اول ای عشق گمانم که تو سودا بودی
عاقبت آفت دل دشمن جانها بودی
گاه در طلعت یوسف بتجلی در مصر
گاه شور افکن مجنون شده لیلا بودی
گفته بودم که بدانائی از اوجان ببرم
چون بدیدم بکمین دل دانا بودی
رخنه در کوه چو فرهاد بسی کردم آه
سخت تر ای دل سنگین تو زخارا بودی
مدتی پرده فکندی زعذرا عذرا
گاه در ربع و دمن مظهر سلمی بودی
جام جمشید شدی آینه اسکندر
گاه خنجر شده در پهلوی دارا بودی
رفتن و آمدنی بود به تبدیل لباس
اول و آخر ای عشق تو تنها بودی
گه شدی روح و دمیدی بدم روح قدس
گه بلب معجزه بخشای مسیحا بودی
ارنی گوی شدی گه بلباس موسی
گاه در وادی طور آتش سینا بودی
بد و نیک تو بمقدار بصیرت گویند
ورنه از پای بسر تو همه زیبا بودی
بیشتر عشق بود باعث رسوائی تو
گرچه آشفته از آغاز تو رسوا بودی
مگر ازعشق توئی سر خداوند حکیم
فاش گویم که علی عالی اعلا بودی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی
چاره عشق شکیب است دریغا بودی
خلق عالم همه دیوانه شدی چون من مست
حسن پنهان تو گر بر همه پدا بودی
گر گرفتی لب جانبخش تو در همنفسان
[...]
دوشم اسباب طرب جمله مهیا بودی
شاهد و نقل و می و عیش مهنا بودی
چنگ و نی نالهکنان بربط و دف در افغان
خندهٔ ساغر و هم گریهٔ مینا بودی
مطربان هر طرفی نغمهسرا چون داوود
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.