چو اوست طالب بخشش چرا طلب نکنی
چو دوست عیش پسندد چرا طرب نکنی
تو ماه و ماه بود آفت کتان و قصب
تو پیرهن زکتان جامه از قصب نکنی
تو پادشاهی و از مهر و کینه ناچاری
بدوست لطف و بدشمن چرا غضب نکنی
کدام شب که زوصل تو صبح عید نشد
کدام روز که از هجر خویش شب نکنی
تو نخل باغ بهشتی سخن بگو زآن لب
که از حلاوت او میل بر رطب نکنی
تو بت که آینه بنهاده ای برابر خویش
اگر صنم بپرستی بسی عجب نکنی
مسلم است که تقسیم نقطه ممکن نیست
اگر تو باطلش از حرف زیر لب نکنی
بسنگدل بت آئینه رو اگر بینی
دگر تو آینه اسکندر از حلب نکنی
شفای درد جهان گرچه پیش تست مسیح
بدرد عشق عجب باشدم که تب نکنی
تو طوطی عجم آشفته و شکر گفتار
ستم بود که مدیح از شه عرب نکنی
علی که از دو جهان بود او بود مطلب
زهر دو کون بجز بر درش طلب نکنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مسایل انسانی و روحی میپردازد و از فردی دعوت میکند که به جای طلب بخشش و شادابی در زندگی، به درون خود نگاه کند و از وجود خود بهرهبرداری کند. شاعر به نکتههایی اشاره میکند که نشان میدهد انسان باید از زیباییها و رحمتهای درون خود استفاده کند و به دوستی و محبت بپردازد، نه اینکه در کینه و قهر بماند. همچنین، اشاره به جاودانگی عشق و اهمیت گفتگو از زیباییها دارد و بر این نکته تأکید میکند که نباید در پی ظواهر مادی و فریبنده بود. در نهایت، به علی (ع) بهعنوان نماد دوستی و محبت اشاره میکند که باید از نور او بهرهمند شد و به سمت آرمانها و ارزشهای واقعی زندگی حرکت کرد.
هوش مصنوعی: اگر او خواهان بخشش است، چرا خود را طلبکار نمیکنی؟ وقتی دوست از زندگی لذت میبرد، چرا تو هم خوشی را جستجو نمیکنی؟
هوش مصنوعی: تو همچون ماهی و ماه به تابش تو شبیه است، اما زحمت کتان و نی تو را نمیتوان با لباسهای زبر و خشن مقایسه کرد.
هوش مصنوعی: تو در مقام پادشاهی هستی و نمیتوانی به خاطر محبت و کینهورزی، به دوستان لطف کنی و به دشمنان خشم بگیری.
هوش مصنوعی: در هیچ شبی که با یاد تو به صبح عید نرسیدم، و در هیچ روزی که به خاطر دوری تو شب را سپری نکردم، نیست.
هوش مصنوعی: تو همچون نخل بهشتی هستی، پس با زبانت از زیباییها بگو؛ چرا که لبهای تو آن چنان شیرین است که هیچگاه هوس میوه نمیکنی.
هوش مصنوعی: تو ای معشوق، که آینه را در مقابل خود قرار دادهای، اگر بت را بپرستی، باید بدانید که در این کار چیز عجیب و غریبی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: بدیهی است که نمیتوان نقطه را تقسیم کرد مگر اینکه تو به طور پنهانی از آن آزاده صحبت نکنی.
هوش مصنوعی: اگر دل سنگی داشته باشی و به زیبایی معشوق مانند آینه نگاه کنی، دیگر نمیتوانی آینه اسکندر را از حلب ببینی.
هوش مصنوعی: درمان دردهای جهان تنها در دستان توست، همانطور که مسیح معجزه کرد. اما چه شگفتآور است که تو به عشق دچار نشوی و تب نکنی.
هوش مصنوعی: تو مانند طوطی عجم هستی که زبانش شیرین و کلامش آشفته است و از این رو، نمیتوانی ستایش و بزرگداشت شاه عرب را بیان کنی.
هوش مصنوعی: علی که برتر از دو جهان است، تنها اوست که در این عالم برای رسیدن به حقیقت و مقصد باید او را بخوانی و از در او طلب کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر تو یار نداری چرا طلب نکنی
وگر به یار رسیدی چرا طرب نکنی
وگر رفیق نسازد چرا تو او نشوی
وگر رباب ننالد چراش ادب نکنی
وگر حجاب شود مر تو را ابوجهلی
[...]
اگر خوش است ترا دل چرا طرب نکنی
وگرنه اصل خوشیرا چرا طلب نکنی
اگر شقاوت دوریت بسته دست طلب
سجود قرب چرا باعث طرب نکنی
شراب عشق ز میخانه الست بکش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.