گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

گرهی ززلف بگشا و بکش زرخ نقابی

بنمای در دل شب بخلایق آفتابی

دو جهان حجاب نبود بمیان ما و معشوق

تو گمان کنی رقیبا که میان ما حجابی

نه خوی است برفشانده بعذار آتشینت

که بر آتش دل ما زده ای زلطف آبی

چه غم ار بوصف روی تو زبان ماست قاصر

که بشرح حسن از خط تو نوشته ای کتابی

تو بجای خط نهی خال بلعل شکرینت

ننشانده جای طوطی بجز از تو کس غزالی

ببهشت وصل شاید کنی ار به ما تلافی

که بدوزخ فراق تو کشیده ام عذابی

بمن ای دهان شیرین زکرم تفقدی کن

که اگرچه خود عتابیست خوشیم با جوابی

غرض این بود که گاهی سوی ما کند نگاهی

به گنه کنیم اصرار اگر نشد توابی

زده موج اشک چشمم بشب فراق چندان

که به پیش چشم طوفان بنمایدم سرابی

بخروس صبحگاهی تو بگو سحر نخواند

که شبم خوش است امشب بخیال آفتابی

عجب از تقلب عشق چه میکنی حکیما

که مگس نموده نخجیر زهر طرف عقابی

تو شکنج زلفش آشفته مگر زدست دادی

که چو طره نژندش همه شب به پیچ و تابی

 
 
 
مولانا

صفت خدای داری چو به سینه‌ای درآیی

لمعان طور سینا تو ز سینه وانمایی

صفت چراغ داری چو به خانه شب درآیی

همه خانه نور گیرد ز فروغ روشنایی

صفت شراب داری تو به مجلسی که باشی

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
شمس مغربی

صنما چرا نقاب از رخ خود نمیگشائی

زکه رخ نهفته داری ز‌چه رو نمینمائی

برخت چو کس نگاهی نفکند غیر دیده

چه شوی نهان ز دیده که ت عین دیده بانی

چو دل از منی و مائی نگذشت شد عیانش

[...]

رضاقلی خان هدایت

ملک الملوک فضلم به فضیلت معانی

ز من و زمان گرفته به مثال آسمانی

نفس بلند صوتم جرس بلند صیتم

قلمِ جهان نوردم علم جهان ستانی

سر همتم رسیده به کلاه کیقبادی

[...]

مشاهدهٔ ۱۴ مورد هم آهنگ دیگر از رضاقلی خان هدایت
اقبال لاهوری

حور:

نه به باده میل داری نه به من نظر گشائی

عجب اینکه تو ندانی ره و رسم آشنائی

همه ساز جستجوئی همه سوز آرزوئی

نفسی که میگدازی غزلی که می سرائی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه