در پرده قانون چند بی فایده آویزی
مطرب ره عشقی زن تا شور برانگیزی
تا مستیِ عشقت هست ، مستِ مِیِ انگوری،
چون باده صافی هست با درد چه آمیزی
عقلت بمثل شیر است عشقت بیقین آتش
ای شیر رسید آتش وقتست که بگریزی
در مجلسِ میخواران ، صوفی چُو مقیم اَستی،
از توبه و از پرهیز آن به که بپرهیزی
در جلوه بتِ کشمیر ، در جام مِیِ خُلّار،
تا از سر عقل و دین یکباره تو برخیزی
ای عقل مکن پنجه با عشق قوی بازو
ای صعوه تو با شاهین بیهوده چه بستیزی
آشفته اسیرستی در دام هوای نفس
در سایه شیر حق آن به که تو بگریزی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر روز به هر دستی رنگی دگر آمیزی
هر لحظه به هر چشمی شور دگر انگیزی
صد بزم بیارایی هر جا که تو بنشینی
صد شهر بیاشوبی هرجا که تو برخیزی
چون مار کنی زلفین وز پرده برون آیی
[...]
هرجا که تو بنشینی، صد فتنه برانگیزی
هر فتنه شود هفتاد، هر لحظه که برخیزی
کام دل هر عاقل، از لعل شکر خایی
دام ره هر دانا، با زلف دلاویزی
از جلوه رخ بیضا، در هاله تو می پوشی
[...]
صد نالهٔ شبگیری صد صبح بلا خیزی
صد آه شررریزی یک شعر دلآویزی
در عشق و هوسناکی دانی که تفاوت چیست
آن تیشهٔ فرهادی این حیلهٔ پرویزی
با پردگیان برگو کاین مشت غبار من
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.