل ار نالد شبی در دام زلفت
نگیری خرده از مرغ نوآموز
سلامت بگذر ای زاهد سلامت
چه میخواهی ز عشق عافیتسوز
بگیرم گوش از گفتار ناصح
اگر گوید ز خوبان دیده بردوز
رسید آن برق عالمسوز از راه
برو چندان که خواهی خرمن اندوز
نورزی غیر عشق آل طه
طریق عشق زآشفته بیاموز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به مقایسه شب قدر و صبح نوروز میپردازد و بخت و سعادت را در شب قدر به تصویر میکشد. او میگوید که در این شب هیچ چیز به زیبایی صبح نوروز نیست. بشارتی از مصر میآید که نشان دهنده نور جدیدی است. شاعر همچنین درباره عشق و دلباختگی سخن میگوید و به زاهدان یادآور میشود که عشق واقعی، باید درک شود و به جای گوش دادن به نصیحتها، باید به عشق و تجربهٔ آن پرداخته شود. در نهایت، او ما را به یادگیری عشق حقیقی و خالص دعوت میکند.
هوش مصنوعی: این شب، شب قدر است یا صبح نوروز؟ ستاره سعد طلوع کرده و بخت ما خوشبخت است.
هوش مصنوعی: در شب قدر، این سعادتِ خاص وجود ندارد که زیبایی صبح نوروز را داشته باشد.
هوش مصنوعی: بشیر از مصر خبر خوشی میآورد که امروز کنعان (سرزمین موعود) نور تازهای دارد.
هوش مصنوعی: آتشکدهای جدید در سرزمین پارس ایجاد شد و این خبر خوشی برای پیر آتشافروز است.
هوش مصنوعی: اگر دل شبها در دام گیسوانت ناله سر دهد، نباید به این نالهی آن پرندهی نوآموز خرده بگیری.
هوش مصنوعی: ای زاهد، به سلامت برو و زود بگذر. برای چه چیزی از عشق، که آرامش را به هم میزند، میخواهی؟
هوش مصنوعی: اگر نصیحتی کنم و بگوید که از چشم خوبان دور بمون، من به حرف او گوش نمیدهم.
هوش مصنوعی: برق قوی و خیرهکنندهای به تو رسیده است، برو و تا جایی که میخواهی بهرهبرداری کن و به دست آوردی انبوه از آنچه میخواهی.
هوش مصنوعی: نورزی غیر از عشق اهل بیت، راه عشق را از دل آشفتگان بیاموز.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو بر رزم دلیران تنگ شد روز
یکی غُرم دونده شد یکی یوز
بوره بلبل بنالیم از سر سوز
بوره آه سحر از مو بیاموز
تو از بهر گلی ده روز نالی
مو از بهر دلآرامم شو و روز
مکن شوخی وفاداری در آموز
ز موش دام در زاغ دهن دوز
جوانی را دلی پر خون جگرسوز
مگر بر دار میکردند آن روز
اگر کی در فرینداش یوقسا یاوز
اوزن یلداسنا بو در قلاوز
چپانی برک دت قر تن اکشدر
اشیت بندن قراقوزیم قراقوز
اگر ططسن اگر رومین وگر ترک
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.