غنیمت دان دلا این عیش را در بوستان امشب
تمتع گیر نه از گل ز وصل دوستان امشب
مگر حوری به باغ آمد و یا غلمان سوی بستان
که شد رشک بهشت عدن باغ و بوستان امشب
چو شاخ ارغوان من چمان اندر چمن آمد
بیا ساقی به ساغر کن می چون ارغوان امشب
بده فرصت که تا بیند تماشایی گل باغت
بیا بلبل بنه از سر تو این آه و فغان امشب
ز آهنگ مخالف ره بگردان مطرب مجلس
نوای راست را در پرده شو تو نغمه خوان امشب
جرس مانند مجنون در بیابان گرم افغان شد
مگر گم کرده راه کوی لیلی ساربان امشب
بگو یعقوب بگشاید در بیت الحزن دیگر
ز راه مصر میآید به کنعان کاروان امشب
اگر خاراست اندر ره و گر تار است این منزل
کنم فرش رهت از دیده فرش پرنیان امشب
اگر ساقی کند تقصیر اندر حق میخواران
برم آشفته برغو بر در پیر مغان امشب
علی آن پیر میخانه که وحدت ریزد از جامش
چو بخشد جرعه بر مستان ز جود بیکران امشب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز چشم خونفشان خویش دارم چشم از آن امشب
که از اشکم روان سازد به کویش کاروان امشب
مگر در بزم ما آن آتشینرخسار میآید
که ما را همچو شمع افتاده است آتش به جان امشب
به عزم رقص در محفل کمر چون بست میگفتم
[...]
صبا از من بگو با آن مه نا مهربان امشب
دمی آرام جان باشد که رفت آرام جان امشب
خیال روی جانان پیش چشم و دل پر از آتش
چو بلبل زان همی نالم به یاد گلستان امشب
به امیدی که باز آن سرو قد را در کنار آرم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.