گمان مدار که من از گزند مار بنالم
مگر زعقرب جرار زلف یار بنالم
مرا که افعی زلفت به پیچ وتاب فکند
عجب مدار که گاهی ززخم مار بنالم
خمار مستیم افزوده شد زنرگس ساقی
که می کشم همه شب باده و زخمار بنالم
بتار زلف ببند و بکش بتیر نگاهم
نیم مبارز عشق ار زکار زار بنالم
مرا بهار و خزان جمله بی تو صرف فغان شد
نیم چو بلبل کز گل بهر بهار بنالم
بناله شب همه شب همدمم بمرغ شب آهنگ
اگر بحلقه آن زلف تابدار بنالم
هر آنکه دور بود از دیار خویش بنالد
خلاف من که غریبانه در دیار بنالم
خبز زخنجر مژگان نداری و خم زلفش
تو را گمان که از آن طفل نی سوار بنالم
اگر که اشتری آشفته از مهار بنالد
بیا به بین که چو بگسستیم مهار بنالم
بلا چه پنجه قوی کرد و نیست قوه دفعش
زدست او ببر دست کردگار بنالم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به احساسات عمیق و دردناک خود در عشق اشاره میکند. او از گزندهای طبیعی مانند مار و عقرب نمیگوید، بلکه از زخمهایی که عشق و زلف یار به او میزند، ناله میکند. شاعر در حالت خمار و مستی به سر میبرد و شبها به یاد یار مینالد. او به حالت تنهایی و غریبی خود در دیاری بییار اشاره دارد و در غم فراق، مانند بلبل میخواند. همچنین، او اشاره میکند که حتی دردهای ناشی از زخمهای حقیقی نیز در مقایسه با زخمهای عشق چیزی نیستند. در نهایت، شاعر به بلایایی که عشق بر او آورده و قدرتی که برای مقابله با آن ندارد، اشاره میکند.
هوش مصنوعی: نمیگویم که از آسیب مار شکایت دارم، بلکه از درد نیش عقربِ زلف محبوب ناگزیرم به ناله.
هوش مصنوعی: به من که زلفهای تو مانند افعی در اطرافم پیچیده و مرا در بند خود گرفته، تعجب نکن که گاهی از درد و زخم این مار فریاد میزنم.
هوش مصنوعی: احساس مستی من بیشتر شده است، ای ساقی، در حالی که من هر شب سرگرم نوشیدن هستم و از این حالت دردی را به دل میزنم.
هوش مصنوعی: با زلف خود مانند تیری مرا هدف قرار بده و به سمت خود بکش، زیرا من در عشق مبارزی نیستم و اگر از درد و رنج خود شکایت کنم، تاثیری نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: تمام فصلها برای من بدون تو به غم و اندوه تبدیل شده است. من مانند بلبل در بهار، به خاطر دوری از گلها به شکایت نشستهام.
هوش مصنوعی: در دل شب، هر شب با من آوای مرغان شب همنواست. اگر به حلقهی آن زلف دلفریب بنالم، چه سرنوشتی خواهم داشت؟
هوش مصنوعی: هر کسی که از وطن خود دور باشد، برای درد و فراقش ناله و شکایت میکند، اما من بهطور متفاوتی در این دیار بیگانه، با غم و اندوه فریاد میزنم.
هوش مصنوعی: اگر به توصیف زیبایی محبوب اشاره کنیم، میتوان گفت که زیبایی چشمان او مانند زخم تیغ است و اگرچه موهایش مثل نی میباشد، تو نمیتوانی از آن به درستی درک کنی. در حقیقت، حسرت و ناراحتیام از این است که نمیتوانم احساسم را به درستی بیان کنم.
هوش مصنوعی: اگر زمانی شتری ناراحت و آشفته از تسمهاش ناله کند، بیایید و ببینید که من هم وقتی از کنترل خارج شدم، چه نالهای خواهم کرد.
هوش مصنوعی: مشکلات و بلاها چنان قدرتی دارند که نمیتوانم از عهدهی مقابله با آنها برآیم؛ پس باید به خدای بزرگ پناه ببرم و از او یاری بطلبم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شبان تیره که از تاب زلف یار بنالم
به خویش پیچم و همچون گزیده مار بنالم
نه آن گلی که به چشم و دلم ز مهر ببخشی
اگر سحاب بگریم اگر هزار بنالم
شبی سیاه و در او ساز رعد بینی و باران
[...]
کدام قصه دهم شرح و زار و زار بنالم
ز جور شمر دغا یا ز هجر یار بنالم
شبان تیره به درگاه کردگار، بنالم
ز جور چرخ و، ز بیداد روزگار، بنالم
چو نی به حال شهیدان نینوا بخروشم
به جان نثاری یاران جان نثار، بنالم
چو در خیال من آید نهال قامت اکبر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.