سرو و گل گوئی از چمن برخاست
سرو گل رو از انجمن برخاست
نه بسوای گل ببوی تو بود
شور بلبل که از چمن برخاست
رفت و بنشست با رقیب ببزم
راست خواهی بقتل من برخاست
نیست کس را ببزم جای نشست
تا که آن سرو سیم تن برخاست
پی آثار لیلی و سلمی
لاله از ربع و از دمن برخاست
خضر کی دیده گرد آب حیات
این نباتت که از دهن برخاست
گر بلائیست زآن قد و بالاست
فتنه زآن چشم پرفتن برخاست
نم آبی فشاند چشمم دوش
کز ره جان غبار تن برخاست
داغها داشتم نهان در جان
لاجرم دودم از کفن برخاست
نیست جز نور شمع پروانه
پرتوی گر زپیرهن برخاست
سر نهد بحر عشق را چو حباب
هر کس اینجا بما و من برخاست
بر سر کوی تست خاک نشین
گر زبتخانه برهمن برخاست
در درون جلوه کرد نور علی
چون پری آمد اهرمن برخاست
شد گره در دل من آشفته
هر چه زان زلف پرشکن برخاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از زیبایی و جذابیت سرو و گل صحبت میکند که از جمعی برمیخیزند. بلبل شورانگیز را توصیف میکند که تحت تأثیر گل و سرو، از چمن برمیخیزد. شاعر همچنین به حسرت و عشق اشاره دارد، و بیان میکند که در میان شور و شوق، دلی آشفته دارد. در کل، شعر به بیان احساسات عاشقانه و زیبایی طبیعی میپردازد و از ارتباط عمیق انسانی با عشق و زیبایی گلها و سروها سخن میگوید.
هوش مصنوعی: سرو و گل از میان چمن بیرون آمدند و به جمعیت پیوستند.
هوش مصنوعی: بلبل که از میان گلها و عطر تو شاداب و سرمست است، تنها به خاطر زیبایی و بوی تو اینگونه شورانگیز میخواند.
هوش مصنوعی: او رفت و به جمع رقیب نشست، در هنگامهای که راستگویان حاضر بودند. تو همی خواستی که به خاطر من، دست به قتل او بزنند.
هوش مصنوعی: هیچکس جایی برای نشستن در میهمانی ندارد، تا وقتی که آن سرو خوش قامت بلند شود.
هوش مصنوعی: به دنبال نشانههای لیلی و سلمی، لاله از دشت و گلزار سر بلند کرده است.
هوش مصنوعی: خضر که در افسانهها نماد زندگی جاویدان است، چگونه میتواند گیاه تو را که از دهان تو بیرون آمده و نشانهای از حیات است، ببیند؟ این نشاندهندهی ارزش و اهمیت وجود تو و سرچشمهی زندگیات است.
هوش مصنوعی: اگر بلای عشق از قد و قامت اوست، فتنهای که از چشمانش برمیخیزد، ناشی از آن Beauty است.
هوش مصنوعی: دیروز چشم من اشکی ریخت که بر اثر آن غبار وجودم برطرف شد.
هوش مصنوعی: من غمهای زیادی در دل دارم که به خاطر آن، درد و رنج من به شکل بخاری از کفن بیرون میآید.
هوش مصنوعی: تنها نوری که پروانه را به سوی خودش میکشاند، از شمع ناشی میشود و اگر شعلهای از آن بلند شود، این نور از پیراهنش برمیخیزد.
هوش مصنوعی: هر کس که در این مکان حضور دارد، مانند حبابی که در دریاچه عشق غوطهور است، خود را به عشق میسپارد و از خود بیخبر میشود.
هوش مصنوعی: در کنار خیابان تو، من خاکنشین و بینهایت عاشق هستم، اگرچه در خانهای دیگر زندگی میکنم.
هوش مصنوعی: نور علی مانند پری در درون خود نمایان شد و اهرمن (نماد شر) به پا خاست.
هوش مصنوعی: دل من از هر طرف تحت تأثیر آن زلف پرچین و شکننده تو قرار گرفته و دچار اضطراب و سردرگمی شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
راست چون بانگش از دهن برخاست
خلق را موی بر بدن برخاست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.